دلم می‌سوزد اگر مرجان‌ها در خلیج فارس دیگر نرقصند!

    مرجان‌ها ممکن است برای همیشه رقص را فراموش کنند! باورتان می‌شود؟ یعنی امکان دارد مرجان باشی و نتوانی برقصی؟!
    راستی! شما فکر می‌کنید تصور شاخاب پارس بدون مرجان، چگونه برزخی را در مقابل دیدگان می‌آفریند؟!
    می‌خواهم در یادداشت پیش رو – که نخستین بار در مردمک منتشر شد، پاسخ این پرسش را بدهم؛ پاسخی که اینگونه آغاز می‌شود ...
ادامه نوشته

آنچه که این هفته در عصر پرتقالی طرح خواهد شد!

    در برنامه این هفته‌ی حال زمین خوب نیست که در عصر پرتقالی رادیو جوان پخش خواهد شد، با مهران دوستی در باره‌ی ماجرای ورود شیر ایرانی به دشت ارژن و ببر روسی به میانکاله، بحران کم‌آبی در جیرفت و کهنوج، فاجعه‌ی هورالعظیم و نقش آبخوانداری و آبخیزداری در پایداری سرزمین ایران گپ زده‌ایم.
    گفتنی آن که عصر پرتقالی از ساعت 15 الی 17 روزهای شنبه تا چهارشنبه از رادیو جوان و در سراسر کشور پخش می‌گردد.

   در همین باره:

  رد پای رادیو جوان در مهار بیابان زایی!


درج نظر

فرهنگ‌سازی سبز را باید از کودکان شروع کرد!

    بارها تأکید شده است که محیط زیست، برای برخورداری از وزنی بایسته در صحنه‌ی معادلات اجتماعی و سیاسی جامعه، راهی ندارد جز آن که از کودکان شروع کرده و فرهنگ‌سازی را به کودکستان‌ها و دبستان‌ها بکشاند ...

ادامه نوشته

از تپه‌های ماسه‌ای منجیل تا چهارمحال بختیاری ، راهی نیست! هست؟

    این تصویر را به دقت بنگرید؛ اینجا منجیل است! اگر باور ندارید، به دکل‌های سفیدرنگ و آشنای توربین‌های بادی دقت کنید تا دریابید که آدمی آنقدر توان دارد که حتا در منطقه‌ای همچون منجیل در قلب البرز مرکزی و با اقلیمی نیمه‌مرطوب هم تپه‌های ماسه‌ای بیافریند! همان گونه که پیش‌تر در بورالان آذربایجان غربی آفریده بود!!
    برای آنها که در آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه شریف جمع شده بودند، گفتم که آن تپه‌های ماسه‌ای حاصل جانمایی اشتباه در ساخت سد سفیدرود است؛ سدی که 38 سال از افتتاحش می‌گذرد؛ اما هنوز بیش از 15 درصد ساخت شبکه‌های آبیاری‌اش پیشرفت نکرده، اما درعوض تا دلتان بخواهد رسوب تولید کرده است ...

ادامه نوشته

15 هزار درخت 200 ساله بلوط در جنگل‌های دنا در نوبت اعدام قرار گرفتند!

    ماجرای تلخ سینه نمک را در منطقه حفاظت شده دنا یادتان هست؟ یادتان هست که 25 هزار اصله درخت بلوط را به جرم قرار گرفتن در مسیر عبور پروژه گذر خط لوله گاز عسلویه به مرکز و شمال ایران قطع کردند و آنگاه پس از رسانه‌ای شدن موضوع و با شکایت سازمان حفاظت محیط زیست، به دستور دادستان کل کشور پروژه بعد از طی مسیر هفت کیلومتری متوقف شد ...
ادامه نوشته

یک قانون طلایی که امروز از بهروز آموختم!

    بهروز حسنی مهمویی، جدیدترین عضو گرین‌بلاگ است که به تازگی به جرگه‌ی سبزنویسان وبلاگستان پیوسته و از همان ابتدا نشان داده که می‌خواهد خلاء موجود در محتوای فارسی اینترنت را در حوزه‌ی تغییرات اقلیمی پر کند. به نحوی که در طول 5 روز گذشته بیش از 20 بار تارنمای خوش آب و رنگش به روز شده است.
    او در یکی از آخرین یادداشت‌هایش و به نقل از یکی از فعالان جهانی حوزه‌ی محیط زیست، نوشته:
« باید برای نسل بعد کاری را بکنی که آرزو داشتی نسل قبل برای تو انجام بدهند!»
ادامه نوشته

200 هکتار از بیشه‌‌های مارون در آتش سوخت!

    بنا بر اطلاعی که یکی از هموطنان عزیز ساکن در بهبهان در اختیار نگارنده قرار داده است، متأسفانه بیش از ۲۰۰هکتار از بیشه‌های بکر و غنی سواحل رودخانه مارون در استان خوزستان روز چهارشنبه – 5 خردادماه 1389- دچار آتش‌سوزی شده است. گزارش‌های رسیده حکایت از آن دارد که شدت آتش‌سوزی و گسترش آن به نحوی بوده که شعله‌هایی با ارتفاع بیش از 20 متر از دل این رویشگاه به آسمان زبانه کشیده است. گفتنی آن که ارتفاع درختان منهدم شده در این بیشه‌زار به 10 متر می‌رسیده است ...
ادامه نوشته

آهنگ کوثر: چه کسی سیاست‌گزار آبِ ایران است؟!

    همان طور که می‌دانید، قرار است به زودی در جوار طرح موفق آبخوانداری کوثر، بر روی رودخانه چاه قوچ یک سد جدید احداث شود و ظاهراً مطالعات سد هم به پایان رسیده است؛ سدی که اگر ساخته شود، بزرگترین آسیب را به طرح آبخوانداری کوثر خواهد زد ...
ادامه نوشته

تخریب 430 سد در طول 13 سال گذشته در آمریکا!

    در حالی که آب‌سالاران طبیعت‌ستیز، پیشنهاد ساخت 600 سد جدید با اعتبار 61 هزار میلیارد تومان را برای برنامه‌ی پنج ساله‌ی پنجم داده‌اند تا به این ترتیب، حیات آب‌شناختی (هیدرولوژیکی) کشور را  به ممات برسانند؛ از آمریکا خبر می‌رسد که در طول 13 سال گذشته، 430 سد بزرگ و کوچک تخریب شده است تا زندگی را از تخریب و مرگ نجات دهند ...
ادامه نوشته

امشب در برنامه کارآگاهان علم - رادیو جوان

    کارآگاهان علم، نام برنامه‌ای است که توسط گروه جوان و دانش رادیو جوان، تهیه می‌شود و به صورت زنده از ساعت 22 الی 23:30 چهارشنبه شب‌ها از رادیو جوان پخش می‌شود ...
ادامه نوشته

سخنرانی امروز در دانشگاه صنعتی شریف

    همان طور که آگاه هستید، تا ساعتی دیگر در دانشگاه صنعتی شریف، سخنرانی خواهم کرد. عنوان سخنرانی من:

برای درمان بیماری محیط زیست ایران، چه باید کرد؟

و چه نباید کرد؟


ادامه نوشته

آيا راهي براي درمان بيماري محيط زيست ايران وجود دارد؟

    كيست كه نداند حال زمين خوب نيست؟
    و كيست كه نداند، حال بخشي از زمين به نام ايران، اصلاً خوب نيست؟
    چه بايد كرد؟
    تا كي بگوييم: نبريد؛ نكنيد؛ نكشيد؛ نزنيد؛ نخوريد ...
    به جاي نبريدن درخت، حفر نكردن چاه، نكشيدن جاده، نزدن سد و خيلي نكردن‌هاي ديگر، چه بايد كرد؟

    فردا  - در پنجمين روز از خرداد 1389 - ساعت 14 در آمفي تئاتر مركزي دانشگاه شريف حاضر خواهم بود تا به اين بهانه با دانشجويان دانشگاه شريف و ديگر علاقه‌مندان به اين حوزه درد دل كنيم ...
ادامه نوشته

پايان سخن – از نمایش دست برداریم؛ به حفظ واقعی طبیعت بیاندیشیم!

    و سرانجام، در دوازدهمین پله، به پایان نوشتار بلند و ژرف استاد کامبیز بهرام‌سلطانی رسیدیم. به جرأت می‌گویم که بررسی و مداقه دقیق در همین 12 قسمت می‌تواند بسیاری از مشکلات فراروی مدیریت در سازمان حفاظت محیط زیست ایران را مهار کرده و یا از سر راه بردارد.
    امید که توصیه‌های خردمندانه‌ی این طبیعت‌مرد بزرگ ایرانی را همه آویزه‌ی گوش خود کرده و کاری نکنیم که بیش از این به قانون طبیعت بربخورد.
    به ویژه تأکید می‌کنم که نگاه استاد را به ماجرای سایپا و آهو با دقت بنگرید ...

ادامه نوشته

به کنوانسیون رامسر هم امیدی نیست!

    در یازدهمین بخش از نوشتار کامبیز بهرام سلطانی به آنجا خواهیم رسید که متوجه شویم، هم‌اکنون 7 تالاب ثبت شده در سیاهه‌ی بین‌المللی این کنوانسیون، اصولن وجود خارجی ندارند!
ادامه نوشته

منشا 30 درصد از گیاهان مهم جهان، در سرزمین‌های خشک قرار دارند

    سرزمین‌های خشک یا Dry lands بیش از 5 میلیارد هکتار از مجموع 13 میلیارد هکتار خشکی‌های زمین را متأثر کرده است، با این وجود، اگر خوب دقت کرده و به درستی عمل کنیم، درمی‌یابیم که همه‌ی خبرها در این پاره‌های خشک زمین بد نیست!
    اگر دوست دارید بدانید که در سرزمین‌های خشک ایران چه خبر است؟ سری به مردمک بزنید و یادداشت نگارنده را با عنوان: "نابودی تدریجی گونه‌ها در سرزمین‌های خشک" مطالعه فرمایید.
ادامه نوشته

آخرین دسته گل وزارت راه در جنگل های سه هزار تنکابن!

    تازه وقتی این یادداشت امیرسررشته داری عزیز را می خوانی و تصاویر داغش را از آخرین دسته گل مصیبت بار وزارت راه در زیباترین بخش از دامنه های جنگلی تنکابن - مشهور به 3000 - می بینی، می فهمی که واگویه ها
یعنی چه؟
ادامه نوشته

هدیه تولد سدسازان به آهنگ کوثر!

     امروز 4 خرداد 1389، هفتاد و چهارمین سالگرد نخستین روز ورود دکتر آهنگ کوثر به زمین است ... این روز را بسیار دوست دارم و ایمان دارم که روزی تندیس های این مرد بزرگ را در معابر عمومی شهرهای بیابانی ایران خواهیم دید ... او تقریباً همه ی زندگیش را پای این آرمان نهاده تا بگوید: با یکصدم هزینه ای که برای سدسازی تخصیص داده می شود، می توان آب را در زیر زمین ذخیره کرد. اما به خاطر همین حرف، بسیار از آب سالاران طبیعت ستیز می خواهند سر به تن این مرد فرزانه نباشد ...

ادامه نوشته

خبری از آینده : پارک ملّی خَبر در کرمان گُم شده!

در پارک ملّی خبر چه خبر است؟
آنجا تا سال 1341 گورخر داشت؛
تا سال 1345 آهو هم داشت
تا سال 1353 دسته‌های 50 تایی کرکس در آسمان خبر (khabr) مشاهده می‌شد؛
تا سال 1356 بیش از 25 هزار رأس کل و بز داشت؛
و تا سال 1369 خرس سیاه آسیایی هم داشت؛
اینک اما هیچکدام از آنها را – به جز کل و بز و آن هم در شمارگانی ناچیز – ندارد!
شما فکر می‌کنید چه زمانی خبر مفقود شدن پارک ملّی خبر اعلام خواهد شد و از آن زمان چند سال باید بگذرد تا اعلام گردد که نسل انسان هم در کرمان یافت می نشود! گشته‌ایم ما ...
ادامه نوشته

در ستایش پدری که حالا کلیه ندارد ؛ اما همچنان صبا را دارد ...

    نمی‌دانم چند نفر از شما قصه‌ی پرغصه‌ی صبا کوچولو را خوانده‌اید؛ کودکی که تاکنون بارها به تیغ جراحی سپرده شده و به گفته تیم پزشکی معالجش قرار نبوده که تابستان 1387 را هم درک کند، اما به همت پدر و مادر فداکارش هنوز به زندگی خود – به صورت نباتی - ادامه می‌دهد ...    

ادامه نوشته

فقط يازده سوار سرنوشت در گرين بلاگ!

    حدود يك ماه است كه دكتر مهدي اشراقي عزيز، پس از نظرخواهي و استمداد فكري از اهالي گرين‌بلاگ، سرانجام پذيرفت كه براي سامان بايسته و حرفه‌اي گرين‌بلاگ چاره‌اي ندارد جز آن كه رودربايستي را كنار گذاشته و چشم از كمك‌هاي داوطلبانه بربسته و به جاي استمداد فكري و مالي، حق عضويتي اندك را – 10 هزار تومان – براي يك سال از دوستان سبزانديش مطالبه كند تا بتواند بدين‌ترتيب هم گرين‌بلاگ را سرپا نگه داشته، آب و جارو كرده و آن را تدريجاً به يك بالاترين سبز مبدل سازد و هم آن يكي سايت مظلوم را دوباره احياء كرد و موج سبز و طرح سبزهايي جانانه‌تر راه انداخت ...

ادامه نوشته

پهنه‌های شش گانه تحت حفاظت واجد کدام ویژگی‌ها باید باشند؟ - 10

    در دهمین بخش از جستار ارزشمندی که توسط کامبیز بهرام‌سلطانی گشوده شده است، به موضوع تقسیم‌بندی اتحادیه جهانی حفاظت و طبقات شش گانه‌ی آن پرداخته می‌شود. وی در بخشی از نوشتار خویش به صراحت پرده از نقطه ضعفی بزرگ برداشته و می‌گوید: « سازمان حفاظت محيط زيست با اين تصور كه ممكن است عنوان پارك ملي براي پهنه‌اي طبيعي حفاظت و اعتبار بيشتري به همراه‌ آورد، تعدادي از پهنه‌هاي طبيعي تحت مديريت خود را، بدون توجه به ضوابط مورد قبول جوامع علمی‌جهاني، پارك ملي ناميده ‌است. اتخاذ اين سياست نه تنها به حفاظت بيشتر اين پهنه‌ها كمكي نمی‌كند، بلكه‌ اعتبار دانش محيط زيست و مفاهيم علمی ‌آن را نيز مورد ترديد قرار می‌دهد.»
    با هم دهمین بخش از یادداشت وزین استاد را پی می‌گیریم:
ادامه نوشته

ریزگردها تا چه زمانی مهمان تهرانی‌ها هستند؟!


    اگر دوست دارید پاسخ این پرسش را بدانید، گفتگوی نگارنده را با آمنه شیرافکن در فرهیختگان بخوانید تا شاید برای این پرسش هم پاسخی بیابید که چرا در چنین شرایطی، طراحان برنامه پنجم توسعه درصدد گنجاندن احداث ششصد سد برای 5 سال آینده هستند؟!

از آن دهن‌کجی تا این دهن‌کجی!

    آن دهن‌کجی را که یادتان هست؟ در آن دهن‌کجی، نه‌تنها کسی ناراحت نمی‌شد، بلکه وقتی این صحنه را می‌دید، کلاه هم از سر برمی‌داشت! برنمی‌داشت؟

    اما در این عکس، ماجرا فرق می‌کند ... اینجا قرار است که به زمین استراحت داده شود تا بتواند خود را مجدداً ترمیم کرده و احیاء کند. امّا ظاهراً در رودباران استان مرکزی، قرق را جور دیگری معنا می‌کنند! شاید هم روزگار آیش 5 ساله ناصر کرمی را دیده‌اند و حالا انقلابی شده و قوانین را به سخره گرفته‌اند! نگرفته‌اند؟

    ممنون از سپهر عزیز که شکارش را به خوانندگان سرای مجازی درویش پیشکش کرد!


درج نظر

عقاب ها را جان دادیم تا روباه خاکستری را جان گیریم؟!

    ماجرای عقاب‌ها را که یادتان هست؟ اشاره کردم که اخیراً دانشمندان متوجه شده‌اند که آمریکایی‌ها شاید لازم باشد تا بهای گزافی برای پایداری دوباره‌ی عقاب سرسپید به عنوان نماد ایالات متحده‌ی آمریکا بپردازند.
    در همین باره، مقاله‌ی ارزشمندی در مجله‌ی اشپیگل منتشر شده است که اینک یکی از هموطنان فرزانه و طبیعت‌دوست، زحمت برگردان فارسی آن مقاله را متحمل شده و حاصل کار را برایم ارسال داشته‌اند. ضمن سپاس مجدد از این دوست نادیده و فرهمند که پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگی – تاریخی و صنعتی را هم مدیریت می‌کنند، توجه شما را به اصل آن یادداشت جلب می‌کنم؛ یادداشتی که می‌تواند برای ما که اینک درگیر تجربه‌ی مشابهی  برای بازگرداندن ببر مازندران یا شیر ارژن به موطن اصلی‌شان هستیم، بسیار درخورتوجه و مفید باشد. به ویژه که امروز، نخستین روز خرداد برابر با 22 ماه می هم هست؛ روزی که برای دهمین سال پیاپی، مردمان زمین آیین های نکوداشت روز جهانی گونه گونی زیستی را - آن هم در سال جهانی این مناسبت - گرامی می دارند ...

ادامه نوشته

سدسازان حتا به حريم امن گربايگان فسا هم رحم نكردند!


    آهنگ كوثر را همه مي‌شناسند؛ او پدر نوين دانش ديرينه‌ي آبخوانداري در ايران و جهان است. تاكنون ده‌ها بار از سوي عالي‌ترين نهادهاي معتبر بين‌المللي مورد تشويق و تقدير قرار گرفته و كوشش ستايش برانگيز وي و همكارانش در بيشه زرد، هم‌اكنون از سوی یونسکو در قالب طرح SUMAMAD به عنوان یک الگوی برتر در مدیریت منابع آب در حال معرفی شدن به جهان است.
    اما ما با اين سرمايه‌ي بزرگ انساني و شگرد بومي و ارزشمند خود چه كرده‌ايم؟ جز اين كه آن پيرمرد فرزانه را هر روز سوزانديم و دلش را ريش كرديم ...
    آخرين ضربه را نيز اخيراً آب‌سالاران طبيعت‌ستيز با تكميل مطالعات خويش براي احداث يك سد جديد در بيخ گوش طرح آبخوانداري كوثر، مي‌خواهند بر پيكر اين پيرمرد وارد آورند و لابد در آستانه‌ي هفتاد و چهارمين بهار زندگيش، اين هديه‌ي شوم را به او اهدا كنند تا همه بدانند كه در اين مملكت؛ جايي كه به قول مجتبي پاك‌پرور: «نادرست بودن گزينه سد مانند سفيدبودن ماست، دليل نمي‌خواهد.» دليل مي‌خواهد!
    يادمان باشد:
    بودجه ای که برای بهره‌برداری بهینه از آب سیلاب مازاد در این منطقه به طریقه‌ي پخش سیلاب مورد نیاز است، چیزی حدود یک صدم هزینه احداث سد پیشنهادی است.
    چیز دیگری هم باید بگویم؟!
    جز اين كه باز هم تأكيد كنم:
                                        اين حق ما نيست! هست؟

چرا باید با طبیعت‌زدایی مقابله کرد؟ – 9

    در ادامه ی هشتمین بخش از یادداشت استاد بهرام سلطانی عزیز، تا آنجا رسیدیم که قرار شد از دلایل تلاش برای حفاظت از طبیعت – در حوزه اخلاق و علم - سخن بگوییم ...

    از جمله می‌توان موارد زير را مورد توجه قرار داد :
    دلايل اخلاقي ؛ از آنجا كه‌ انسان در موقعيتي قرار گرفته‌ است كه می‌تواند درباره بود و نبود ساير گونه‌ها اخذ تصميم نمايد، از ديدگاه‌ اخلاقي موظف است به حق زندگي ساير موجودات احترام بگذارد،  
    دلايل علمی‌؛ هر يك از گونه‌ها، اجتماعات زيستي، اكوسيستم‌ها و چشم اندازهاي طبيعي زمينه‌اي براي كسب شناخت و دانش بيشتر محسوب می‌شوند. بسياري از روابط و كنش و واكنش‌هاي طبيعي را تنها می‌توان در فضاهاي طبيعي دست نخورده يا كمتر دست خورده، مورد تحقيق، بررسي و شناخت قرار داد. تنها با تكيه بر اين قبيل تحقيقات است كه می‌توان درباره چگونگي بهره برداري پايدار از منابع اكولوژيك به نتيجه رسيد. ضمن اينكه حل بسياري از مسائل حال و آينده مرتبط با طبيعت سرزمين و اصولاً تداوم زندگي در اين سرزمين كهنسال وابسته به‌انجام اين قبيل تحقيقات است،
    دلايل برنامه ريزي ؛ از آنجا كه در هر صورت براي ادامه زندگي استفاده ‌از توليدات طبيعت امري ضروري است، ما چاره‌اي جز حفاظت از بستر و زير بناي اين توليدات براي نسل حاضر و نسل‌هاي آينده نداريم. در طول سال‌هاي گذشته، در نتيجه واردات انواع بذرهاي بيگانه به كشور – از گندم و جو و برنج گرفته تا انواع سبزي‌ها و درختان ميوه – گونه‌هاي بومی‌يا از بين رفته‌اند يا ناياب شده‌اند. حتا گونه‌هاي گياهي كه‌اندميك ايران زمين بوده‌اند –  از سيب،گلابي، عدس، نخود تا گياهان زينتي مانند انواع لاله‌ها، سنبل، سوسن – به تدريج فراموش شده‌اند و جاي خود را به گونه‌هاي وارداتي داده‌اند. در اين ميان آرام آرام و از سرِ ناآگاهي كامل، عرصه براي ورود گونه‌هاي گياهي دستكاري شده ‌از نظر ژنتيك آماده می‌شود،
    دلايل روحي – رواني ؛ در اين باره در سطور بالا صحبت شد و مقصود تكرار مكررات نيست، بلكه تنها يادآوري اين واقعيت است كه‌ انسان بخشي از هويت خود را، از طبيعت سرزمين خود كسب می‌كند و نابودي و يا تغيير شكل طبيعت سرزمين می‌تواند به بي هويتي باز هم بيشتر ما كمك كند ؛ بيوم هيركاني، بيوم زاگرس بيوم‌هاي خليجي و هماني سواحل جنوب ايران و غيره در طول تاريخ بلند اين سرزمين مردمان و فرهنگ‌هايي را در درون خود پرورش داده‌اند. به همين سبب طبيعت‌زدايي از اين بيوم‌ها، می‌تواند به معناي فرهنگ زدايي و از خود بيگانگي اين مردمان نيز تعبير شود. از اين رو، اگر قرار است جنگل‌هاي هيركاني باززنده سازي شوند، اين عمل نمی‌تواند با استفاده‌از درختان سرو نقره‌اي، كاج الدار، زربين، صورت گيرد. و اگر جنگل‌هاي ارسباران از بين برود، نه تنها يك ناحيه جغرافياي گياهي ايران، نه تنها سياه گوش و سياه خروس، كه بخشي از تاريخ طبيعي سرزمين ايران و به همراه‌ان، هويت فرهنگي مردمان آن خطه‌از ميان خواهد رفت.
     براي آنكه بخش‌هايي از پهنه‌هاي طبيعي همواره سالم بمانند، ساليان دراز است كه نهادهاي معتبر بين‌‌المللي روش‌هاي مديريتي خاصي را تدوين و به كشورها عضو توصيه کرده‌اند. در ادامه به تقسيمات شش گانه‌ی ‌اتحاديه جهاني حفاظت، پهنه‌هاي مورد نظر برنامه‌ انسان زيستكره سازمان يونسكو و كنوانسيون رامسر اشاره می‌شود.
ادامه دارد ...

در گیلاوند رخ داد: یک مهربانی دیگر از سوی مسکن مهر به منابع طبیعی!


    به این جمله دقت کنید: «در دماوند متولیان منابع طبیعی که سال‌ها پیش اقدام به برپایی جنگل دست‌کاشت در مدخل ورودی گیلاوند کرده بودند، خواستار تغییر محل احداث ساختمان‌های مسکن مهر به فاصله 100 تا 200 متر شدند که پس از مخالفت، این درختان قطع و سازه‌های آهنی  به جای این درختان بر زمین نشانده شدند!»
     به این می‌گویند: قاطعیت مدیریتی یا کلنگ مدیریتی یا مدیریت کلنگی که پیش‌تر هم در مورد آن نوشته بودم!
    فقط نمی‌دانم چرا این قاطعیت‌های کلنگی شامل حال ماجرای رالی تراکتورسواران هیچگاه نمی‌شود؟!
    شما می‌دانید؟

    اصل ماجرا را از زبان مهرداد مسیبی عزیز بخوانید و اگر حس داشتید، بگریید و سبک شوید ...


درج نظر

نگاه کنید که ریزگردها چه بلایی بر سر گل‌ها در تنکابن آورده‌اند!

    تصاویری را که ملاحظه می‌کنید، یکی از هموطنان عزیز و خبرنگاران افتخاری درویش پرس! از تنکابن برایم ارسال داشته است ...

ادامه نوشته

بپذيريم كه روزگار بهره برداري‌هاي خودسرانه به سر آمده‌ است! - 8

    کامبیز بهرام‌سلطانی در هشتمین بخش از نوشتار ژرف‌اندیشانه‌اش به صراحت به من و تو می‌گوید: باید به دوران بهره‌‌برداری‌های خودسرانه در طبیعت پایان داده و به بهانه‌ی حرمت رسومی منجمد چون سامان عرفی، نباید تجاوز و دست‌درازی به اراضی ملّی را توجیه کرد. رخدادی که همین هفته گذشته و به تلخی هر چه تمام‌تر، در بام ایران به وقوع پیوست؛ آن هم در سکوت کامل آنهایی که باید پاسدار حراست و حفاظت از قانون باشند.
    با هم پی می‌گیریم این یادداشت وزین را در هشتمین منزلگاهش :

     نيازهايی که به طبيعت داریم:

     مفهوم حفاظت از طبيعت در برگيرنده‌ی كليه تحقيقات و اقداماتي است كه به منظور حفاظت، مراقبت، بهسازي و باززنده‌سازي كارايي و قابليت‌هاي طبيعت به‌ انجام می‌رسد. در اين راستا، هدف همواره حفظ تداوم بهره برداري از طبيعت، يا به بيان ديگر بهره برداري پايدار از منابع اكولوژيك است. قابليت‌هاي طبيعت بايد از يك سو به دليل برخورداري از ارزش‌هاي ذاتي و از سوي ديگر به دليل برخورداري از نقشي زير بنايي در زندگي انسان مورد حفاظت قرار گيرند. در چارچوب يك چنين برداشتي از مفهوم حفاظت از طبيعت، حفاظت از ارزش‌هاي ذاتي طبيعت، يعني ارزش‌هايي كه فارغ از معيارهاي ارزشي انسان، طبيعت به خودي خود دارا می‌باشد، با بهره برداري پايدار از طبيعت در تعارض قرار نمی‌گيرد. ضمن اينكه بهره برداري از منابع سرزمين را نيز بايد با تكيه بر تحقيقات علمی‌ به ‌انجام رسانيد؛ بپذيريم كه روزگار بهره برداري‌هاي خودسرانه به سر آمده‌ است و اين بدان معناست كه ديگر كسي نبايد با بستن تبري بر كمر به قطع درختان مبادرت کرده و يا كس ديگري با داشتن بيلي در دست، اجازه تبديل پهنه‌هاي استپي به زمين زراعي را داشته باشد. همان گونه كه نفت و گاز سرمايه ملي به حساب می‌آيند، چشم‌اندازهاي طبيعي، منابع آبهاي سطحي و زيرزميني و منابع خاك نيز سرمايه ملي محسوب شده و نمی‌توانند با تكيه بر معيارهايي قرون وسطايي – مانند سامان عرفي – مورد دخل و تصرف و تخريب و تجاوز افراد قرار گيرند. بهره‌برداري از منابع اكولوژيك بايد مبتني بر دانش روز باشند و اين دانش بدون توليد دانش حاصل نمی‌آيد. كسب دانش درباره قابليت‌هاي اكولوژيك سرزمين ايران را نيز نمی‌توان از منابع خارجي استخراج كرد، زيرا هر سرزميني داراي قابليت‌هاي اكولوژيك و زيستي متفاوت است. حتا در محدوده مرزهاي سياسي ايران زمين نيز، اين قابليت‌ها همسان توزيع نگرديده‌اند ؛ قابليت‌هاي اكولوژيك و زيستي بيوم هيركاني يا زاگرس را نمی‌توان با بيوم‌هاي بياباني و نيمه بياباني ايران مركزي يكسان دانست.
     براي حفاظت از طبيعت می‌توان دلايل منطقي ديگري را نيز ذكر كرد كه در يك جامعه دانش محور حتماً مورد قبول قرار می‌گيرد. از آن دلایل در نهمین بخش از این نوشتار با شما سخن خواهم گفت.

ادامه دارد ...

اعتراف یکی از متخصصان سدسازی: ماست ما ترش بود!


    دیروز در جریان همایش ناگفته‌های سدسازی، دکتر محمّدرضا چمنی، استاد گروه عمران دانشگاه صنعتی اصفهان سخنان کوتاهی بر زبان آورد که اثرات بلندی بر حضار گذاشت. وی اعتراف کرد که به عنوان یک متخصص در حوزه سدسازی باید اعلام کند که وقتی به عملکرد این بخش و همکارانش نگاه می‌کند، به رغم آن که هیچ ماست فروشی نمی‌گوید: ماست من ترش است، امّا من باید اعلام کنم که ماست من ترش بوده است! (تشویق شدید حضار) وی ادامه داد که مهندسان عمران و سدسازی و آب نباید از تعطیلی بخش سدسازی نگران باشند؛ زیرا کارهای فراوان دیگر و شرافتمندانه‌تری هنوز وجود دارد که می‌توانیم انجام دهیم. ایشان به فاجعه‌ی سد آسوان در مصر اشاره کردند که پیش‌تر نگارنده هم به آن پرداخته بود ... وی گفت: این سد عظیم که 140 برابر سد زاینده رود گنجایش دارد، به بزرگترین معضل مصر بدل شده و اینک همه در صدد هستند که چگونه با کمترین هزینه ممکن می‌شود از شر آن خلاص شد و آن را تخریب کرد؟

ادامه نوشته