خبرهایی از آینده نو!

 

آیا کسی می داند چه کسی هنوز مجوز ساخت و ساز در جنگلهای ارزشمند شمال ایران را صادر می کند؟!

آیا کسی از تغییر امیدبخش مواضع اوپک در قبال پیمان کیوتو خبر دارد؟

آیا کسی می‌داند که در برخی از مناطق کوهستانی ارزشمند وطن ،  عده‌ای زمین‌خوار «کوه» را یکجا بلعیده‌اند؟!

و سرانجام آنکه کسی هست که نام جدیدترین قربانی توسعه بی ضابطه صنعت در کشور را نداند؟! 

 

سندي انكارناپذير در تأييد تشديد بيابان‌زايي در دشت مسيله‌ي قم


 سال 1985

تصوير ماهواره‌اي TM از دشت مسيله - 1985

سه‌شنبه‌ي هفته‌ي گذشته – 21/6/1385 – به اتفاق همكاران مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان قم از نواحي جنوبي دشت ۱۰ هزار هکتاری مسيله  - دشتي كه روزگاري نه چندان دور  به سبب پوشش انبوه گياهي و تنوع حيات وحشش با عنوان شكارگاه سلطنتي خطاب مي‌شد –  بازديد به عمل آمد. بازديدي كه در آن به وضوح يكي از آشكارترين روندهاي شتابناك بيابان‌زايي انساني را مي‌شد از نزديك و با چشم غير مسلح مشاهده كرد.

همان جا ... 17 سال بعد!!

همان مكان ... 17 سال بعد! كاهش پوشش گياهي به وضوح نمايان است.


     مناطق مورد بازديد عبارت بودند از: حوالي روستاي مشك‌آباد، قلعه سنگي، محمّد‌آباد و آبادي كاج تا هفت لول. مناطقي كه تا همين يك دو دهه‌ي پيش - همان طور كه از مقایسه دو تصوير ماهواره‌اي تي ام مربوط به سال 1985(1364) و ای تی ام  مربوط به سال ۲۰۰۲ مشخص است -  از پوشش گياهي انبوهي با غلبه‌ي Aleropus برخوردار بودند؛ اما بعد از افتتاح سد 15 خرداد  در سال 1373 و آبگيري مخزن سد – آن هم به رغم مخالفت جدي بدنه‌ي كارشناسي وزارت نيرو در آن زمان -  امروز ديگر به دشواري بتوان حتا آثاري اندك از بقاياي آن پوشش انبوه و تنوع زيستي منحصر به فرد را ملاحظه كرد. به نحوي كه هم‌اكنون نيز به طور متوسط سالي يك متر از ارتفاع سفره‌ي آب زيرزميني در منطقه كاسته مي‌شود. در حقيقت،  آنچه که از افتتاح این سد باقیمانده، جز ایجاد یک گردشگاه تفریحی رایگان برای اهالی دلیجان و پرآب شدن چاه‌های پایین دست به واسطه‌ي نفوذ بیش از حد آب در بازوی چپ سد، نبوده است و مردم شهر قم كماكان مجبورند آب آشاميدني خود را به صورت گالني خريداري كنند!
     اينك نيز براي جبران مافات، دولتمردان تصميم گرفته‌اند تا طرح انتقال آب از سرشاخه‌هاي رودخانه‌ي دز به قم را در دستور كار قرار دهند. طرحی بسيار گران‌قيمت که صرف نظر از مخالفت گروه‌هاي طرفدار محيط زيست در استان‌هاي متأثر از رودخانه‌ي دز، برآورد هزینه‌ي اولیه‌ي  آن در حدود  3500 ميليارد ريال بوده، اما اکنون پس از سپری شدن  چندین سال از آغاز طرح و پیشرفت تنها 25 درصد از اجرای کل پروژه، برای تأمین هزینه‌های آتی آن، رقمی در حدود 4 هزار میلیار ریال اعتبار درخواست شده است! که طی مصوبه‌ي سفر استاني آقاي احمدي نژاد به قم، مبلغ يك هزار میلیارد ریال از آن در بودجه‌ي سال جاري دارای ردیف شد.

     برای دیدن عکسها و توضیحات بیشتر بر روی ادامه مطلب کلیک کنید:

ادامه نوشته

آيا پيشينيان در مواجهه با طبيعت ، يكسره مثبت عمل کرده‌اند؟! - 2

 

    در دومين و آخرين بخش از شناسه‌هايي عبرت‌آموز از عملكرد نابخردانه‌ي پيشينيان در مواجهه با طبيعت ارزشمند وطن، از سفرنامه‌ي فرزانه‌‌اي هوشمند از قرن چهارم هجري شروع مي‌كنم:
     ناصر خسرو قبادياني در سفرنامه‌ي خويش آورده است: «از شوشتر تا اهواز در سايه‌ي درختان تناور راه سپرديم و قطره‌ي عرقي بر پيشاني ما ننشست.» اما امروز در محلي به نام «عبدالخان» در جاده‌ي اصلي انديمشك – اهواز، سطح جاده‌‌ها به هنگام وزش باد در معرض هجوم ماسه‌هاي روان قرار مي‌گيرد و بسياري از نقاط آن ديار چون حميديه، البرايه، كمبويه، سوسنگرد و دشت آزادگان سرنوشتي مشابه را تجربه مي‌كنند.
    و چنين است ...

ادامه نوشته

آيا پيشينيان در مواجهه با طبيعت ، يكسره مثبت عمل کرده‌اند؟! - 1

 

     بركامه‌ي وجود بارقه‌هايی از خردمندی و کاردانی در شيوه‌ي برخورد پيشينيان با زيست‌بوم شکننده‌ي خويش، واقعيتي كه در پست‌هاي پيشين به مواردي از آنها اشاره شد؛ شوربختانه بايد اعتراف كرد كه نمي‌توان و نبايد يكسره تمامي عملكرد پيشينيان را در مواجهه با طبيعت مثبت ارزيابي كرد. به سخني ديگر، شواهد و شناسه‌های قابل توجهی نيز وجود دارند كه ثابت مي‌كنند، در طول قرون گذشته تا به امروز، نابخردي‌ها و جهل پاره‌ای از حکومت‌های محلی و مرکزی در استفاده از سرزمين و مواجهه با بيابان‌زايي به همراه فشار ناشی از افزايش جمعيت، تخريب اراضی را تشديد كرده و دامنه‌ي محدوده‌هاي طبيعي بياباني را از آنچه كه بايد باشد، فراتر برده است.
     هانتينگتون به سال 1903 در كتابش با عنوان ...

ادامه نوشته

شناسه‌هايي بر هوشمندي ايرانيان باستان در مواجهه با طبيعت - 3

     در سوّمين و واپسين بخش از ارايه‌ي گوشه ای از مظاهر تعامل بخردانه‌ي نياكان‌مان با طبيعت ظاهراً خشن زيست‌بوم، مي‌خواهم به اهالي شرق، مركزي و جنوبي كشور اشاره كنم:
     بيش از هفتصد سال پيش، مردمان طبس، براي مهار هرزآب‌ها و جلوگيري از رخداد سيل، اقدام به احداث سدي كردند به ارتفاع 56 متر در محل روستاي «كريت» و از آب ذخيره شده‌ي آن، به منظور آبياري مزارع و پرديسان خويش تا مدت‌ها بهره مي‌بردند. اين سد قوسي كه تا حدود ششصد سال پس از خود نيز همتايي نداشت، هنوز هم در 17 كيلومتري شهرستان طبس استوار باقيمانده است. سرانجام آنكه مطابق يافته‌هايي كه قدمت برخي از آنها به 500 تا 600 سال پيش مي‌رسد، در بخش‌هاي مركزي و جنوبي ايران براي مهار فرسايش بادي و جلوگيري از هجوم ماسه‌هاي روان، مردم محلي از خاکپوش (مالچ) هاي رسي، سنگريزه‌اي و بعضاً خرده هاي سفال استفاده مي‌كردند و نيز با ساختن چپرهايي از ني، برگ‌هاي خرما و حتا ديوارهاي گلي در اطراف مزارع، عملاً نوعي بادشكن را ابداع و مورد استفاده قرار مي‌دادند.

پیوست:

شاه کوه محلی را هم از یاد نخواهیم برد ...

تصاویر صالح کامیابی را از جنگل گلستان دریابید!

در آخرین روز تابستان پارک چیتگر در آتش سوخت!