تمدن 9 هزار ساله‌ي سيلك در كاشان، سندي ارزشمند در مطالعات بيايان‌زايي

      هفته‌ي گذشته به منظور ارزيابي روند پيشرفت طرح ملّي خويش با عنوان: «تهيه‌ي نقشه‌ي حساسيت اراضي به بيابان‌زايي با استفاده از روش اصلاح شده فائو و يونپ در حوضه آبخيز درياچه نمك» مهمان همكاران عزيزم در ايستگاه تحقيقات مناطق خشك شهرستان كاشان بودم. در جريان اين مأموريت، فرصتي دست داد تا از تپه‌هاي 9 هزارساله و باستاني سيلك  (Sialk)‬ كاشان بازديد كرده و به مشاهده‌ي يافته‌هاي ارزشمند باستان‌شناسي در منطقه بپردازيم ...

 

ادامه نوشته

در پاسخ به فراخواني جهاني: اقدام براي مقابله با فقر

23 مهر 1387؛ رستاخيز سبزي ديگر

     امروز 24 مهر ماه 1387 برابر با 15 اكتبر 2008 ميلادي است؛ روزي كه به پيشنهاد دوستاني در آن سوي آب‌ها، قرار بوده تا پس از موفقيت فراخوان نخست در سال گذشته، اين بار از فقر، تهديدها و تحديدهايش در زيست‌محيطي كه در آن به سر مي‌بريم، بنويسيم و به مخاطبان خويش هشدار دهيم كه چگونه تشديد فقر مي‌تواند زيرساخت‌هاي يك مدنيت امن و آرام را بلرزاند و ناپايدار سازد؛ لرزشي كه بي‌شك در صورت وقوع آن، مواهب طبيعي و محيط زيست سرزمين مادري در شمار نخستين قربانيان آن خواهد بود.
    از همين رو، ضمن دعوت مجدد از دوستان وبلاگ‌نويس براي پيوستن به اين موج سبز جهاني، توجه هموطنان عزيزم را به يادداشت زير با عنوان: «فقر و بيابان‌زايي؛ اهرم‌هاي يك قيچي!» جلب مي‌كنم:

 

ادامه نوشته

چگونه مي‌توان از فروچاله‌هاي همدان عبرت گرفت؟

تاكنون چنين فروچاله‌اي با چنين ابعادي در كشور گزارش نشده بود.

     رخداد فروچاله‌هاي كم‌نظير همدان چنان عجيب و غافلگير‌كننده بوده كه بسياري از مردم و رسانه‌ها را متوجه خويش ساخته است؛ هر چند كه هنوز اظهار نظري جدي و پيگيرانه از مسئولين ارشد وزارتين نيرو يا جهاد كشاورزي در اين خصوص نديده يا نخوانده‌ام. كه احياناً اين موضوع برمي‌گردد به اينكه از ديدگاه اين مديران عزيزتر از جان! احتمالاً رخدادهايي بسيار مهم‌تر و روبان‌هايي قرمزتر وجود دارد كه بايد در اولويت نخست به آنها انديشيد!
     به هر حال ضمن سپاس از مديران روزنامه‌ها، رسانه‌هاي ديداري و شنيداري درون و برون مرزي، تارنماها و خبرگزاري‌هايي كه اين رخداد مهم و نگران‌كننده را پوشش داده‌اند، توجه خوانندگان عزيز مهار بيابان‌زايي را به مصاحبه‌ي خويش با مينو صابري در راديو زمانه جلب مي‌كنم؛ مصاحبه‌اي كه در آن كوشيده‌ام علاوه بر تشريح ابعاد اين فاجعه‌ي انسان‌ساز، به راه‌هاي برون‌رفت از اين بحران هم اشاره كنم.

Download it Here!

 درج نظر

روانشناسي صداي طبيعت!

پارك ملي درياچه اروميه در سال‌هاي نه چندان دور!

    روانشناسي صدا، يكي از حوزه‌هاي كليدي در دانش روانشناسي مدرن است؛ دانشي كه به باور اغلب انديشمندان، بشر زاده در هزاره‌ي سوم، در عصر فوران سيمان و دود و بوق!  بيش از هر زمان ديگري به آن محتاج است. چنين است كه اگر اين «دانش واژه» را به زبان فارسي يا انگليسي – Psychoacoustics - در موتور‌هاي جستجوگر اينترنتي رديابي كنيد، آنگاه درخواهيد يافت كه بيش از 220 هزار سند، يادداشت و مقاله در مورد آن در فضاي وب، قابل دسترسي است ...

درج نظر

ادامه نوشته

براي آنها كه پيگير «صداي طبيعت» هستند!


    از اين هفته، سلسله برنامه‌هاي كوتاهي در روزهاي دوشنبه (بين ساعت 12:30 تا 13) از راديو فرهنگ در غالب «صداي طبيعت» پخش خواهد شد كه نگارنده در آن به برخي پيامدهاي ناميمون بيابان‌زايي و اثرات مخرب زمين‌نشست در ايران و جهان اشاره كرده و خواهد كرد. مردم تهران و استان‌هاي هم جوار مي‌توانند اين برنامه را روي موج Fm رديف 106.7 مگا هرتز و موج Am رديف 558 كيلو هرتز دريافت كنند. گفتني آن كه، برنامه‌ي صداي طبيعت بيش از 2 سال است كه به سردبيري سارا حضايي، تهيه‌كنندگي پروين كاووسي و گويندگي صديقه رامهرمزي تهيه و از شبكه‌ي راديويي فرهنگ پخش مي‌شود.

درج نظر

مردم يا دولت! فقر فرهنگي يا فقر مديريتي ؛ متهم رديف نخست كيست؟!

    شامگاه چهارشنبه‌ي گذشته – 17 مهرماه – مهمان راديو گفتگو بودم تا به همراه دكتر اسماعيل كهرم (پرنده‌شناس مشهور) و دكتر محمد تقي رهنمايي (مدير گروه جغرافياي انساني دانشگاه تهران) در بحث داغ و زنده ای مشاركت كنيم كه هدفش يافتن سهم مؤلفه‌هاي مخرب محيط زيست ايران در بخش‌هاي دولتي و غير دولتي بود. موضوع چالش‌برانگيزي كه كهرم، بيشترين سهم آن را به عملكرد مخرب دولت داد، تقي رهنمايي، هم دولت و هم مردم را در پديدآمدن اين معضل به يك اندازه مقصر مي‌دانست و نگارنده نيز، متهم شماره يك را مردم معرفي كرد! همان مردمي كه نشان داده‌اند، اگر موضوعي برايشان جدي باشد، آنقدر مقاومت مي‌كنند تا دولت و كارگزاران و قانون‌گذاران قدرتمندش عقب نشينند، همان گونه كه در لايحه‌ي حمايت از خانواده چنين شد و يا در بحث اخذ افزايش 3 درصد ماليات، بازاري‌ها دولت را به عقب‌نشيني واداشتند. بنابراين، چگونه است كه سيوند آبگيري مي‌شود، گاوخوني و هامون و بختگان و هورالعظيم خشك مي‌شوند، درياچه اروميه به چنين وضع رقت‌باري مي‌افتد، تالاب انزلي به گنداب انزلي بدل مي‌شود، رويشگاه مانگرو در پارس جنوبي به سوي انحطاط پيش مي‌رود و طنين چندش‌آور اره‌هاي برقي و موتورپمپ‌هاي آبي همچنان به قتل درختان و مكيدن آخرين قطره‌هاي آب از ژرفناي زمين ادامه مي‌دهند و هيچ اعتراض مؤثري را نمي‌شنويم؟ چرا مردم ما در برابر خاموشي صداي طبيعت، خاموش مانده‌اند؟!

متهم شماره 1 در تخريب محيط زيست ايران كيست يا چيست؟

اين پرسشي است كه در بخش نظرسنجي اين تارنما نيز به طرح آن پرداخته‌ام كه البته تاكنون، حاصل نظرات داده شده، بيشتر در تأييد باور اسماعيل كهرم است.
    خوشحال خواهم شد تا دوستان علاقه‌مند به محيط زيست در اين نظرسنجي بيشتر مشاركت كنند.

    این برنامه ۶۰ دقیقه ای را در ۹ فایل صوتی می توانید از اینجا دانلود کرده و بشنوید.

درج نظر

اکباتان ؛ سدی که ۵۰ میلیارد تومان اعتبار اضافی هم نتوانست از به گل نشستنش ممانعت کند!

45 ميليارد تومان هزينه افزايش ارتفاع سدي كه از زير در حال پرشدن است! چرا؟

    همين 24 شهريور ماه سال گذشته بود كه جناب آقاي فتاح در آيين رونمايي از طرح افزايش 25 متري به ارتفاع سد  اكباتان شركت كرد و اعلام داشت كه 45 ميليارد تومان ديگر هزينه كرديم تا ارتفاع سد را از 54 متر به 79 متر برسانيم و بدين‌ترتيب همداني‌هاي عزيز بروند به دنبال خواب خوششان كه شهر در امن و امان است و آب شرب فراهم ...

ادامه نوشته

تصاويري از بزرگترين فروچاله شناخته شده در ايران

   بعدازظهر دیروز به همراه عمار رفیعی امام و علی‌اکبر کریمی در حوالی روستاهای بابان و قزل‌جه در یک کیلومتری غرب شهر کبودرآهنگ بودیم؛ شهری که چند روزی است به واسطه‌ی پدیدارشدن بزرگترین و ژرف‌ترین فروچاله‌ی کشور، به مرکز توجه پژوهشگران کشور، به ویژه در حوزه‌های مرتبط با دانش زمین‌شناسی، آب‌شناسی، محیط زیست و پیکرشناسی زمین بدل شده است ...

ادامه نوشته

وقتی که سرزمین مادری هم فرو می ریزد!

    بي‌شك بسياري از هموطنانم كه شب گذشته بيننده‌ي بخش‌هاي خبري سيما بودند، با مشاهده‌ي صحنه‌هاي هول‌انگيز ريزش زمين و پديدارشدن فروچاله‌هاي حيرت‌آور و ژرف در منطقه‌ي عمومي شهرستان كبودرآهنگ همدان برخود لرزيدند؛ درست مانند اهالي سختكوش و كشاورزان منطقه كه چندسالي است از كابوس دهان بازكردن زمين و بلعيدن آنها كه رويش ايستاده‌اند، خواب راحت و آرام را از ياد برده‌اند!

    امّا چرا كار را به اين بي‌ساماني رسانده‌ايم؟! چگونه است كه شناسه‌هاي آشكار اُفت سطح آب زيرزميني را در منطقه در طول دو دهه‌ي اخير نديديم و باور نكرديم؟ چگونه است كه كاهش عملكرد در هكتار را در اغلب اراضي كشاورزي استان، به ويژه در قهاوند، كبودرآهنگ، آوج و فامنين مورد مداقه قرار نداديم؟ چرا از فروچاله‌‌هاي اطراف روستاي «همه‌كسي» عبرت نگرفتيم و چرا همچنان كوشيديم تا آخرين قطره‌هاي آب موجود در آبخوان روبه زوال قره‌چاي را هم مكيده و فاجعه‌اي چنين دهشتناك را بيافرينيم؟
    اگر امروز حتا به استواري زمين زير پاي‌مان هم نمي‌توانيم اعتماد كنيم، بايد يادمان باشد كه «از ماست كه بر ماست.»

    آن روز كه كارشناسان و دل‌سوزان اين آب و خاك فرياد برآوردند كه اين شيوه‌ي كشاورزي و آبياري فقط و فقط تيشه به ريشه زدن است؛
    آن روز كه اعلام كردند: به جاي ساخت سدهاي مخزني روزميني، بايد با شناسايي آبرفت‌هاي درشت‌دانه، بكوشيم تا از فناوري ساده و ارزان‌قيمت، امّا پايدار هدايت و ذخيره‌ي آب در زيرزمين سود ببريم؛
    آن روز كه از لزوم پيروي از موازين آمايش و چيدمان توسعه بر اساس خواهش‌هاي بوم‌شناختي (اكولوژيك) سرزمين سخن راندند؛
    آن روز كه از كاهش وابستگي معيشتي در سرزميني گفتند كه 90 درصد از قلمرو آن در محدوده‌ي سرزمين‌هاي خشك (drylands) قرار گرفته است؛
    و آن روز كه هشدار دادند، صنايع پرمصرفي چون نيروگاه حرارتي شهيد مفتح همدان نبايد و نمي‌تواند در زير حوضه‌ي آبخيز شكننده‌اي چون «قره‌چاي» به بقاي خود ادامه دهد؛ كسي حرف آنها را نشنيد و يا اگر شنيد، با لبخندي سبكسرانه از آن گذشت!

    و امروز عقوبت آن سبكسري در هيبت طنين مرگبار ريزش زمين در همدان، رفسنجان، خراسان، يزد، كرمان، سيرجان، بيرجند، ورامين، شهريار، بويين‌زهرا، قزوين، اراك، ساوه، اصفهان، جهرم، بختگان، ارژن، مرودشت، سعادت‌شهر و ... گريبان‌مان را گرفته و بازخوردهايش چنان رسا شده كه نه‌تنها به صدر گزارش‌هاي معتبرترين نشريات علمي جهان مي‌رسد؛ بلكه ابعاد رسانه‌اي يافته و شبكه‌هاي مختلف تلويزيوني نيز ناچار از انعكاس آن مي‌شوند.
    و اين، همان بيابان‌زايي است كه بارها نسبت به وقوع پنهان و ناپيدا، امّا شتابناك آن در همين تارنما هشدار داده‌ام.

فروچاله در دشت قهاوند همدان - 1385

    هموطن عزيز من!
    بيابان‌زايي، فقط به هجوم ماسه‌هاي روان و برخاستن گرد و غبار در هوا و شورشدن اراضي محدود نمي‌شود. بيابان‌زايي مي‌تواند استوارترين تكيه‌گاه بشر، يعني همين زميني كه بر روي آن ايستاده‌ايم را نيز به چالش كشيده و نااستوار سازد.
    ياد جمله‌اي زنهاردهنده از بوم‌شناس مشهور معاصر، دانيل چيراس افتادم كه نااميدانه مي‌گويد: «با گذشت سال‌ها به اين دريافت رسيده‌ام که بسياری از تلاش‌های ظاهراً اساسی صورت گرفته به انگيزه‌ي حفاظت از محيط زيست، اصلاً ربطی به موضوع نداشته‌اند! در حقيقت، بيشتر تلاش‌ها را دقيقاً می‌توان به مثابه جانشين و وسيله‌ای موقت تلقی و ترسيم کرد، زيرا اغلب آنها فقط به نشانگانِ بيماری می‌پردازند و از فهم دلايل اصلی نهفته در آن عاجزند.»
    نگاه كنيد كه وقتي چيراس از حاصل كوشش‌هاي صورت گرفته در غرب با چنين عباراتي ياد مي‌كند، ما ديگر چه بايد بگوييم؟ مايي كه حتا ظاهر داستان را هم حفظ نكرده و بعضاً مي‌شنويم كه از منابع طبيعي به عنوان سد راه توسعه ياد مي‌شود، سياست‌هاي مهار جمعيت را نيرنگ‌هايي شيطاني معرفي كرده و آموزه‌هاي زيست‌محيطي در رده‌ي دسايس امپرياليستي قرار مي‌گيرد!
    درحقيقت، اگر تا امروز سرزمين مادري به رغم زخمهاي فراوان، دوام آورده است، نه به دليل هوشمندي و مديريت شايسته‌ي اعمال شده بر آن، كه فقط به خاطر كندي رشد اقتصادي كشور بوده است! وگرنه همين صداي پرندگان و زمزمه‌ي كوهساران و پاكي چشمه‌ساران و سرسبزي هيركاني را هم نداشتيم!

    و ...
    روزگار بدي داريم ... اميد كه مشاهده‌ي اين فروچاله‌ها سبب شود تا بيشتر فرو نرويم و به سوي روشنايي‌ها بازگرديم؛ هر چند به قول سروده‌ي مانا و دوهزارساله‌ي ويرجيل:

آسان است پايين‌رفتن از دوزخ
چرا كه درهاي تاريك دوزخ
همواره شبان و روزان گشوده است
امّا بازگشتن به سوي بهشت و روشنايي روز
رنج است و محنت بسيار      

برگرفته از سايت داده هاي علوم زمين


 
    مؤخره:
   1- زير حوضه‌ي رودخانه قره‌چای، 1783325 هکتار وسعت دارد (معادل 2/19 درصد از کل آبخيز مادر آن، يعني درياچه‌ي نمک) و در داخل ارتفاعات واقع بين البرز مرکزی و زاگرس قرار گرفته است. اين زيرحوضه در تقسيم‌بندي ‌طرح جامع آب کشور به عنوان زيرحوضه‌ي شماره‌ي 4 از حوضه‌ي هفتم مطالعاتی و با کد 4-1-7 مشخص شده است. بلندترين نقطه‌ي اين زيرحوضه کوه الوند با 3580 متر ارتفاع از سطح دريا بوده و کمينه‌ي ارتفاعی آن هم 864 متر است. قره‌چای از دو شاخه‌ي اصلی جنوبی (رود شراء از ارتفاعات دشت شازند اراک) و غربی (از اتصال شش رود کوچک از دامنه‌ي شمالی الوند ) سرچشمه گرفته و پس از به هم پيوستن شاخه‌های مزبور در شمال شرق استان همدان  (در انتهای دشت کبودرآهنگ و رزن)، به فاصله‌ي 120 کيلومتر از مغرب به مشرق جريان يافته و در حدود 30 کيلومتری جنوب غربی ساوه وارد دشت می‌شود تا در نهايت به درياچه‌ي قم منتهی گردد.
   2- جالب است بدانيم كه دست‌کم 4 واحد از مجموع 9 واحد آب‌شناختی حوضه‌ي كبودرآهنگ به مساحت 103 هزار هکتار، در شمارِ سيل‌خيزترين نقاط آبخيز قره‌چای محسوب می‌شوند. همچنين، درباره وجه تسميه «كبودراهنگ» نقل شده است كه اين شهرقبلاً چمنزار وسيع با آب زيرزميني فراواني بوده كه به وسيله‌ي كاريز آبها را به سطح زمين مي‌رسانده‌اند، در فرهنگ فارسي «راهنگ» به معناي رودخانه، قنات و مجراي عبور آب آمده است، به دليل وجود سنگ‌هاي كبود و كبودي بستر قنوات (راهنگ) رنگ آب نيزكبود به چشم آمده است و بدين سبب«كبود ـ راهنگ » شهرت يافته است. گرچه اسم شهرستان را كبوترآهنگ نيز تلفظ مي‌كنند. ليكن نام رسمي و تلفظ صحيح آن «كبود راهنگ» است: rahang ـ kabud
    3- در خبرها آمده بود كه مدير آموزش و پرورش كبودرآهنگ گفته: از مجموع 918 كلاس درس در اين شهرستان 231 كلاس قابل بازسازي نبوده و در شرايط تخريبي قرار دارند. كاش مي‌دانست كه اتفاقاً او دست به ريشه‌گاه زده است. ملتي كه براي آموزش و پرورش كودكانش هزينه كند، بي‌شك رستگاري‌اش را در طول زمان تضمين كرده است و ديگر با چالش‌هايي چون فرونشست زمين، آن هم در چنين ابعادي مواجه نخواهد شد.

     4- نيروگاه حرارتی شهيد مفتح همدان – که پس از نيروگاه شهيد رجايي، دوّمين نيروگاه حرارتی بزرگ کشور محسوب می‌شود - در سال 1375 با ظرفيت 4 واحد 250 مگاواتی، به وسيله‌ي رئيس‌جمهور وقت افتتاح شد (همشهری، شماره‌ 1020‏‎، مورخ 28 تير 1375، ص 1)، امّا ظاهراً خيلی ديرتر وارد مدار شد و به هرحال مردم و کشاورزان منطقه، هم‌اينک با عوارض فزاينده‌ي آن در حوزه‌ي آب، خاک و هوا مواجه هستند. تأسف‌آورتر آن‌ که پساب‌های آلوده‌ي نيروگاه بدون هيچ پالايشی و يا لحاظ هرگونه تمهيد زيست‌محيطی در اراضی اطراف نيروگاه (دشت فامنين در کيلومتر 44 محور همدان- تهران) رها شده و منطقه‌ي اطراف را شبيه به درياچه‌ي نمک قم، آن هم در مواقع خشکسالی کرده‌اند که خود اين مسأله، سبب تشديد آلودگی و پراکنش زمينی و فضايي آن در سطح منطقه، به ويژه در مواقع رخداد بادها يا سيل‌های شديد خواهد شد. علاوه بر اين، فعاليت نيروگاه تأثير منفی زيادی در اُفت سطح آب سفره‌های آب زيرزمينی منطقه داشته، به نحوی که مسئولين برای تأمين آب نيروگاه اقدام به اجرای دو طرح بزرگ انتقال آب از سد مخزنی شنجور و چاه‌های آب شرب رزن کرده‌اند. واپسين نکته اشاره به آثار مخرب نيروگاه‌های حرارتی در تشديد پديده‌ي گلخانه‌ای است، به گونه‌ای که مقدار انتشار CO2 از نيروگاه‌هاي حرارتي کشور را در سال 1378 بالغ بر 4/89 ميليون تن برآورد کرده‌اند (دفتر طرح ملّی تغيير آب و هوا ، 1382). در عظمت اين رقم همان بس که بدانيم، توان جنگل‌های هيرکانی کشور، يعنی بهترين و انبوه‌ترين رويشگاه جنگلی ايران در ترسيب کربن از حدود 08/14 ميليون تن در سال تجاوز نمی‌کند.

    در همین ارتباط:

    - به علت برداشت بی رویه آبهای زیرزمینی، حفره ای به عمق 20 متر در حوالی همدان

    - وقتي زمين فرو مي رود - راديو زمانه

درج نظر

 

بحران فرونشست زمين در ايران ، ابعادي بين‌المللي مي‌يابد!

نشست زمين در حسين آباد اراك

    ناقوس مرگبار نشست زمين در وطن، چنان طنيني يافته است كه اينك، تارنماي معتبر نشنال جيوگرافيك نيز به آن مي‌پردازد و ابعاد هراس‌انگيزش را براي جهانيان باز مي‌نماياند؛ باشد كه اين رخداد زنهاردهنده بتواند تلنگري مؤثر را به برنامه‌ريزان مديريت سرزمين در كشور زده و آنها را متوجه ژرفناي هول‌انگيز و برگشت‌ناپذير اين خطر بگرداند.

فروچاله همدان (قهاوند)فروچاله - حسين آباد اراكفروچاله - قهاوند

   نگارنده به شهادت همين تارنما و گزارش سفرهايي كه از جاي جاي وطن منتشر كرده‌ است، تاكنون چندين بار از خطر فرونشست زمين و پديدارشدن فروچاله‌هايي حيرت‌انگيز در دشت قهاوند همدان، دشت ورامين، رفسنجان، شمال خراسان، مناطق مركزي و جنوبي استان فارس و ... سخن گفته و آمارهايي ارايه داده است. اينك اما به دليل تراز منفي آبخوان‌هاي كشور كه ميزان آن از منفي شش ميليارد متر مكعب در سال هم گذر كرده است (يعني ايرانيان سالانه دست‌كم شش ميليارد متر مكعب آب بيشتر از آن چيزي كه در سرزمين‌ پهناورشان فرو مي‌رود، از آن برداشت مي‌كنند)، ابعاد خطر چنان شگرف و كم‌سابقه شده كه پژوهشگران زمين‌شناس در يك مركز تحقيقاتي كشور آلمان هم مي‌توانند با استفاده از فناوري سنجش از دور و تصاوير ماهواره‌اي بر فرونشست شتابناك زمين در ايران مهر تأييد زنند. به نحوي كه اين پژوهشگران اعلام كرده‌اند: در طول 30 سال گذشته (از 1971 الي 2001)، دست‌كم 15 متر از عمق سفره‌هاي آب زيرزميني در ايران كاسته شده است. يعني، به طور متوسط سالي نيم متر سطح آبخوان پايين رفته است؛ رخدادي كه منجر به نشست زمين و برجاي ماندن خسارت‌هاي هنگفت به تأسيسات زيربنايي كشور شده است و مطابق اين گزارش، ميزان نشست زمين ناشي از اُفت سطح آبخوان در برخي مناطق كشور به 50 سانتي‌متر در سال هم رسيده است كه بسيار خطرناك و كم‌نظير در سطح جهان است. در حقيقت از اين منظر، تنها مي‌توان مناطقي در شمال چين و ايالت كاليفرنيا آمريكا را با وضعيت بحراني ايران قابل مقايسه دانست.

نقشه حساسيت اراضي به بيابان زايي در جهان - منطقه خاورميانه و ايران با رنگ غالب قرمز مشخص شده كه نشان از وخامت درجه بيابان زايي دارد.وضعيت بحراني ايران از منظر خطر بيابان زايينقشه خطر بيابان زايي - ۱۹۹۹

    كافي است نگاهي به نقشه‌ي حساسيت اراضي به بيابان‌زايي در جهان و نيز خطر بيابان‌زايي انساني كه در آغاز هزاره سوم و توسط سرويس حفاظت منابع طبيعي ايالت متحده آمريكا  تهيه شده است، بياندازيم تا دريابيم كه اوضاع در سرزمين مادري تا چه اندازه به سوي ناپايداري گرايش دارد.
   بنابراين، ديگر چه جاي حيرت، اگر مي‌خوانيم كه ايران‌زمين از منظر شاخص‌هاي پايداري زيست‌محيطي ESI حتا در بين 130 كشور نخست جهان هم جايي ندارد.

نگارنده در كنار فروچاله‌اي عميق در دشت قهاوند همدان - خرداد 1385

    اصرار بيش از حد بر روش‌هاي سنتي آبياري در كشاورزي و مقاومت در اصلاح و افزايش راندمان آبياري، حفر بي‌رويه چاه‌هاي عميق و نيمه‌عميق، گسترش شهرنشيني و چيدمان غلط صنايع پرمصرف (از نظر آب) در مناطق و دشت‌هاي بحراني كشور، به همراه رشد نگران‌كننده جمعيت و تبعات جهاني تغيير اقليم و جهان‌گرمايي، از جمله مهمترين دلايل افزايش شتاب در خالي شدن ذخاير آب زيرزميني كشور به شمار مي‌رود. ذخايري كه ارزشش به مراتب از ذخاير ارزي كشور بالاتر است، چرا كه با تمهيداتي بخردانه و مدبرانه مي‌توان چرخ اقتصاد را دوباره رونق بخشيد و خزانه كشور را آباد ساخت، امّا اگر زمين نشست كند و اگر اندوخته‌هاي آبي سرزمين به تاراج رود، صدها سال زمان نياز است تا بوم‌سازگان وطن بتواند اين خسران را جبران كرده و قدرت زيست‌پالايي‌اش را ترميم سازد.

فروچاله‌اي ديگر در شمال همدان

   اميد كه چنين زنهارهايي بتواند ارزش واقعي آب را براي يكايك ايرانيان و به ويژه دولتمردان آشكار ساخته و آنها را بيش از پيش در صرفه‌جويي، مديريت و حراست دورانديشانه از اين منبع ارزشمند ياري رساند.

    در همين باره:

   - خطر فرونشست نيروگاه همدان

   - ۳۰۰‬دشت در كشور در مرحله فرونشست زمين قرار دارند!

   - فرو نشست زمين در اثر افت سطح آب زيرزميني در دشت رفسنجان

   - فرونشست زمين در جنوب تهران

درج نظر