توجه امید بخش 193 کشور جهان به حفظ حیات وحش


    امروز - در نخستین روز از آخرین فصل دوست‌داشتنی و پررنگ و رنگ به رنگ سال، پاییز - در صفحه 10 روزنامه قانون از یک دستاورد مهم محیط زیستی جهان سخن گفته‌ام که در اجلاسی بدست آمده که ایران هم در عالی‌ترین سطح مرتبط در آن ظاهراً حضوری فعال داشته است، هر چند که دست کم یک گزارش وجود دارد که می‌گوید: آمادگی ایران تا قبل از شروع اجلاس در حد صفر بوده است! با این وجود، نه سازمان حفاظت محیط زیست و نه هیچ رسانه‌ی دولتی یا غیردولتی دیگری به این توافق مهم اشاره‌ای نکرد؛ موضوعی که آشکارا نشان می‌دهد چه فقر دانشی تؤام با بی‌تفاوتی و بی‌علاقگی مهمی در بین رسانه‌های گروهی مرتبط با محیط زیست - چه در سطح دولت و چه در سطح نهادهای غیردولتی - هنوز وجود دارد. به نظرم، وظیفه‌ی تربیت یک گروه از خبرنگاران متخصص و تحلیل‌گر در حوزه محیط زیست باید هر چه سریع‌تر در دستورکار وزارت ارشاد، رسانه ملی، سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور و نیز سمن‌های مرتبط با این حوزه قرار گیرد. به راستی در حال حاضر ما چند خبرنگار متخصص در این حوزه داریم که مشغول خبررسانی مستقل و بدون واسطه هستند؟ چرا به این موضوع مهم توجه نشده و نمی‌شود؟ بهترین و برترین روزنامه محیط زیستی کشور، همچنان همشهری است که عملاً فقط یک اسدالله افلاکی دارد با هزار سودا! در بقیه‌ی روزنامه‌ها و سایت‌ها و خبرگزاری‌ها هم اگر وضع بدتر نباشد، بهتر نیست! هست؟ همه به دنبال چند تیتر نخست از چند خبرگزاری و روزنامه مهم هستند تا آنها را ترجمه یا کپی کرده و انتشار دهند و یا بعضاً چند خبر جنجالی و زرد از درون آنها بیرون بکشند و تمام! چرا ... چرا رسانه‌های ما نگاه‌شان به محیط زیست چنین حقیر و خجالت‌آور است؟

ادامه نوشته

برای پیرمردی 89 ساله که نشان داد: خلاقیت تا زمان مرگ پایدار می‌ماند!

    به نظر می‌رسد یافتن خبرهای خوش در زمانه‌ای که در آن زیست می‌کنیم، کمی تا قسمتی سخت شده و پیوسته بر دشواری کاویدن چنین خبرهایی در لابه لای صدها و هزاران خبری که به نوعی رنگ و بوی خون و نفرت و تجاوز و غارت و تخریب و ... دارد و ما روزانه در برابر بمباران خبری آن در رسانه‌های گوناگون دیداری، شنیداری، نوشتاری و مجازی هستیم، افزوده می‌شود.

    با این وجود، خبر خوش این است که همچنان خبر خوش کم نیست! و به رغم ظاهر غمبار و پژمان‌کننده‌ی اخباری که می‌شنویم، در زیر پوسته‌ی شهر؛ شهری به بزرگی کره زمین، این زندگی است که همچنان دست بالا را دارد و عشق و خلاقیت و احترام به تکثرگرایی و دوری از مرزبندی‌ها و صف‌کشی‌های قومی، نژادی، ایدئولوژیک، جنسیتی و جغرافیایی است که حرف نخست را می‌زند. یادداشت امروزم در روزنامه قانون به همین بهانه نگاشته شده است تا پرده از اختراعی بزرگ و سبز بردارد؛ اختراعی که می‌تواند دنیای آینده را به مراتب زیباتر، امن‌تر، مرفه‌تر و آرام‌تر از امروز سازد؛ آن هم دستاوردی که در آفرینش آن، رد پای یک پیرمرد 89 ساله آمریکایی به نام ریموند گرین را می‌توان یافت؛ پیرمردی که با اختراعش نشان داد در این دنیا، مرزی برای بازنشستگی خلاقیت و علم‌اندوزی وجود ندارد و بار دیگر ثابت کرد که جامعه سالمندان، نه تنها سربار اجتماع امروز نیستند و هزینه‌های گزاف بهداشتی و درمانی را به هدر نمی‌دهند، بلکه همچنان می‌توانند موهبت و سرمایه‌ای ارزشمند برای بشریت به شمار آمده و بر فراوانی لبخند در زندگی‌هامان بیافزایند. اینک ریموند ثابت کرد که توربین بادی و پره‌های مرگ‌آفرینش برای پرندگان و خفاش‌ها هم می‌توانند دیگر مرگ آفرین نباشند؛ تحولی که نشان می‌دهد: بشر اگر بخواهد و مجالش دهند: می‌تواند راهی سازکار و طبیعت محورانه برای تضمین کیفیت زیستنش پیدا کرده و به کار گیرد.

    با هم یادداشت امروزم را که در صفحه 10 از شماره امروز – 24 آبان 1391 – روزنامه قانون منتشر شده است، مرور می‌کنیم ...

ادامه نوشته

در ستایش بخشداری که قدر تالاب‌ها را می‌داند

    درست در زمانی که دکتر پرویز کردوانی با پیشنهاد شگفت‌انگیزش، توصیه به خواندن فاتحه برای مرگ دریاچه ارومیه می‌کند؛ از دیار چهارمحال و بختیاری خبر می‌رسد که با همکاری بخشداری، اداره کل محیط زیست استان و مردم محلی، موفق شده‌اند تالاب گندمان را که در اثر خشکسالی‌های اخیر و قطع حق‌آبه آن از طریق احداث سد چغاخور، تقریباً خشک شده بود، دوباره احیاء کنند. ماجرا از این قرار است که به همت بخشدار گندمان - آقای بهروز امینی – و هدایت و حمایت اداره کل محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری، اقدام به تغییر شیوه آبیاری در اراضی کشاورزی مناطق همجوار تالاب شد و تمامی سطوح کشت شده، از جمله مزرعه جوی گل، مجهز به سامانه آبیاری تحت فشار شدند. در نتیجه به رغم آن که همچنان شرایط خشکسالی در منطقه حاکم است و آب مازادی هم از طریق سد چغاخور در اختیار تالاب گندمان قرار نگرفت، اما وضعیت گندمان، به سرعت رو به بهبود نهاد و آنگونه که در تصاویر خبرگزاری مهر منعکس است و نیز نگارنده از اهالی محل پرس و جو کرده ، زندگی و نشاط دوباره به این تالاب ارزشمند در بام ایران سلام داده است و پرندگان بسیاری مجدداً در کنار آن و آسمان آبی‌اش مأوا گزیده‌اند و پرواز می‌کنند ...  

ادامه نوشته

آیا یوزپلنگ‌ها دارند از ایران می‌روند یا نیامده بودند که بخواهند بروند؟!


     تازه ترین یادداشتم در خبرآن لاین به موضوعی اختصاص دارد که می‌توانست یکی از قله‌های افتخار سازمان حفاظت محیط زیست باشد، اما ظاهراً خیلی‌ها دوست ندارند که چنین شود! چرا؟ یادمان باشد که روزگاری، شمار یوزپلنگ‌های موجود در جهان به بیش از یکصدهزار قلاده در متجاوز از 44 کشور جهان می‌رسید؛ آنگاه این تعداد به حدود 15 هزار قلاده در 27 کشور جهان تقلیل یافت و در آغاز قرن بیست و یکم، شوربختانه و به جرأت می‌توان گفت: در خارج از قاره آفریقا، فقط یک کشور دیگر در جهان باقیمانده که هنوز شاهد خرامیدن یوز در سرزمینش است: ایران! آیا قدر این موهبت را می‌دانیم؟   

  

ادامه نوشته

هشدار: تولید بیشتر گوشت، مرگ زمین را شتاب بخشیده است!

    در ماه گذشته میلادی، یعنی اکتبر 2012، سرویس جهانی هشدار محیط زیست – وابسته به UNEP (برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد)- گزارشی منتشر کرد که بازتاب گسترده‌ای، به ویژه در نزد شهروندان کشورهایی چون ایالات متحده آمریکا، کانادا، استرالیا و برخی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا داشت؛ یعنی همان کشورهایی که با مصرف سرانه 75 الی 120 کیلوگرم گوشت قرمز در سال، در صدر مصرف‌کنندگان گوشت در جهان ایستاده‌اند (در این گزارش، مصرف سرانه گوشت ایرانیان بین 25 الی 50 کیلوگرم در سال درج شده است که از همسایگان شرقی و غربی‌اش بیشتر، اما از ترکمنستان در شمال و عربستان صعودی در جنوب کمتر است) ...


ادامه نوشته

درنگی بر طرح انتقال آب به سمنان

    طرح‌های انتقال بین حوضه‌ای آب در بین 14 روش موجود برای استحصال آب شیرین (کاریز، رودخانه، چاه، بهره‌گیری از سطوح آبگیر، سدسازی، تصفیه فاضلاب و پساب، بازچرخانی، باروری ابرها، استفاده از یخچال‌های طبیعی، تجهیز و نوسازی شبکه آبیاری، شیرین کردن آب شور باروش تقطیر یا فیلتراسیون و استفاده از یخ‌های قطبی)، یکی از گران‌ترین و خسارت‌بارترین روش‌ها - به محیط زیست - به شمار می‌آیند و اگر با روش شیرین کردن آب هم تلفیق شوند، آنگاه گران‌ترین روش به صورت مطلق برای استحصال آب در دنیا هستند که هزینه انتقال هر متر مکعب آن، به شرط برخورداری از دانش روز و تیم کارشناسی ماهر بین 0.7 تا 2.4 دلار برآورد شده است. شاید از همین رو است که وقتی به پیشینه‌ی مهم‌ترین طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای در کشور نگاه می‌کنیم، درمی‌یابیم که اگر یک اراده قدرتمند سیاسی حامی این طرح‌ها نبود، امکان اجرایی‌شدنش بسیار بعید می‌نمود. به عنوان مثال، نگاه کنید به طرح‌های انتقال آب به استان کرمان همزمان با ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، طرح‌های انتقال آب به یزد در دوران ریاست جمهوری محمّد خاتمی و اینک، طرح انتقال آب از دریای مازندران به استان سمنان در دوران محمود احمدی‌نژاد. این در حالی است که اگر ما بر مبنای ملاحظات اخذ شده از سند مظلوم آمایش سرزمین حرکت می‌کردیم، نباید به رابطه‌ی معنی‌داری با زادگاه هر رییس‌جمهور و انتقال آب به همان مقصد روبرو می‌شدیم!

    و شوربختانه در این میان، آنچه که زمین مانده، همانا اعتبار قضاوت‌ها و نظر کارشناسان تصمیم‌ساز و مستقل در دستگاه متولی آب، منابع طبیعی و محیط زیست کشور است که یا اغلب سکوت کرده‌اند و یا نقش محلل علمی برای توجیه کردن این دستورات را ایفا کردند! نکردند؟

    به عنوان شاهد و در این یادداشت، به آخرین نمونه از لکنت‌های جدی طرح انتقال آب به سمنان می‌پردازم، باشد که ثبت شود برای آیندگان که بدانند: بودند افرادی که سکوت نکردند ...


ادامه نوشته

گفتگو با مدیری که به قاتلین حیوانات می‌گوید: نه!

    ساعت 8:15 صبح فردا – 14 آبان ماه 1391 – در شصت و هشتمین برنامه محیط زیستی طلوع به سراغ اصغر محمّدی فاضل، رئیس دانشگاه محیط زیست ایران و معاون طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست کشور می‌روم؛ مدیر دانشمند و شجاعی که تقریباً یک تنه در برابر متقاضیان شکار در طبیعت فرسوده‌ و زخم خورده ایران ایستاده و همچنان تلاش می‌کند تا این آتش بس یک طرفه و لرزان را حفظ کند و اجازه دهد به اندوخته‌های جانوری‌ محیط زیست ایران تا دوباره خود را ترمیم کنند ...

ادامه نوشته

چرا بهترین تابوت برای پلنگ‌ها هنوز دکل‌های برق است؟!


 

    در دومین روز از دیماه 1384، یعنی دقیقن 2504 روز پیش، محیط‌بان‌های اداره کل محیط زیست استان آذربایجان شرقی به سمت یک خرس شلیک کردند که از بد حادثه، به دلیل بی‌غذایی و سرما خود را در محاصره‌ی مردمی شگفت‌زده و ترسیده در حومه شهر تبریز یافته بود. بعدها و در مواجهه با عتراض فعالین محیط زیست و طرفداران حقوق حیوانات، اعلام شد که متأسفانه به دلیل عدم تجهیز یگان‌های حفاظت سازمان به اسلحه‌های برخوردار از فشنگ بیهوشی، چنین جنایتی، آن هم در حضور دوربین‌های تلویزیون رخ داد و همه قول دادند تا به زودی این لکنت جدی واحد محیط بانی سازمان برطرف شود؛ اینک اما به رغم گذشتن حدود هفت سال از آن ماجرا، همچنان و با شگفتی درمی‌یابیم که یک پلنگ در اطراف شهرستان دماوند، به همین دلیل و توسط آنهایی که حقوق می‌گیرند تا حافظ امنیت زیستمندان ارزشمند وطن باشند، به قتل رسید! چرا؟ آیا فرصتی به درازای 2500 روز برای تجهیز ناوگان آقایان به سلاح بیهوشی کافی نیست؟ یا مشکل درجای دیگری است؟ و آیا پلنگ‌ها حق ندارند که از ترس چنین مردم و نگهبان‌هایی، کماکان به دکل‌های برق پناه برده و مظلومانه بمیرند؟

    یادداشت امروزم که همزمان در صفحه 12 از شماره امروز روزنامه قانون هم منتشر شده است، به این تراژدی شرم‌آور می‌پردازد؛ آن هم در کشوری که می‌تواند بزرگترین و بلندترین سد خاکی و بتونی جهان را بسازد، صاحب یکی از 5 برج مخابراتی مرتفع دنیا باشد؛ در باشگاه هسته‌ای عضویت داشته باشد، بزرگترین بیمارستان خاورمیانه را دارا باشد و مجموع اندوخته‌‌های گاز و نفتش در دنیا بی‌رقیب باشد و آنگاه سازمان متولی محیط زیست آن، عاجز از تجهیز ادارات کل محیط زیستش به اسلحه‌های برخوردار از فشنگ‌های بیهوشی باشد! آیا دردآور نیست؟

ادامه نوشته

شادمانی ایرانیان از منظر سرانه مصرف گل، غمبار است!

     هفته‌ی گذشته یکی از دوستانم را دیدم که به تازگی از  کره جنوبی بازگشته بود. گفتم: عکس‌العمل آنها در مواجهه با خبر شکست تیم فوتبال‌شان از ما چه بود؟ گفت: من اصلاً خبر نداشتم که تیم ما با کره‌ جنوبی بازی دارد و سرگرم تهیه متن سخنرانی‌ام بودم؛ اما صبح روز بعد از بازی، وقتی که وارد سالن کنفرانس شدم، دیدم همه به افتخار من دست می‌زنند و گل می‌دهند و تبریک می‌گویند! و تازه آن زمان بود که دریافتم: ایران برده است ...
    و من دریافتم که در حقیقت آنها برده‌اند؛ آنهایی که در ورزشگاه آزادی هم آن حرکت شریف و مسئولیت‌شناسانه را انجام دادند و در پایتخت خود - سئول - نیز، پس از شکست تیم محبوب‌شان، با یک ایرانی آن‌گونه مؤدبانه و مهربانانه برخورد کرده و به او تبریک گفتند.
    داشتم فکر می‌کردم که اگر وضعیت برعکس بود، ما چه پژواکی نشان می‌دادیم که یاد تیتر نخست برخی از روزنامه‌های ورزشی خودمان در فردای روز پیروزی افتادم که چگونه نوشته بودند: "تیر کاپیتان جواد در قلب یاران جومونگ!"

    راستی چرا اینگونه شدیم؟ و چرا آن گونه که شایسته است، رهبران و سیاستگزاران جامعه متوجه این خشم و کینه و تحریم لبخند جامعه نیستند؟ خشمی که می‌تواند بنیان‌ها و شالوده‌ی نظام اجتماعی را بلرزاند و خود بارزترین شاخص تشدید فرآیندی ویران‌گر باشد که من آن را "بیابان‌زایی انسانی" می‌نامم و پیش‌تر هم در همین تارنما بارها در موردش نوشته‌ام.

    اینک می‌خواهم از همان گل‌هایی شروع کنم که شهروندان سئول، به هموطن ما دادند تا شهد شیرین گلی که تیم فوتبال ما توسط جواد نکونام به آنها زد را کامل کنند؛ اما در حقیقت، گل واقعی را ما خوردیم! نخوردیم؟

ادامه نوشته

ملبورن ؛ شهری که فرشته هایش روی درختان مأوا گزیده اند!

    امروز یک هموطن عزیز به نام عارف عشقی از دیار استرالیا برایم تصاویری را فرستاد که دریغم آمد با شما خوبان روزگارم به اشتراک ننهم تا مانند من از شهد شیرین انسان بودن در هزاره‌ی دود و دم و سیمان و گلوله به خود همچنان نبالید!

     عارف عشقی دانشجوی دوره‌ی دکترا در دانشگاه ملبورن است و دارد در یکی از رشته‌های نوین مربوط به زیر گروه  علوم زیست پزشکی (Neuroinformatics) ادامه تحصیل می‌دهد.

    اما البته تصاویر ارسالی‌اش ظاهراً ربطی به تخصص پیش‌برنده‌اش ندارد؛ هر چند که ماهیت میان رشته‌ای آن شاید بی تأثیر نباشد در دیدن آن چه که معمولاً مهندسان و پزشکان نمی‌بینند! می‌بینند؟

ادامه نوشته

در طلوع از شبکه 4: درس هایی از چین برای مهار بیابان زایی در ایران!

    فردا - هفتم آبان ماه 1391 - در شصت و هفتمین برنامه محیط زیستی طلوع که روزهای یکشنبه هر هفته از ساعت 8:15 صبح در شبکه چهارم سیما به صورت زنده بر روی آنتن می‌رود، به بررسی تجربیات چین در مهار بیابان‌زایی خواهیم پرداخت؛ کشوری که نه فقط در حوزه‌ی مقابله با بیابان‌زایی که در حوزه‌ اقتصادی هم شتابان دارد همه‌ی رقبای خود را پشت سرمی‌نهد و می‌رود تا به جدی‌ترین رقیب آمریکا و اتحادیه اروپا در جهان بدل شود ...

ادامه نوشته

سیمای منابع طبیعی و آبخیزهای ایران

    عنوان این یادداشت، نام کتابی است که اخیراً به همت سیّد عطا رضایی و توسط انتشارات سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور منتشر شده است. این کتاب در هفت فصل کوشیده است تا چهره‌ای مجمل از دارایی‌های موجود در حوزه منابع طبیعی کشور را به نمایش نهد. نویسندگان این مجموعه به ترتیب فصول ارایه شده عبارتند از: سیّد عطا رضایی، خسروثاقب طالبی، مرتضی ابراهیمی رستاقی، نگهدار اسکندری، فاطمه مهدوی، محمّد خسروشاهی، محمّد درویش، روزبه اجلالی، محمّدرضا شجاعی و سیّد محمّد حسین لباسچی.

    همان طور که اشاره شد، نگارنده نیز در نگارش فصل چهارم (بیابان‌های ایران) و فصل ششم (امکانات اقتصادی سرزمین‌های خشک ایران) از این کتاب مشارکت داشته است.

    کتاب حاضر به قیمت 150 هزار ریال و توسط نشر پونه به شماره تلفن: 77605798 قابل تهیه است. همچنین، برای اطلاعات بیشتر، می‌توانید مستقیماً با آقای دکتر سیّد عطا رضایی با شماره همراه: 09122979706 در تماس باشید.

    خوشحال می‌شوم تا دیدگاه‌های شما خوانندگان عزیز مهار بیابان‌زایی را در باره محتوای این کتاب 304 صفحه‌ای، به ویژه فصول چهارم و ششم آن بدانم.


درج نظر

گاه برای بهتر دیدن باید دور شد!

    به این تصویر خوب دقت کنید و برایم بگویید: حدس می‌زنید این بچه لاکپشت کجا مستقر شده است؟    

ادامه نوشته

شاید این نقاشی، واپسین سفارش آن گاو به اسب باشد!


     و شاید این نقاشی، وصیت آن گاو مظلوم در آخرین لحظه‌های زندگیش باشد که نجواکنان برای اسب تکرار می‌کرد! نه؟   

   

ادامه نوشته

برگرهایی که بلوط‌ ها را زغال می‌کنند و آسمان را آلوده!

 

    پژوهشی که اینک می‌خواهم به تحلیل ستاده‌های آن بپردازم، برای خیل عظیم دوستداران همبرگر می‌تواند بسیار غم‌انگیز و باورنکردنی باشد و حتا اثرات بازدارنده آن به مراتب بیشتر از کشف حیرت‌انگیز یکی از هموطنان عزیزم در دیار قم، است! نیست؟

    و امّا ماجرا چیست و چگونه آغاز شد ...

ادامه نوشته

بررسی وضعیت محیط زیست استان تهران در طلوع!

    در آخرین روز از نخستین ماه پاییز، مطابق معمول یکشنبه ها، امروز صبح در برنامه طلوع - که به صورت زنده از حدود ساعت 8:15 الی 9 صبح از شبکه چهارم سیما پخش می‌شود - به بررسی و تحلیل رخدادهای محیط زیستی ایران و جهان در طول هفته‌ی اخیر می‌پردازم. موضوع اصلی برنامه امروز، بررسی وضعیت محیط زیست استان تهران است. به همین دلیل، دکتر رسول علی اشرفی پور، مدیرکل محیط زیست استان هم مهمان ماست. چنانچه پرسشی مدنظر دارید، لطفاً در ذیل همین یادداشت، مطرح فرمایید و یا به شماره 3000044 پیامک زده و بر عیار این یگانه برنامه گفتگو محور سیما در حوزه محیط زیست بیافزایید.

درج نظر

روند مرگ ارومیه از منظر کاظم داشی!

   

    زیبایی‌های دریاچه ارومیه را سالها با این تصویر از کوه کاظم خان داشی در کنار روستایی به همین نام واقع در محور ارومیه به سلماس بیاد آورده‌ایم؛ کوهی قرار گرفته در شمال باختری این دریاچه زیبا در جایی که ژرفای آب در آن، روزگاری بیشترین رکورد را داشت ...

ادامه نوشته

چرا ورزشگاه های فوتبال را با محل دپوی زباله اشتباه می گیریم؟!

    یادم می‌آید در زمان بازی تیم باشگاهی کاوازاکی ژاپن و سپاهان اصفهان، تماشاگران اندک طرفدار تیم ژاپنی، پس از پایان بازی درس بزرگی به طرفداران پرشمار تیم اصفهانی دادند و شروع کردند به جمع‌آوری زباله‌هایی که در اطراف صندلی‌هاشان پراکنده شده بود؛ درسی که همچنان ادامه یافت تا همین سه‌شنبه گذشته و در جریان بازی بین دو تیم ایران و کره جنوبی؛ آن هم در شرایطی که طرفداران کره‌ای شاهد شکست تیم محبوب‌شان بودند؛ اما باز هم تلاش کردند تا زباله‌ای از خود باقی ننهند. در صورتی که تماشاگران ایرانی، کمترین کاری که اغلب می‌کنند؛ اگر ناسزاگویی نکنند، صندلی ها را نشکنند؛ مواد منفجره پرتاب نکنند و شیشه‌های اتوبوس‌های شرکت واحد را خرد نکنند؛ آن است که محل ورزشگاه را به دپوی زباله بدل می‌سازند و می‌روند! چرا؟

ادامه نوشته

درخت یا انسان؟ مسأله این نیست آقای پرویز کردوانی!

    تازه‌ترین مصاحبه دکتر پرویز کردوانی با روزنامه آرمان مطابق معمول اغلب مصاحبه‌ها و سخنرانی‌هاشان پر از نوازش‌های آنچنانی به فعالان و طرفداران محیط زیست ایران بود و البته آکنده از سوژه‌های جذاب برای موافقین و منتقدین‌شان! از جمله آرزوی ایشان برای احداث جاده به سمت چکادهای البرز، یکی از ناب‌ترین آن سوژه‌ها به شمار می‌آید و نیز طرز تلقی‌شان از ارزش‌های یک درخت؛ آن گونه که عباس محمدی را واداشت تا به استاد پیشنهاد سکوت و تحریم هر نوع مصاحبه‌ای را دهد!

    در همین باره، الهه موسوی؛ خبرنگار باسابقه و سختکوش حوزه محیط زیست ایران، گزارشی را تهیه کرده و در آن نظرات استاد علی یخکشی و نگارنده را در باره‌ی دیدگاه‌های دکتر پرویز کردوانی جویا شده است؛ گزارشی که قضاوت در باره‌ی آن را به شما خواننده فهیم مهار بیابان‌زایی واگذار می‌کنم.

    بیشتر بدانید:

     رد پای پرویز کردوانی در این تارنما


درج نظر

آیا بارورسازی ابرها ارومیه را خشک‌تر کرد؟

    چند روز اخیر را به دیار آذربایجان غربی رفته بودم تا با بازدید از سد زرینه‌رود در منطقه بوکان (موسوم به سد شهید کاظمی)، اطلاعات لازم را برای یک پژوهش با عنوان "بررسی نشان‌زدهای ساخت سد زرینه رود بر روی مؤلفه‌های پایداری بوم شناختی حوضه آبخیز دریاچه ارومیه با تأکید بر بخش کشاورزی" جمع‌آوری کنم. جا دارد در همین جا از مساعدت آقایان دکتر هدایت فهمی، علیرضا دایمی، غلامرضا کشتیبان (مدیر سد شهید کاظمی)، مسعود باقرزاده کریمی، اصغر محمدی فاضل و عباس نژاد (مدیر کل محیط زیست استان آذربایجان غربی) فرهاد خاکساریان و عهدیه کالیراد که نگارنده را در طول این سفر و برای بازدید و دستیابی به اهداف و اطلاعات مورد نظر یاری دادند، قدردانی کنم ...

ادامه نوشته

مردمی که روزنامه نخوانند، غرق می‌شوند!

    حق دارید اگر از مشاهده این تیتر در مهار بیابان‌زایی، اندکی شگفتزده شوید. هرچند که می‌دانم و می‌دانید که این روزها آنقدر اتفاق‌ها و رویدادهای عجیب و غریب در پیرامون‌مان رخ می‌دهد که دیگر کمتر آدمی از شنیدن خبری یا مشاهده‌ی رخدادی، حیرت زده می‌شود! نه؟

ادامه نوشته

قدر پیشگامان محیط زیست خود را بدانیم (یادی از اسکندر فیروز)

    یکی از دستور جلسه‌های هشتاد و هفتمین نشست تخصصی دفتر محیط زیست و توسعه پایدار کشاورزی در نخستین شنبه پاییز (اول مهر 1391)، بررسی مواضع و عملکرد هیأت ایرانی در کنفرانس ریو + 20 بود؛ کنفرانسی که در سال جاری در شهر ریودوژانیرو برزیل و با حضور رهبران و نمایندگان عالی‌رتبه حدود 190 کشور جهان برگزار شد و ایران هم برای نخستین بار در طول 4 دوره برگزاری آن، در سطح رییس جمهور در آن شرکت کرد. از همین رو، از آقای دکتر رضا مکنون، نایب رییس کمیته ملّی توسعه پایدار و عضو هیأت اعزامی به ریو دعوت شده بود تا گزارشی از این کنفرانس معتبر ارایه دهند. به ویژه که ایشان اخیراً در اجلاس تخصصی جنبش عدم تعهد در تهران هم سخنانی با عنوان: «توسعه پایدار: ريو + 20 و جهان آينده» ارایه کرده و پیش‌تر هم برای اعضای فرهنگستان علوم، در همین باره به ایراد سخن پرداخته بودند ...

ادامه نوشته

پارک‌هایی که از روی کاغذ، خوب حفاظت می‌شوند! نمی‌شوند؟

 

    ظاهراً عالی‌ترین نهاد حکومتی در حفظ و حراست از مناطق چهارگانه تحت حفاظت کشور، از برخی از ضعیف‌ترین ارگان‌های اجرایی همان حکومت ضعیف‌تر می‌نماید؛ به ویژه اگر هدف، مقاومت در برابر تغییر کاربری اراضی باشد. در تأیید این مدعا می‌توان به ماجرای تلخی اشاره کرد که هفته‌ی گذشته در پارک ملّی گلستان رخداد؛ ماجرایی که بی‌شک تا مدت‌ها از خاطره طرفداران محیط زیست در ایران پاک نخواهد شد. چرا که در طی آن سازمان حفاظت محیط زیست، رسماً با تغییر کاربری دو هزار هکتار از اراضی قرار گرفته در قلمرو ارزشمندترین پارک ملّی کشور – به درخواست نماینده شاهرود و میامی – موافقت کرد تا متصرفان بتوانند مراحل قانونی واگذاری قطعی این اراضی را از طریق اداره کل منابع طبیعی سمنان پیگیری کنند. آن هم دو هزار هکتار از ارزشمندترین بخش پارک! درحقیقت این رخداد ناگوار و این عقب‌نشینی دوباره سازمان حفاظت محیط زیست، بار دیگر نشان داد و ثابت کرد که اگر اینک بیش از 10 درصد از خاک کشور در قلمرو مناطق چهارگانه تحت حفاظت این سازمان قرار دارد، بیشتر از آن که نشانه‌ی اهمیت این مناطق از منظر زیگونگی (تنوع زیستی) حیات و برخورداری از چشم‌اندازهای منحصر به فرد باشد، نشان از آن دارد که تا این لحظه، هیچ ارگان دیگری، کاربری بهتر و سودمندتری برای آنها تعریف نکرده است! به دیگر سخن، به نظر می‌رسد فلسفه‌ی اصلی نامگذاری برخی از مناطق با عنوان: پارک ملّی، حفاظت شده، شکار ممنوع و نظایر آن، ریشه در خواباندن این اراضی در آب نمک دارد تا در بزنگاه‌های لازم، کلنگ یک توسعه جدید در آنها بر زمین بخورد ...

ادامه نوشته

امیدی که پروتکل مونترال به جهانیان داد

    هفته گذشته، پروتکل مونترال، جشن بیست و پنجمین سال موجودیتش را برگزار کرد؛ پروتکلی که در 16 سپتامبر سال 1987 در مونترال کانادا از تصویب حدود 50 کشور جهان گذشت تا بلکه بتوانند با رعایت برخی تمهیدات فنی و مدیریتی، از تخریب بیشتر لایه اوزُن جلوگیری کرده و بدین ترتیب، این مهم‌ترین و حیاتی‌ترین سپر دفاعی نیوار (اتمسفر) را در برابر آثار خطرناک گروهی از پرتوهای خورشیدی (مانند ماوراء بنفش) مجدداً ترمیم کرده و محافظت کنند. در آن زمان، یعنی در سال 1985 گروهی از دانشمندان انگلیسی، به صورتی کاملاً تصادفی دریافتند که مساحت قابل توجهی از لایه اوزن در منطقه جنوبگان (قطب جنوب) به شدت تخریب شده و بیم آن می‌رود تا با گسترش این حفره، حیات همه‌ی زیستمندان ساکن در کره زمین به مخاطره افتد. آنها اعلام کردند گازهای کلروفلوئوروکربن (FCKW) که اثر گلخانه‌ای دارند، مسبب ایجاد این سوراخ مرگ‌آور هستند؛ گازهایی که عمدتاً موارد مصرف آنها در یخچال‌ها و دیگر سازه‌های سرمایشی‌، برخی افشانه‌ها و مواد ضد عفونی‌کننده بود. وضعیت چنان بحرانی می‌نمود که گروهی از دانشمندان به صراحت اعلام کردند در صورت تداوم روند کنونی، گازهای کلروفلوئوروکربن‌ قادرند تا سال ۲۰۵۰ لایه اوزن را کاملاً نابود کرده و رخداد سرطان پوست را از آستانه‌ای خطرناک و برگشت‌ناپذیر عبور دهند ...

ادامه نوشته

آیا تهران امروز از تهران امروز هم می‌گوید؟

    امروز - 8 مهرماه 1391 - هزارمین شماره از روزنامه تهران امروز منتشر شد؛ آن هم در شرایطی که بساط روزنامه شرق برای بار چهارم از دکه‌های روزنامه فروشی‌های شهر جمع شد ... انگار یه جورایی قصه‌ی پرغصه‌ی روزنامه‌نگاری در این بوم و بر، مثل ماجراهای تلخ و شیرین تولد و مرگ آدم زمینی‌ها می‌ماند! نه؟

    به هر حال، یکی از قدیمی‌ترین ستون‌های محیط‌زیستی را با عنوان "نگاه سبز" در شرق داشتم که حدود 60 هفته در صفحه آخر روزهای دوشنبه چاپ می‌شد و اینک امیدوارم که وزن جستارها و تحلیل‌های محیط زیستی در تهران امروز، روزی از شرق بیشتر شده و در این رقابت، محتوایی باکیفیت‌تر آفریده شود.
    به همین بهانه، یادداشتی را در صفحه 4 از ویژه‌نامه تهران امروز منتشر کرده‌ام که با هم می‌خوانیم و امیدوارم با آرزویش، هم‌فرکانس باشیم ...

ادامه نوشته

از اشتوتگارت تا لس‌آنجلس چقدر راه است؟!

 
    در چند روز گذشته ماجرای آخرین پرواز فضاپیمای اندیور -  space shuttle Endeavour – از پایگاه فضایی کندی تا موزه علوم کالیفرنیا واقع در لس آنجلس، یکی از خبرهای داغ و پرمخاطب، به ویژه برای دوستداران فضا بود. برای انجام این سفر، اندیور بر پشت یک بوئینگ 747 ویژه قرار گرفت  و به همراه این بوئینگ، در حالی که توسط دو جنگنده آمریکایی اسکورت می‌شد، ضمن گذشتن از آسمان چند شهر آمریکا در نهایت در فرودگاه لس‌آنجلس بر زمین نشست و بدین ترتیب در مجموع پس از پیمایش حدود 200 میلیون کیلومتر در طول 20 سال حیاتش، برای همیشه در آشیانی مخصوص در مرکز علوم ایالت کالیفرنیا آرام گرفت تا از این پس مورد بازدید دانش‌آموزان و دانشجویان و دیگر علاقه‌مندان از سراسر جهان قرار گیرد تا همچنان لاشه‌اش هم بتواند برای سازندگانش پول بسازد ...

ادامه نوشته

پژوهشی که قانون ایمنی زیستی را به چالش می‌کشد!

    زمانی که علی لاریجانی در مقام رییس مجلس شورای اسلامی در 21 مرداد 1388، قانون جنجالی ایمنی زیستی جمهوری اسلامی ایران را سرانجام برای اجرا به رییس جمهور ابلاغ کرد؛ بسیاری از مخالفان این قانون همچنان ناباورانه و نگران به پیامدهای آن چشم دوخته بودند (حتی خبرگزاری محیط زیست ایران در آن زمان، این ماجرا را داغ‌ترین خبر محیط زیستی خود نامید و از یک افشاگری بزرگ خبر داد). در حقیقت، هر چند از بکارگیری محصولات تراریخته در دنیا که با دستکاری ژنتیکی ساخته می‌شوند) موسوم به Genetically modified Organism یا GMOs) حدود 15 سال می‌گذرد، اما منتقدین این روش بر این باورند که چنین زمان اندکی هرگز پاسخگوی بررسی دقیق آثار درازمدت این دستکاری‌ها بر روی سلامت مصرف‌کنندگان و جهش‌های ژنتیکی ناخواسته نیست ... 

ادامه نوشته

تخریب شتابان پردیس‌های تهران نشانه چیست؟!

    هفته گذشته پایگاه خبری فضای سبز و محیط زیست ایران (سبزپرس)، اقدام به انتشار گزارشی مصور از روند خاموش اما شتابان قطع درختان در یکی از باغ‌های قدیمی منطقه شمیران واقع در جنب اردوگاه شهید باهنر (منظریه سابق) و پارک جمشیدیه کرد  که متأسفانه تا این لحظه هیچ واکنشی را از سوی مسئولین شهرداری و معاونت فضای سبز این نهاد شاهد نبوده‌ایم. این در حالی است که برخی از درختان قطع شده در این باغ 2.5 هکتاری، بین 50 الی 100 سال عمر داشته و به وسیله‌ی کاریزی پرآب و قدیمی، سالهاست که مشروب می‌شده‌اند. حتا برخی از شهروندان تهرانی و ساکن در محل - از جمله دکتر کاظم اکبری - به نگارنده گفتند: تاکنون چندین بار مراتب اعتراض خود را به مسئولین شهرداری و واحد پیگیری شکایات مردمی گزارش کرده‌اند، اما عملاً روند خشک کردن درختان (با ریختن مخفیانه و شبانه مواد سمی در پای آنها) و قطع پایه‌های خشک شده بیش از یک سال است که ادامه دارد؛ چرا که انگار برج‌های چند میلیاردی در نوبت استقرار در محل قرار گرفته‌اند! چرا؟

ادامه نوشته

تولیدکننده یا مصرف کننده ؛ مقصر اصلی بدهکاری زمین کدام است؟!


 
     یکی از بحران‌های محیط زیستی جهان معاصر که آشکارا بر روی ردپای بوم‌شناختی یا Ecological Footprint کره زمین، اثری کاهنده و پس‌رونده باقی نهاده و می‌نهد، شتاب نگران‌کننده‌ی میل به مصرف بیشتر است. جالب این که از جمله مهم‌ترین مؤلفه‌هایی هم که اینک از آن با عنوان دلیل اُفت رشد اقتصادی در اغلب کشورهای جهان، بیم از فروپاشی اتحادیه اروپا، ورشکستگی بانک‌ها در ایالات متحده آمریکا و نظایر آن، یاد می‌شود، همانا کاهش معنی‌دار میل به خرید در بین مصرف‌کنندگان کالاهای مختلف است؛ رخدادی که خود ریشه در کاهش قدرت خرید مردم دارد که البته نتیجه اُفت رشد اقتصادی است ...

ادامه نوشته

چرا دراز شدن پاي يك پروانه مي تواند نگران كننده باشد؟

    می‌گویند: دانشمندان ژاپنی ثابت کرده‌اند پاهای نوعی پروانه ساکن در زیستگاهی که هزاران کیلومتر از ایران دور است، دارد بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود!

    می‌گویم: مهم نیست که چقدر با ایران فاصله دارد، مهم این است که نه فقط مردم ژاپن، که همه مردم جهان - از جمله ایرانیان - باید نگران درازتر شدن پای این پروانه باشند!
    در یادداشت پیش رو که امروز در صفحه 13 روزنامه اعتماد هم منتشر شده است، به چرایی این نگرانی پرداخته‌ام ...

ادامه نوشته