زنده رود در اینجا همچنان زاینده رود است! باورتان می‌شود؟


زاینده رود زیبا در 70 کیلومتری غرب اصفهان (باغ بهادران) 28 مرداد 1388

      این تصویر را روز 28 مرداد 1388 در منطقه ییلاقی و بسیار زیبای باغ بهادران – 70 کیلومتری غرب اصفهان -  از زاینده رود گرفته‌ام؛ از همان زاینده رودی که مردمان دیار زنده رود، آن اصفهانی‌های هوشمند و خردمند، مدتهاست که در حسرت قطره‌ای از آبش چشم به بستر خشک و تفتیده‌‌اش در جوار پل‌های زیبای خواجو و سی و سه پل دوخته‌اند ...   

 

ادامه نوشته

یک خبر خوش ؛ اما گمراه کننده در باره مقابله با نفوذ گرد و خاک عربی!

آیا این هدف منطقی است؟!
آیا نهال‌کاری می‌تواند نفوذ گرد و غبار به کشور را مهار کند؟!


     در پیشانی درگاه مجازی سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور یک خبر – ظاهراً – خوشحال کننده می‌درخشد که البته ممکن است گمراه کننده باشد!
     این که قرار است سالی 600 کیلومتر مربع بر وسعت پوشش‌های جنگلی کشور در جنوب و غرب کشور افزوده شود، بی‌شک می‌تواند خبر مسرت‌بخشی باشد؛ امّا این که قرار است به مدد این جنگل‌کاری‌ها – آن گونه که در تارنمای سازمان جنگل‌ها آمده است – نفوذ گرد و غبار به داخل کشور را از سمت غرب و جنوب کاهش دهیم، یا نمی‌دانیم که درست نیست یا درست است که نمی‌دانیم!

آیا نفوذ این ریزگردها را به آسمان وطن می شود با نهال کاری ممانعت کرد؟! (تصویر 7 جولای 2009 را نشان می دهد.)

    در حقیقت، شاید بتوان با درختکاری، اندکی از شدت توفان شن (Sand Storm) را کاست و از سرعت حرکت ذرات درشت‌دانه‌تر در نزدیکی سطح زمین کاست؛ امّا بی شک نخواهیم توانست به مدد هر مانع سبز یا غیر سبز دیگری، از نفوذ ذرات ریز و گرد و غباری جلوگیری کنیم که چندین کیلومتر بالاتر از سطح زمین در حرکت هستند.
    به دیگر سخن، برای مهار ریزگردها (haze) و یا آنچه که اصطلاحاً از آن با عنوان dust storm (توفان‌های گرد و غبار) یاد می‌شود، چاره‌ای نداریم جز آن که به سراغ منشأ برخواستن این ذرات ریز رفته و به اصطلاح، چشمه‌های تولید ریزگردها را پیش از برخواستن از زمین شناسایی و تثبیت کنیم.

نهالکاری نمی تواند مانع حرکت و نفوذ ذرات ریزدانه و غبار به داخل کشور را شود.

    مؤخره:
   به نظر می‌رسد پس از آن که آن معمار زیرک و جوان سوئدی تصمیم گرفت با احداث یک دیوار شش هزارکیلومتری، بیابان‌زایی را در صحرای آفریقا مهار کند، برخی از دوستان هم به هوس افتاده‌اند که با احداث دیواره‌های سبز، در برابر ریزگردهای دو میکرونی عربی قد علم کنند! غافل از این که با احداث دیواره های سبز و نهالکاری در نوار مرزی جنوب و غرب فقط می توان مانع نفوذ خس و خاشک شد؛ آن هم تا حدودی!

                                                           درج نظر

25 فروردين خواندم كه مي‌خواهند 25 اقدام اساسي سبز را عملياتي كنند!


    عالي‌ترين مقام سبز كشور، در بيست و پنجمين روز از نخستين ماه منتهي به چهارمين سال صدارتشان بر سبزترين صندلي حاکمیتی كشور اعلام داشتند كه برنامه‌ي عملياتي محيط زيست را مي‌خواهند در 25 اقدام و 65 طرح ارايه كنند. ايشان حتا به جزييات ظريفي چون نبود بيمه براي تلفات حيات وحش در حوادث طبيعي اشاره كردند و اين اميد را در دل مخاطبان خويش افروختند كه نگاه به سامانه‌ي مديريتي كشور در حوزه‌ي محيط زيست از اين پس برنامه‌اي خواهد شد؛ آن هم برنامه‌اي مبتني بر آموزه‌هاي نگرش بوم‌سازگاني يا اكوسيستمي.
    اينك امّا دقيقاً 4 سال و يك روز از صدارت فاطمه واعظ جوادي بر دستگاه 37 ساله‌ي محيط زيست كشور مي‌گذرد و البته باز دقيقاً 4 ماه نيز از انتشار آن سخنان اميدبخش گذشته است.
    مي‌گويم: شايد بد نباشد كه بدانيم در تمامي اين 124 روز گذشته چقدر اين برنامه حقيقتاً به سوي عملياتي شدن پيش رفته است؟ برنامه‌اي كه ظاهراً هم ايشان و هم تمامي خبرنگاران حاضر در نشست مطبوعاتي‌شان در هفته‌ي گذشته، يادشان رفت تا در موردش سزاوارانه سخن گويند.
    در هر حال، آنچه كه مي‌خواهم يادآوري كنم، ذكر يك نكته‌ي اغلب مغفول در صحنه‌ي ارزيابي مديران و مديريت‌هاي كشوري و لشكري است! اين كه آيا بهتر نيست به جاي آن كه آدم‌ها را بر اساس سلوك رفتاري و حرف‌ها و شعارهاي‌شان يا بر بنياد ميزان نزديكي و دوري به آراي خويش نقد و تحليل كنيم، بر بنياد ميزان موفقيت برنامه‌هايي به چالش كشيم كه قرار بوده عهده‌دار اجراي‌شان باشند؟
    به عنوان مثال، مگر نه اين است كه ايران را از منظر جاذبه‌هاي گردشگري طبيعي در شمار پنج كشور نخست جهان مي‌دانيم؟ و مگر نه اين است كه كشورمان را همواره يكي از 10 كشور برتر در حوزه‌ي كهن‌زادبوم‌هاي تاريخي و فرهنگي و ادبي رده‌بندي مي‌كنيم؟
    خُب، يك پرسش ساده مي‌تواند اين باشد كه چرا سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور بعد از 4 سال، حتا نتوانسته درآمد اين بخش را در شمار 90 كشور نخست جهان جاي دهد؟
    و از اين حيرت‌انگيزتر آن كه آيا شنيده‌ايد تاكنون هيچ يك از منتقدان و مخالفان پرشمار رحيم مشايي، ايشان را از اين منظر مورد نقد و قضاوت قرار دهند؟!
     اين است يكي از آن حلقه‌هايي كه همواره در زنجيره‌ي پايش مديريتي كشور خالي به نظر مي‌رسد. نمي‌رسد؟

درج نظر

در ستایش تک درختان چنار درکه و مردمان پاکنهادش

ما شاخه‌ی درخت خداییم
چون برگ و بار ماست ز یک ریشه و تبار
هریک تبر به دست چراییم؟

                                                              فریدون مشیری

یک کوچه رؤیایی در تهران! باورتان می شود؟به نظر شما کدامیک به دیگری هویت می دهند؟ کوچه به درخت یا درخت به کوچه؟! - درکه؛ تیر 1388

       کوه‌دره‌ی «درکه» را اگر نگویم که همه‌ی ایرانیان، بی شک همه‌ی تهرانیان و یا دست‌کم تمامی کوهنوردان می‌شناسند و بخشی از شیرین‌ترین یا پرشورترین، سرخ‌ترین یا رنگین‌ترین خاطراتشان را در این مسیر جادویی و طرب‌انگیز و از لابلای زمزمه‌ی کوهساران پلنگ‌چال - جایی که هوش درختان را هنوز می‌شود شنید – گذرانده‌اند. افزون بر آن تقریباً اغلب نویسندگان و هنرمندان و سیاستمداران وطنی؛ از علی‌اکبر ولایتی تا مصطفی میرسلیم و هوشنگ مرادی کرمانی و علیرضا خمسه و حسین زمان و ... را می‌شود در این مسیر شناسایی کرد؛ مسیری که از هفت حوض تا دو راهی کارا، همه جور آدمی را می‌بینی؛ از کارا تا آذغال‌چال، قدیمی‌ترها را می‌بینی؛ از آنجا تا پلنگ‌چال، حرفه‌ای‌ها رو می‌بینی و از پلنگ‌چال به بالا، تک و توک آدم‌های ماجراجویی را می‌بینی که به دنبال یه جای پرت یا یه نشونه از یه جای بکر یا ایستادن بر بام تهران یا ... می‌گردند ...

ادامه نوشته

این سپهسالار دارد روح عشقش را می‌آزارد!

     چهارشنبه‌ی گذشته، هنگامی که مطابق معمول از کرج به سوی محل کارم در شهرک پژوهش تهران می‌آمدم؛ با این اتوبوس بین شهری مسافربری مواجه شدم که با غلظت هرچه تمام‌تر داشت هوای آلوده‌ی شهر را سیاه‌تر می‌کرد! نزدیک‌تر که شدم، دیدم بر پشت آن – که خود را شاهین سبلان نامیده - نوشته شده ...

ادامه نوشته

هم آن بادام کوهی را در بافق و هم آن پای مصنوعی را در کامبوج جدی بگیرید!

تک درخت بلوط: از عجایب طبیعت زاگرس در بختیاری (عکس از مهندس هومان خاکپور)

    حامد رحیمی عزیز تصویر تک درختی را در دامنه‌ی پرشیبی از منطقه‌ی حفاظت شده بافق یزد به نمایش درآورده است که حقیقتاً شکوه‌مند و امیدبخش است. وقتی این نهال یگانه‌ی بادام کوهی می‌تواند در شیبی نزدیک به 90 درجه و بر روی سنگی بدون خاک بروید، آن هم در کم‌آب‌ترین خطه‌ی کشور؛ چرا ما نتوانیم تا از کویر خودساخته‌ی جامعه‌ای که می‌فرسایدمان، به سلامتی عبور کنیم و به افق‌های دور بنگریم؟
     مگر نه این است که
این جهان: دریا
زمان: چون موج
ما: مانند نقش
    پس چرا از این مهمانی هستی ده هستی ربا لذت نبریم و درنگش را جاودان نسازیم؟

 

ادامه نوشته

پلنگ‌ها كه مي‌روند، تشي‌ها مي‌آيند و گرگ‌ها جاليزها را مورد حمله قرار مي‌دهند!

گرگ خاکستری را چه کسی می گوید که زیب نیست؟! البته منظورم آقای آیینه چیان نیست!!

    يادش به خير سال‌ 1359، يك معلم فوق برنامه داشتيم به نام آقاي شريعتي كه ساعت شش صبح با اون عينك ته‌استكاني‌اش مي‌آمد در دبيرستان آيت‌الله منتظري نجف آباد (پهلوي سابق) تا به مشتاقان فلسفه، درس نگاه كردن به هستي را دهد، آن گونه كه هست و نه آن گونه كه ما دلمان مي‌‌خواهد! من نيز كه اصولاً سرم درد مي‌كرد واسه شنيدن حرف‌هايي كه تو هيچ دكون قصابي هم پيدا نمي‌شد، شال و كلاه مي‌كردم و با موتورسيكلت ياماها 80 خود مي‌گازيدم به سوي دبيرستان آيت‌الله منتظري در خنكاي صبح و از ميان پرديسان بادام و گوجه سبز (يا به قول نجف‌آبادي‌هاي عزيز: آلوچه) ...

ادامه نوشته

آقایون، خانوم‌ها: لطفاً زنبورها را وارد انتقام‌گیری‌های شخصی‌تان نکنید!

     نمی‌دانم آیا شما نیز خبر حیرت‌آوری که در نحس‌ترین روز مرداد، بر روی درگاه واحد مرکزی خبر قرار گرفت را خوانده‌اید یا نه؟ آن خبر روایتی است باورنکردنی از قتل میلیونی یکی از مفید‌ترین حشراتی که جهان تاکنون به خود دیده است؛ آن هم به بهانه‌ی خصومتی شخصی و کدورتی نابخردانه که در بوجود آمدنش بی‌شک آن  سه میلیون زنبور عسل مقتول تویسرکانی هیچ گناهی نداشته‌اند (نمی‌دانم چرا این نام تویسرکان آنقدر آشنا می‌زند؟!) ...

ادامه نوشته

ریشه های تاریخی تخریب جنگل در لبنان

لوحي سنگي كه نشان مي دهد از ديرباز منابع چوبي لبنان به تاراج مي رفته است.

      آقای كوشان مهران، يكي از خوانندگان پرانرژي و اهل مطالعه‌ي تارنمايم است كه در باره‌ي يادداشت پيشينم، عكسي را ارسال كرده و توضيحي در ذيل آن داده كه دريغم آمد، ديگران را در لذت اين دانستگي شريك نكنم.
     ايشان نوشته‌اند: تخریب جنگل‌های لبنان از هزاره‌های پیشین شروع شد. چرا كه به قدری منابع چوب لبنان برای امپراطوري مصر باستان حايز اهمیت بوده که به عنوان يك منبع استرتژیک شناخته شده و بارها جنگ بر سر تصاحب آن بين مصر و دولت‌هاي محلي مثل آشوريان درگرفت.
     افزون بر آن، از سدر لبنان در ساخت پاسارگاد استفاده شده است. فینیقیان هم با استفاده از بلوط و گونه‌هاي سوزنی‌برگ‌ لبنان، با ناوگان خود تا سواحل گینه در اقیانوس اطلس (اسپانیا و بریتانیا) پیش رفتند.
     دست آخر اين كه دولت عثمانی نیز برای کنترل مدیترانه دست به دامان جنگل‌های لبنان شد. امّا ظاهراً چراي بي‌رويه بز به همراه فرسایش خاک باعث نابودی بافت جنگلی و زیست‌بوم اغلب گونه‌هاي ارزشمند جانوري لبنان، نظير مرال، شوکا، گوزن زرد، خرس قهوه‌ای سوری، شیر آسیایی و سیاه گوش گردید و بدين‌ترتيب، متأسفانه بخش عمده‌اي از حیات وحش لبنان پیش از جنگ جهانی اول نابود شد.

                                                             درج نظر

بیش از 60 درصد از پوشش جنگلی لبنان در طول 4 دهه‌ی اخیر نابود شده است!

ابعاد نابودی جنگله در کشور یک میلیون هکتاری لبنان: کلیک کنید تا بزرگتر دیده شود

     همان گونه که اعلام شده بود، هفته‌ی گذشته حامد بهشتی مهمان ما بود و در تالار اجتماعات مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور به ایراد سخن پرداخت. بازتاب‌ها و گزارش‌های مرتبط با این سخنرانی را می‌توانید در تارنمای انجمن اعضای هیأت علمی مؤسسه بخوانید.
     اما یک نکته‌ی عبرت‌آموز که توسط حامد بیان شده و مورد تأکید قرار گرفت، تخریب شدید رویشگاه‌های جنگلی کشور لبنان یا همان عروس خاورمیانه (بیش از 60 درصد) است؛ تخریبی که سبب شد تا به صورت ناخودآگاه بگوییم: باز گلی به جمال سازمان متولّی جنگل‌های کشور خودمان که در مدّت مشابه کمتر از نیمی از وسعت جنگلی ایران را از دست داده است!
    گفتنی آن که عدم تمرکز مدیریت، جنگ‌های داخلی و تجاوز نیروهای اسراییلی در شمار مهمترین دلایل این تخریب گسترده در طول 43 سال گذشته در لبنان بوده است.تخریبی که - به گفته حامد بهشتی - هم اکنون با سرعت در حال التیام است.

                                                               درج نظر

سپاس از دوستانی که باغ اکولوژی نوشهر را دوست دارند

گزارش مژگان جمشیدی در اعتماد ملی - پنج شنبه 16 مرداد 88

      چند روز پیش هموطنی به نام محسن خبرم کرد که اهالی خیابان ملّت در شهرستان نوشهر با تهیه و امضای یک تومار بلندبالا، خواستار حفظ و حراست از موجودیت باغ اکولوژی نوشهر شده‌اند. این خبر برایم سخت انرژی‌بخش و شورآفرین بود؛ زیرا عمده‌ترین بهانه مسئولین در تخریب عرصه‌های طبیعی، ملاحظات اقتصادی / اجتماعی مردم محلی است و حالا در نوشهر، همان مردم محلی می‌گویند: ما برای رفاه حال خود جاده نمی‌خواهیم، لطفاً باغ اکولوژی ما را از ما نگیرید.
     درود بر شرف اهالی خیابان ملّت نوشهر و به امید تداوم این هوشمندی‌ها و قدرشناسی‌ها.
     جا دارد در اینجا از همه‌ی دوستانی که به خبر تهدید تازه بر علیه باغ اکولوژی نوشهر واکنش نشان داده و آن را پیگیری کردند، تشکر کنم.
     به ویژه از بروبچه‌های خوب سبزپرس، ایرن، اعتماد ملّی و خبرگزاری مهر که این خبر و نیز موضوع باغ فین کاشان را پیگیری کردند، قدردانی می‌کنم.

                                                             درج نظر 

به احترام محیط بانانی که جان خود را برای حفظ سبزینه اهدا کردند

    به نظر می‌رسد در سال 1388 روند تجاوز به عرصه‌های طبیعی شتاب گرفته و شوربختانه تعداد بیشتری از سربازان گمنام طبیعت وطن در معرض خطر قرار گرفته‌اند. این در حالی است که هریک از افراد گروهان جان بر کف 3 هزارنفری محیط‌‌بانان ایران، هم‌اکنون دارند – دست کم - جور 4 نفر را می‌کشند. امّا دولت به بهانه‌ی کوچک‌سازی بدنه‌ی خویش، مجوز لازم برای جذب محیط بان بیشتر را ندارد ...

ادامه نوشته

فاجعه‌اي به نام تشكيل وزارت آب ، محيط زيست و كشاورزي!

ادغام كردن علاوه بر ظرافت و دقت به هوشمندي و دانش نيز نياز دارد.


     اگر قرار ادغام كردن است، خب بياييد مانند قديم يك وزارت امنيه داخلي درست كنيد، يك عدليه و يك خارجه و قال قضيه را هم بكنيد. آخر اينجور كه نمي‌شود. كوچك‌ كردن دولت نبايد در حوزه‌ي اختلاط وظايف حاكميتي و تصدي‌گري‌هاي غير آن باشد.
    حفظ منابع طبيعي و پاسداري از ارزش‌هاي محيط زيستي سرزمين، در شمار وظايف حاكميتي دولت‌ها وحكومت‌هاست.
    همان گونه كه هيچگاه ارتش را با وزارت بازرگاني يا تعاون ادغام نمي‌كنند؛ نبايد به دست خود كاري كنيم كه آن 12 كشوري كه هنوز در جهان وجود دارند و وضعيت پايداري سرزمين‌شان بدتر از ماست، نفس راحتي كشيده و يك پله صعود كنند!
    ما به دنبال قوي‌تر كردن دستگاه منابع طبيعي و مجزاكردن آن از بخش كشاورزي بوديم، ما خواهان استقلال بيشتر نهاد متولّي محيط زيست كشور هستيم. نه اين كه سازمان حفاظت محيط زيست را از مرتبه معاونت رييس جمهور به معاونت وزير تنزل داده و سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري كشور را هم از مرتبه معاونت وزير ببريم به زير زير  معاون وزير يا همان اداره كل!
     نكته‌ي عجيب‌تر ماجرا آن است كه تقريباً همه با اين ادغام - به قول ناصر كرمي -  «دردناك» مخالفند؛ از خانم جوادي گرفته تا محمد رضا اسكندري و تقريباً همه متخصصان و نخبگان و علاقه مندان اين حوزه در تشكل‌هاي مردم نهاد!
     بنابراين سؤال ساده اين است كه: نمايندگان طراح اين قانون دردناك، با چه افرادي در شبانه روز مشورت كرده و مراوده دارند كه نتيجه‌اش مي‌شود آفرينش چنين طرح‌هاي دردناكي؟
     شايد خداي ناكرده افراد نابابي باشند كه به دليل عناد با رنگ سبز، مي‌خواهند بچه مردم را از راه به دركرده و اصولاً نهاد متولي سبزينه در كشور را منهدم سازند!

     سبزهای عزیز: لطفاْ یادداشت زیر را با دقت بخوانید!

     - ناپایداری اجتماعی و قفل شدن ذهن

درج نظر

اکونومیستی که ناصر کرمی پس از 15 سال دوباره زنده کرد!

توجه توجه: لطفاً تلفن همراه خود را خاموش کنید و ببینید در کجا ایستاده و به کجا می روید؟!

      در شماره 10 سپتامبر 1994 میلادی، هفته نامه معتبر اکونومیست، عکسی را بر روی جلد خود انداخت که فضای ژورنالیستی حرفه‌ای را تا مدت‌ها تحت تأثیر قرار داده و بسیاری از نخبگان این حوزه را به تحسین واداشت؛ به نحوی که آن جلد مشهور کماکان در بین 40 تصویر و طرح ممتازی قرار دارد که در طول 40 سال گذشته در ایالات متحده آمریکا منتشر شده است.
     امّا منظر اندمیکی که ناصر کرمی از آن ارایه داد! تا یکی از بحث‌برانگیزترین طرح‌های مجالس قانون‌گذاری در قبل و بعد از انقلاب اسلامی را به چالش بکشد، حقیقتاً غافل‌گیرکننده، انصافاً جذاب و البته طنزافناک بود!
     با این وجود و به رغم فتوای ناصرالحکمای عزیز وبلاگستان سبز برای مجاز بودن به آتش کشیدن سبزها در پای بهارستان و در اعتراض به این طرح ترکمنچای‌گونه، تو گویی که گرد مرگ بر سبزها پاشیده باشند! آنقدر که ناصر مجبور شد توصیف آن راه را از زبان ابوالحسن اشارت دهد و هشدار دهد که نخواهد گذاشت آن لقمه مثل هلو بره تو گلو! 
    راستی کسی می‌داند چرا حتا آن هنجارشکنی شتری هم نتوانست تا یخ سبزها را آب کند و خشم‌شان را به قلیان انداخته و به بهارستان بکشاند تا بگویند:
    ما می‌گوییم وزارت مستقل منابع طبیعی می‌خواهیم؛ ما می‌گوییم: تا کی باید ملاحظات منابع طبیعی در پای کشاورزی ناپایدار قربانی شود؟
    آنگاه شما نه‌تنها منابع طبیعی را از سطح معاونت وزیر ارتقاء نمی‌دهید، بلکه آن را تنزل مقام داده و یک سازمان نظارتی و حاکمیتی دیگر را نیز با اخته کردن بر تشکیلات ناسازه‌وار کشاورزی می‌افزایید!
     آیا این گونه می‌خواهیم اصل 50 قانون اساسی را صیانت کنیم؟
     عزیزان قانون‌گذار بهارستانی: لطفاً دورگوهای تمام دیجیتال همراه‌تان را خاموش کنید و ببینید که در چه موقعیتی قدم می‌زنید!
     در این باره بیشتر خواهم نوشت ...

     توصیه ضروری و کفایی!
    برخی از آن 40 تصویر برگزیده روی جلد را فقط ناصر کرمی می‌تواند ببیند که یک ژورنالیست حرفه‌ای بوده و در دام حاشیه‌ها نمی‌افتد. بنابراین اگر این کاره نیستید، لطفاً آن کار را نکنید و نبینید!
     به قول اچ جکسون براون: «به افکار بزرگ فکر کن، امّا از شادی‌های کوچک لذت ببر

                                                             درج نظر

سیطره‌ی یکباره‌ی مالچ لیوانی از نوع یکبار مصرف در معابر ایران!

     بی شک همه‌ی آن ایرانیانی که شب و روز گذشته و امروز از معابر و خیابان‌های اصلی و فرعی اغلب شهرهای کوچک و بزرگ کشور عبور کرده‌ و یا در آیین‌های نکوداشت میلاد آخرین امام شیعیان(عج) شرکت داشته‌اند، چنین مناظری را دیده و با پدیده‌ی غریب لیوان‌پوش شدن شهر و دیار خویش آشنا هستند. به دیگر سخن، حالا می‌توان بعد از مالچ‌های نفتی و ریگی و ... از مالچ‌های لیوانی هم سخن گفت و رویالتی آن را – در چنین حجم و گستره‌ای - به نام ایرانیان ثبت کرد ...

ادامه نوشته

خدمتي كه خس و خاشاك به استاد كردواني كرد!

دكتر كردواني در كنار دكتر بشيري: دو چهره ماندگار وطن

استاد كردواني! يادتان هست فرمان قتل تالاب‌ها را صادر كرديد؟

       صبح امروز به طور اتفاقي شنونده‌ي گفتگوي دكتر پرويز كردواني با بخش صبحگاهي راديو جوان بودم. ايشان در باره مهم‌ترين دلايل توليد گرد و خاك و افزايش غلظت ريزگردها در آسمان ايران سخن مي‌گفت. وي گفت: من هم‌اكنون در دفتر فرماندار سختكوش سمنان هستم و از اين كه وقت ايشان را مي‌گيرم، عذر مي‌خواهم! امّا نگفت كه اين موضوع چرا بايد براي شنوندگان راديو جوان جالب باشد؟!
     بگذريم ...
    استاد اشاره كردند كه اين ريزگردها از شام (منطقه‌اي بين عراق و سوريه كنوني) مي‌آيد و بنابراين من به آقاي عبدي‌نژاد (مديركل دفتر امور بيابان) و خانم جوادي هم گفته‌ام كه با مالچ‌پاشي در كشور نمي‌توانيد از شر اين ريزگردها خلاص شويد. امّا - جالب‌تر آن كه - با مالچ‌پاشي در عراق هم نمي‌توانيد! كردواني افزود كه مهم‌ترين دليل افزايش اراضي خشك و مستعد توليد گرد و خاك در عراق، كم‌آب شدن رودخانه‌هاي دجله و فرات است كه سبب شده ديگر اين رودخانه‌ها طغيان نكنند و چالاب‌هاي اطراف و پايين‌دست خود را مشروب نسازند. در نتيجه اين اراضي هم به چشمه‌هاي توليد گرد و خاك بدل شده‌اند كه البته حرف بسيار درستي است. امّا نكته‌اي كه ايشان – انشاالله به سهو – فراموش كردند كه تذكر دهند، آن بود كه چرا دجله و فرات ديگر طغيان نمي‌كند؟! و چرا حق آبه‌ي اين رودخانه‌ها اينقدر كم شده است؟ آيا جز اين است كه سه كشور تركيه، سوريه و ايران با زدن سدهاي متعدد و انحراف آب، اجازه‌ي خروج آب از كشورهاي متبوع‌شان را به كمينه رسانده‌اند؟ آيا اين معضل ناشي از همان احداث سدهاي بي‌رويه‌اي نيست كه آقاي دكتر فرمان داده بودند بايد بر روي هر دره در كشور ايران هم احداث شود؟ آيا آقاي دكتر فراموش كرده‌اند كه چگونه فرمان قتل تالاب‌ها را صادر كردند؟ حال چگونه است كه يادشان افتاده، مرگ تالاب‌ها مي‌تواند به افزايش كانون‌هاي فرسايش بادي و توليد گرد و خاك و خاشاك بيشتر بيانجامد؟
      البته باز جاي شكرش باقي است كه اين ريزگردهاي عربي و خس و خاشاك‌ هوا توانستند چهره‌ي ماندگار و دوست‌داشتني كشور را از خواب غفلت بيدار كرده و به ايشان يادآوري كنند كه سدسازي را نبايد در هر دره‌اي توصيه كرد و نمي‌توان بي مهاباي فرداها به جنگ طبيعت رفته و فرمان ذبح تالاب‌ها را صادر كرد.

     نكته‌ي ديگر برمي‌گردد به پيشنهاد جديد استاد، مبني بر اين كه به جاي خاك‌پوش‌هاي نفتي (مالچ‌پاشي)، از ريگ براي تثبيت ماسه‌هاي روان بين‌النهرين استفاده شود. ايشان اين را هم گفتند كه يكي از دوستان‌شان يك دستگاه سنگ‌شكن جديد ساخته كه مي‌تواند سنگ‌ها را خرد كند و از ريگ حاصل براي تأمين مواد لازم در اين روش بهره برد!
      راستش به فرض كه همه‌ي اين فرض‌ها درست باشد، هنوز نمي‌دانم كه ريگ پاشي را مي‌خواهند با استفاده از چه ابزاري و در چه زماني و با چه هزينه‌اي انجام دهند؟ و آيا اصولاً ذرات بسيار ريز دوميكروني كه اينك در فضاي 18 استان كشور قدرت‌نمايي مي‌كنند را مي‌شود با ريگ ريخته شده بر سرشان مهار كرد؟!
     واپسين نكته آن كه شگرد خاك‌پوش‌هاي نفتي كمك مي‌كند تا بستر براي تثبيت زيست‌شناختي (بيولوژيك) مهيا شود. اما ريگ‌پاشي قرار است چه كند؟ آيا مي‌خواهيم مسكن باشيم يا در پي درمان دايمي و پايداري واقعي سرزمين هستيم؟

    بيشتر بدانيم:

    - هشدار! آب فرات دوباره نصف شد؛ ترک‌ها مقصر هستند یا سوری‌ها؟

    - راهکارهایی برای برون رفت از کابوس غبارآلودگی آسمان آبی ایران

    - حرف‌ها را زده‌ایم؛ حالا هنگام عمل است!

    - طغیان خس و خاشاک امروز، نتیجه بی‌توجهی به هشدار تاریخی دیروز!

      همدردي!

    - بدين وسيله مراتب همدردي خود را با ديده بان عزيز محيط زيست ايران و ديگر اهالي شريف پونك اعلام مي‌دارم و اميدوارم كه از اين پس جنازه‌ها را در همان جايي قرار دهند كه هميشه قرار مي‌دادند!

                                                                درج نظر

رخداد سيل قم به فصلنامه معماري و ساختمان هم رسيد!

      در تازه‌ترين شماره فصلنامه تخصصي معماري و ساختمان  كه در مردادماه 1388 منتشر شده است، دسته گل مديريت شهري قم كه منجر به رخداد عجيب‌ترين سيل در تاريخ اين شهر و كشور (و لابد خيلي جاهاي ديگر هم) شد! مورد توجه ويژه قرار گرفته و گزارشي از آن به قلم نگارنده در صفحات 136 تا 138 فصلنامه منتشر شده است.

رخداد سيل قم به روايت محمد درويش 

در اين گزارش مصور كوشيده‌ام تا ضمن شرحي اجمالي از ماجرا به مهم‌ترين خطاهاي مديريتي و راهكارهاي عدم تكرار آن بپردازم.

     گفتني آن كه فصل‌نامه معماري و ساختمان ، نشريه‌ای است که در طی چهارسال حضور مستمر خود در جمع جامعه‌ي حرفه‌ای معماران همواره کوشيده است، فضايي باز برای درج نوشتار و نظرات معماران و حضور پروژه‌های متنوع آنها به وجود آورد؛ بی آن که  از جناحی خاص جانب داری کند يا در اختيار عده‌ای معين قرار گيرد . براي دست‌اندركاران اين نشريه آرزوي كاميابي‌هاي بيشتر و خوانندگان فراوان‌تر و شمارگان افزون‌تر دارم.

      بيشتر بدانيم:

     - سیل قم: احمقانه‌ترین سیل در جهان!

    - گزارشی از همایش بررسی سیل ۱۱ فروردین قم

    - یک عبرت تلخ دیگر از احمقانه‌ترین سیل جهان!

    - از سیل در پایتخت مذهبی تا فرونشست زمین در پایتخت سیاسی!

    - مهم‌تر از سخنان استاندار در باره ضرورت تغییر مسیر قم‌رود!

                                                                   درج نظر

اردستان همچنان در رؤیایی‌ترین سال خود به سر می‌برد!

     مردمان دیار تفتدیده‌ی اردستان، امسال رؤیایی‌ترین سال خود را سپری کرده و در طول 10 ماه گذشته (مهر 87 تا پایان تیر 88) 122 میلی‌متر بیشتر از میانگین 30 ساله از آسمان رحمت گرفته‌اند ...

ادامه نوشته

همچنان در باره فین کاشان: سوّمین جاذبه گردشگری کشور

آیا باید با سروهای 400 ساله فین کاشان برای همیشه خداحافظی کرد.

     گفتگوی نگارنده را در باره‌ی دلایل بحران پیش آمده در سوّمین جاذبه گردشگری کشور – فین کاشان – با بیژن روحانی در رادیو زمانه می‌توانید اینجا بخوانید و یا در اینجا بشنوید.

گفتگوی رادیو زمانه با محمد درویش در باره دلایل خشکیدگی سروهای فین کاشان

درج نظر

یک سخنرانی ناب برای آنها که از کلیشه‌ها بریده‌اند!

حامد بهشتی در باغ گیاه شناسی ملی ایران - 3 مرداد 88

      حامد بهشتی چند روزی مهمان ماست؛ او دانش‌آموخته‌ی دانشگاه آمریکایی بیروت و مشاور کمیته انرژی و محیط زیست پارلمان لبنان است.
     از او خواهش کرده‌ام تا پیش از خروجش از کشور، تجربیاتش را در زمینه‌ی استحصال انرژی خورشیدی و استفاده از ساز و کار CDM در اختیار هموطنان علاقه‌مندش قرار دهد.

عنوان جدیدترین سخنرانی وی در بیروت

     وی نیز با روی باز پذیرفت و قرار است رأس ساعت 9:30 صبح روز یکشنبه – 11 مرداد 1388 – در محل تالار اجتماعات مؤسسه متبوع به ایراد سخن بپردازد.
    بنابراین در همین جا از یکان یکان خوانندگان عزیز مهار بیابان‌زایی که علاقه و امکانش را دارند تا خود را به مؤسسه برسانند، دعوت می‌کنم تا در این سخنرانی/هم‌اندیشی متفاوت شرکت کنند.

امید که بتوان از امکانات پیمان کیوتو در کشور بهره برد.


      اطلاعات بیشتر را می‌توانید بر روی تارنمای انجمن اعضای هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع بازیابید.

درج نظر

آيا بيابان‌زايي را مي‌شود با احداث ديوار مهار كرد؟!

مسير 6 هزار كيلومتري پيشنهادي لارسن براي احداث ديوار از جيبوتي در شرق آفريقا تا موريتاني در غرب اين قاره - عكس از گوگل ارث

      دو روز پيش همايشي در آكسفورد برگزار شد با عنوان: کنفرانس فن‌آوری، سرگرمی، طراحی (TED) . همايشي كه مي‌توانست مانند صدها همايش ديگري باشد كه اين روزها در اقصي نقاط جهان برگزار شده و مي‌شود. اما به سبب ايراد يك سخنراني، نه تنها نام اين همايش، بلكه موضوع بيابان‌زايي به صدر خبرهاي علمي اغلب محافل و رسانه‌هاي مشهور جهان رسيد ...

ادامه نوشته

مدیریت جنگل‌های دست‌کاشت مناطق خشک منتشر شد

روی جلد کتاب

       کتاب مدیریت جنگل‌های دست‌کاشت مناطق خشک حاصل یک کار گروهی است که در آن سید عطا رضایی، اسماعیل رهبر، مرتضی ابراهیمی رستاقی، هاشم کنشلو، وحیدرضا منیری، قاسم حقانی، عمار رفیعی امام، عسگر علیزاده و محمّد درویش مشارکت داشته‌اند. این کتاب در 4 فصل تنظیم شده است که بخش مربوط به «مدیریت زیستگاه حیات وحش در جنگل‌های مناطق بیابانی» و نیز «بوم‌گردی در جنگل‌های مناطق خشک و بیابانی» را نگارنده تألیف کرده است.
     این کتاب در 224 صفحه و به سفارش سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور و نیز حمایت مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور در اسفندماه 1387 توسط نشر پونه منتشر شده و هم‌اکنون به قیمت 45 هزار ریال در اختیار علاقه‌مندان قرار دارد.
     از دکتر سیّد عطارضایی که با همت خویش این مجموعه را به سرانجام رساند، صمیمانه قدردانی می‌کنم و امیدوارم مورد استفاده کارشناسان و دانشجویان علاقه‌مند به موضوع قرار گیرد.

                                                    درج نظر

سهم ایران در تشدید شتاب خطرناک بیابان‌زایی در عراق!

این عکس 8 روز پیش در نواحی جنوب عراق گرفته شده است ... چه چیزی برای آنها مانده است تا از شورش و مرگ بهراسند؟!

     تنش‌های آبی شدید در بین‌النهرین، اینک در هیبت اُفت کم‌سابقه‌ی کارایی سرزمین در کشور همسایه غربی – عراق – خود را نشان داده و می‌رود تا از مرزهای هشدار و بحران هم گذر کند. به گفته‌ی دکتر عبداللطیف جمال رشید، وزیر آب عراق، بیم آن می‌رود که فقدان آب در نواحی مرکزی و جنوبی این کشور به زودی به شورش مردم و جنگ بین قبایل و عشایر منطقه بر سر آب منجر شود ...
    

ادامه نوشته

بیاییم به احترام آخرین نفس‌های قدیمی‌ترین باغ اکولوژی ایران در نوشهر یک دقیقه سکوت کنیم!

موقعیت بندر بوشهر (پیکان قرمز) و باغ اکولوژی نوشهر (پیکان سبز) مشخص است. توضیح آن که استفاده از رنگ سبز و قرمز کاملاً عمدی است! (عکس از گوگل ارث) بر رویش کلیک کنید تا بزرگ تر دیده شود.

     ظاهراً دیگر کار چندانی نمی‌شود کرد ... همه متحد شده‌اند تا در این هنگامه‌ی کم نظیر انفجار ثانیه‌وار خبر و حادثه در جامعه‌ی ملتهب و بحران زده‌ی امروز ایران، حساب دیرینه‌ترین باغ اکولوژی کشور در نوشهر را یکسره کرده و به مقاصد پلید خود برای تخریب این باغ به بهانه‌ی توسعه برسند ...

ادامه نوشته

ماجرای غم‌انگیز مرگ تدریجی سروهای 400 ساله در باغ فین کاشان

نمای هوایی محوطه تاریخی فین کاشان - گوگل ارث

     همان طور که پیش‌تر  اشاره کردم، شوربختانه سروهای بلندقامت، زیبا و مشهور پردیس فین در کاشان، آخرین نفس‌های خود را می‌کشند؛ همان سروهایی که در خاطره‌ی دیرپای خویش شاهد بسیاری از وقایع ماندگار تاریخ ایران - پایکوبی‌ها و بر سرزدن‌ها - بوده‌اند. از جشن تاج‌گذاري رسمي شاه اسماعيل صفوي گرفته تا قتل دردناک و ناجوانمردانه ی ميرزا تقي‌خان امير كبير ...
     اینک اما همان درختانی که در سکوت نظاره‌گر قتل ناجوانمردانه‌ی، یکی از مردترین رهبران تاریخ معاصر ایران بوده‌اند، باید در بهت و حیرت یا بی‌تفاوتی و خاموشی ما ایستاده بمیرند و به حافظه‌ی تاریخی نسلی سپرده شوند که البته موضوعات فراوان‌تر دیگری برای بایگانی و انباشت در ذهن دارد!
     گزارش دقیق، مشروح، جذاب و علمی دوست و همکار عزیزم، مصطفی خوشنویس را در ادامه می‌خوانیم تا با مرور 5 اشتباه فاحش رخ داده در مدیریت باغ، دریابیم که چرا آنی نیستیم که باید باشیم؟ 

ادامه نوشته