چرا بهترین تابوت برای پلنگ‌ها هنوز دکل‌های برق است؟!


 

    در دومین روز از دیماه 1384، یعنی دقیقن 2504 روز پیش، محیط‌بان‌های اداره کل محیط زیست استان آذربایجان شرقی به سمت یک خرس شلیک کردند که از بد حادثه، به دلیل بی‌غذایی و سرما خود را در محاصره‌ی مردمی شگفت‌زده و ترسیده در حومه شهر تبریز یافته بود. بعدها و در مواجهه با عتراض فعالین محیط زیست و طرفداران حقوق حیوانات، اعلام شد که متأسفانه به دلیل عدم تجهیز یگان‌های حفاظت سازمان به اسلحه‌های برخوردار از فشنگ بیهوشی، چنین جنایتی، آن هم در حضور دوربین‌های تلویزیون رخ داد و همه قول دادند تا به زودی این لکنت جدی واحد محیط بانی سازمان برطرف شود؛ اینک اما به رغم گذشتن حدود هفت سال از آن ماجرا، همچنان و با شگفتی درمی‌یابیم که یک پلنگ در اطراف شهرستان دماوند، به همین دلیل و توسط آنهایی که حقوق می‌گیرند تا حافظ امنیت زیستمندان ارزشمند وطن باشند، به قتل رسید! چرا؟ آیا فرصتی به درازای 2500 روز برای تجهیز ناوگان آقایان به سلاح بیهوشی کافی نیست؟ یا مشکل درجای دیگری است؟ و آیا پلنگ‌ها حق ندارند که از ترس چنین مردم و نگهبان‌هایی، کماکان به دکل‌های برق پناه برده و مظلومانه بمیرند؟

    یادداشت امروزم که همزمان در صفحه 12 از شماره امروز روزنامه قانون هم منتشر شده است، به این تراژدی شرم‌آور می‌پردازد؛ آن هم در کشوری که می‌تواند بزرگترین و بلندترین سد خاکی و بتونی جهان را بسازد، صاحب یکی از 5 برج مخابراتی مرتفع دنیا باشد؛ در باشگاه هسته‌ای عضویت داشته باشد، بزرگترین بیمارستان خاورمیانه را دارا باشد و مجموع اندوخته‌‌های گاز و نفتش در دنیا بی‌رقیب باشد و آنگاه سازمان متولی محیط زیست آن، عاجز از تجهیز ادارات کل محیط زیستش به اسلحه‌های برخوردار از فشنگ‌های بیهوشی باشد! آیا دردآور نیست؟

ادامه نوشته

شادمانی ایرانیان از منظر سرانه مصرف گل، غمبار است!

     هفته‌ی گذشته یکی از دوستانم را دیدم که به تازگی از  کره جنوبی بازگشته بود. گفتم: عکس‌العمل آنها در مواجهه با خبر شکست تیم فوتبال‌شان از ما چه بود؟ گفت: من اصلاً خبر نداشتم که تیم ما با کره‌ جنوبی بازی دارد و سرگرم تهیه متن سخنرانی‌ام بودم؛ اما صبح روز بعد از بازی، وقتی که وارد سالن کنفرانس شدم، دیدم همه به افتخار من دست می‌زنند و گل می‌دهند و تبریک می‌گویند! و تازه آن زمان بود که دریافتم: ایران برده است ...
    و من دریافتم که در حقیقت آنها برده‌اند؛ آنهایی که در ورزشگاه آزادی هم آن حرکت شریف و مسئولیت‌شناسانه را انجام دادند و در پایتخت خود - سئول - نیز، پس از شکست تیم محبوب‌شان، با یک ایرانی آن‌گونه مؤدبانه و مهربانانه برخورد کرده و به او تبریک گفتند.
    داشتم فکر می‌کردم که اگر وضعیت برعکس بود، ما چه پژواکی نشان می‌دادیم که یاد تیتر نخست برخی از روزنامه‌های ورزشی خودمان در فردای روز پیروزی افتادم که چگونه نوشته بودند: "تیر کاپیتان جواد در قلب یاران جومونگ!"

    راستی چرا اینگونه شدیم؟ و چرا آن گونه که شایسته است، رهبران و سیاستگزاران جامعه متوجه این خشم و کینه و تحریم لبخند جامعه نیستند؟ خشمی که می‌تواند بنیان‌ها و شالوده‌ی نظام اجتماعی را بلرزاند و خود بارزترین شاخص تشدید فرآیندی ویران‌گر باشد که من آن را "بیابان‌زایی انسانی" می‌نامم و پیش‌تر هم در همین تارنما بارها در موردش نوشته‌ام.

    اینک می‌خواهم از همان گل‌هایی شروع کنم که شهروندان سئول، به هموطن ما دادند تا شهد شیرین گلی که تیم فوتبال ما توسط جواد نکونام به آنها زد را کامل کنند؛ اما در حقیقت، گل واقعی را ما خوردیم! نخوردیم؟

ادامه نوشته

ملبورن ؛ شهری که فرشته هایش روی درختان مأوا گزیده اند!

    امروز یک هموطن عزیز به نام عارف عشقی از دیار استرالیا برایم تصاویری را فرستاد که دریغم آمد با شما خوبان روزگارم به اشتراک ننهم تا مانند من از شهد شیرین انسان بودن در هزاره‌ی دود و دم و سیمان و گلوله به خود همچنان نبالید!

     عارف عشقی دانشجوی دوره‌ی دکترا در دانشگاه ملبورن است و دارد در یکی از رشته‌های نوین مربوط به زیر گروه  علوم زیست پزشکی (Neuroinformatics) ادامه تحصیل می‌دهد.

    اما البته تصاویر ارسالی‌اش ظاهراً ربطی به تخصص پیش‌برنده‌اش ندارد؛ هر چند که ماهیت میان رشته‌ای آن شاید بی تأثیر نباشد در دیدن آن چه که معمولاً مهندسان و پزشکان نمی‌بینند! می‌بینند؟

ادامه نوشته

در طلوع از شبکه 4: درس هایی از چین برای مهار بیابان زایی در ایران!

    فردا - هفتم آبان ماه 1391 - در شصت و هفتمین برنامه محیط زیستی طلوع که روزهای یکشنبه هر هفته از ساعت 8:15 صبح در شبکه چهارم سیما به صورت زنده بر روی آنتن می‌رود، به بررسی تجربیات چین در مهار بیابان‌زایی خواهیم پرداخت؛ کشوری که نه فقط در حوزه‌ی مقابله با بیابان‌زایی که در حوزه‌ اقتصادی هم شتابان دارد همه‌ی رقبای خود را پشت سرمی‌نهد و می‌رود تا به جدی‌ترین رقیب آمریکا و اتحادیه اروپا در جهان بدل شود ...

ادامه نوشته

سیمای منابع طبیعی و آبخیزهای ایران

    عنوان این یادداشت، نام کتابی است که اخیراً به همت سیّد عطا رضایی و توسط انتشارات سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور منتشر شده است. این کتاب در هفت فصل کوشیده است تا چهره‌ای مجمل از دارایی‌های موجود در حوزه منابع طبیعی کشور را به نمایش نهد. نویسندگان این مجموعه به ترتیب فصول ارایه شده عبارتند از: سیّد عطا رضایی، خسروثاقب طالبی، مرتضی ابراهیمی رستاقی، نگهدار اسکندری، فاطمه مهدوی، محمّد خسروشاهی، محمّد درویش، روزبه اجلالی، محمّدرضا شجاعی و سیّد محمّد حسین لباسچی.

    همان طور که اشاره شد، نگارنده نیز در نگارش فصل چهارم (بیابان‌های ایران) و فصل ششم (امکانات اقتصادی سرزمین‌های خشک ایران) از این کتاب مشارکت داشته است.

    کتاب حاضر به قیمت 150 هزار ریال و توسط نشر پونه به شماره تلفن: 77605798 قابل تهیه است. همچنین، برای اطلاعات بیشتر، می‌توانید مستقیماً با آقای دکتر سیّد عطا رضایی با شماره همراه: 09122979706 در تماس باشید.

    خوشحال می‌شوم تا دیدگاه‌های شما خوانندگان عزیز مهار بیابان‌زایی را در باره محتوای این کتاب 304 صفحه‌ای، به ویژه فصول چهارم و ششم آن بدانم.


درج نظر

شاید این نقاشی، واپسین سفارش آن گاو به اسب باشد!


     و شاید این نقاشی، وصیت آن گاو مظلوم در آخرین لحظه‌های زندگیش باشد که نجواکنان برای اسب تکرار می‌کرد! نه؟   

   

ادامه نوشته

برگرهایی که بلوط‌ ها را زغال می‌کنند و آسمان را آلوده!

 

    پژوهشی که اینک می‌خواهم به تحلیل ستاده‌های آن بپردازم، برای خیل عظیم دوستداران همبرگر می‌تواند بسیار غم‌انگیز و باورنکردنی باشد و حتا اثرات بازدارنده آن به مراتب بیشتر از کشف حیرت‌انگیز یکی از هموطنان عزیزم در دیار قم، است! نیست؟

    و امّا ماجرا چیست و چگونه آغاز شد ...

ادامه نوشته

امروز اتفاق افتاد: دریاچه ارومیه صفحه نخست روزنامه همشهری را اشغال کرد!

 

    همان طور که پیش‌تر هم اشاره کردم، تجربه سفر اخیرم به دیار آذربایجان غربی نشان داد: ظاهراً در ارومیه موضوعات مهم‌تری از مرگ تدریجی دریاچه، برای قرار گرفتن در سبد اولویت‌های مردم و مسئولین قرار دارد و هنوز آنگونه که سزاوار است، مرگ نگین فیروزه‌ای شمال باختری وطن جدی گرفته نشده است؛ واقعیت تلخی که دیروز در گفتگو با اسدالله افلاکی، دبیر صفحه محیط زیست پرشمارگان‌ترین روزنامه کشور - همشهری - در میان نهادم و از چنین بی‌تفاوتی و فضای وندالیسمی  حاکم بر حوضه آبخیز دریاچه ارومیه گله کردم.

    امّا امروز، با مشاهده صفحه نخست همشهری، اندکی امیدوارتر شدم؛ چرا که دیدم مرگ تدریجی بزرگترین آبگیر داخلی کشور، هنوز آنقدر مهم است که بتواند سهم عمده‌ای از فضای آن را به تصرف درآورد.

    مشروح این گزارش به همراه گفتگوی نگارنده با اسدالله افلاکی را می‌توانید در این نشانی بخوانید؛ گفتگویی که تا همین لحظه هم، بازتاب‌های رسانه‌ای گسترده‌ای در فضای مجازی کشور به همراه  داشته است. 
    امید که این حساسیت‌ها سبب شود تا مرگ دریاچه ارومیه اینگونه غریبانه تداوم نیابد.


درج نظر

بررسی وضعیت محیط زیست استان تهران در طلوع!

    در آخرین روز از نخستین ماه پاییز، مطابق معمول یکشنبه ها، امروز صبح در برنامه طلوع - که به صورت زنده از حدود ساعت 8:15 الی 9 صبح از شبکه چهارم سیما پخش می‌شود - به بررسی و تحلیل رخدادهای محیط زیستی ایران و جهان در طول هفته‌ی اخیر می‌پردازم. موضوع اصلی برنامه امروز، بررسی وضعیت محیط زیست استان تهران است. به همین دلیل، دکتر رسول علی اشرفی پور، مدیرکل محیط زیست استان هم مهمان ماست. چنانچه پرسشی مدنظر دارید، لطفاً در ذیل همین یادداشت، مطرح فرمایید و یا به شماره 3000044 پیامک زده و بر عیار این یگانه برنامه گفتگو محور سیما در حوزه محیط زیست بیافزایید.

درج نظر

ارومیه ؛ از دریاچه ای که داشتیم تا دریاچه ای که داریم!

 

    سطح تراز دریاچه ارومیه در اردیبهشت 1375 رقمی در حدود 1278.5 متر را نشان می‌داد. شانزده سال و پنج ماه پس از آن تاریخ، آن رقم به 1270.65 متر کاهش یافته است؛ یعنی نزدیک 8 متر از ژرفای آب در دریاچه ارومیه کاسته شده و اینک تا نقطه صفر، یعنی ارتفاع 1267 متر، کمتر از 3.65 متر فاصله مانده است ...

ادامه نوشته

خبر خوشی که برای ارومیه مرگ به بار می آورد! نمی آورد؟

    در بیست و دومین روز از مهرماه سال جاری، مقصود قربانی - معاون بهبود و تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی آذربایجان غربی - از تولید حدود 1.1 میلیون تن سیب درختی در استان طی سال جاری خبر داد و اشاره کرد که این میزان، 40 درصد افزایش تولید را نسبت به سال قبل نشان می‌دهد ؛ افزایشی که به اعتقاد عبدالرحمن کلیجی، مدیر باغبانی سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان غربی، حتا می‌توان مقدار دقیقش را 41 درصد عنوان کرد ...

ادامه نوشته

چرا ورزشگاه های فوتبال را با محل دپوی زباله اشتباه می گیریم؟!

    یادم می‌آید در زمان بازی تیم باشگاهی کاوازاکی ژاپن و سپاهان اصفهان، تماشاگران اندک طرفدار تیم ژاپنی، پس از پایان بازی درس بزرگی به طرفداران پرشمار تیم اصفهانی دادند و شروع کردند به جمع‌آوری زباله‌هایی که در اطراف صندلی‌هاشان پراکنده شده بود؛ درسی که همچنان ادامه یافت تا همین سه‌شنبه گذشته و در جریان بازی بین دو تیم ایران و کره جنوبی؛ آن هم در شرایطی که طرفداران کره‌ای شاهد شکست تیم محبوب‌شان بودند؛ اما باز هم تلاش کردند تا زباله‌ای از خود باقی ننهند. در صورتی که تماشاگران ایرانی، کمترین کاری که اغلب می‌کنند؛ اگر ناسزاگویی نکنند، صندلی ها را نشکنند؛ مواد منفجره پرتاب نکنند و شیشه‌های اتوبوس‌های شرکت واحد را خرد نکنند؛ آن است که محل ورزشگاه را به دپوی زباله بدل می‌سازند و می‌روند! چرا؟

ادامه نوشته

درخت یا انسان؟ مسأله این نیست آقای پرویز کردوانی!

    تازه‌ترین مصاحبه دکتر پرویز کردوانی با روزنامه آرمان مطابق معمول اغلب مصاحبه‌ها و سخنرانی‌هاشان پر از نوازش‌های آنچنانی به فعالان و طرفداران محیط زیست ایران بود و البته آکنده از سوژه‌های جذاب برای موافقین و منتقدین‌شان! از جمله آرزوی ایشان برای احداث جاده به سمت چکادهای البرز، یکی از ناب‌ترین آن سوژه‌ها به شمار می‌آید و نیز طرز تلقی‌شان از ارزش‌های یک درخت؛ آن گونه که عباس محمدی را واداشت تا به استاد پیشنهاد سکوت و تحریم هر نوع مصاحبه‌ای را دهد!

    در همین باره، الهه موسوی؛ خبرنگار باسابقه و سختکوش حوزه محیط زیست ایران، گزارشی را تهیه کرده و در آن نظرات استاد علی یخکشی و نگارنده را در باره‌ی دیدگاه‌های دکتر پرویز کردوانی جویا شده است؛ گزارشی که قضاوت در باره‌ی آن را به شما خواننده فهیم مهار بیابان‌زایی واگذار می‌کنم.

    بیشتر بدانید:

     رد پای پرویز کردوانی در این تارنما


درج نظر

آیا بارورسازی ابرها ارومیه را خشک‌تر کرد؟

    چند روز اخیر را به دیار آذربایجان غربی رفته بودم تا با بازدید از سد زرینه‌رود در منطقه بوکان (موسوم به سد شهید کاظمی)، اطلاعات لازم را برای یک پژوهش با عنوان "بررسی نشان‌زدهای ساخت سد زرینه رود بر روی مؤلفه‌های پایداری بوم شناختی حوضه آبخیز دریاچه ارومیه با تأکید بر بخش کشاورزی" جمع‌آوری کنم. جا دارد در همین جا از مساعدت آقایان دکتر هدایت فهمی، علیرضا دایمی، غلامرضا کشتیبان (مدیر سد شهید کاظمی)، مسعود باقرزاده کریمی، اصغر محمدی فاضل و عباس نژاد (مدیر کل محیط زیست استان آذربایجان غربی) فرهاد خاکساریان و عهدیه کالیراد که نگارنده را در طول این سفر و برای بازدید و دستیابی به اهداف و اطلاعات مورد نظر یاری دادند، قدردانی کنم ...

ادامه نوشته

مردمی که روزنامه نخوانند، غرق می‌شوند!

    حق دارید اگر از مشاهده این تیتر در مهار بیابان‌زایی، اندکی شگفتزده شوید. هرچند که می‌دانم و می‌دانید که این روزها آنقدر اتفاق‌ها و رویدادهای عجیب و غریب در پیرامون‌مان رخ می‌دهد که دیگر کمتر آدمی از شنیدن خبری یا مشاهده‌ی رخدادی، حیرت زده می‌شود! نه؟

ادامه نوشته

قدر پیشگامان محیط زیست خود را بدانیم (یادی از اسکندر فیروز)

    یکی از دستور جلسه‌های هشتاد و هفتمین نشست تخصصی دفتر محیط زیست و توسعه پایدار کشاورزی در نخستین شنبه پاییز (اول مهر 1391)، بررسی مواضع و عملکرد هیأت ایرانی در کنفرانس ریو + 20 بود؛ کنفرانسی که در سال جاری در شهر ریودوژانیرو برزیل و با حضور رهبران و نمایندگان عالی‌رتبه حدود 190 کشور جهان برگزار شد و ایران هم برای نخستین بار در طول 4 دوره برگزاری آن، در سطح رییس جمهور در آن شرکت کرد. از همین رو، از آقای دکتر رضا مکنون، نایب رییس کمیته ملّی توسعه پایدار و عضو هیأت اعزامی به ریو دعوت شده بود تا گزارشی از این کنفرانس معتبر ارایه دهند. به ویژه که ایشان اخیراً در اجلاس تخصصی جنبش عدم تعهد در تهران هم سخنانی با عنوان: «توسعه پایدار: ريو + 20 و جهان آينده» ارایه کرده و پیش‌تر هم برای اعضای فرهنگستان علوم، در همین باره به ایراد سخن پرداخته بودند ...

ادامه نوشته

پارک‌هایی که از روی کاغذ، خوب حفاظت می‌شوند! نمی‌شوند؟

 

    ظاهراً عالی‌ترین نهاد حکومتی در حفظ و حراست از مناطق چهارگانه تحت حفاظت کشور، از برخی از ضعیف‌ترین ارگان‌های اجرایی همان حکومت ضعیف‌تر می‌نماید؛ به ویژه اگر هدف، مقاومت در برابر تغییر کاربری اراضی باشد. در تأیید این مدعا می‌توان به ماجرای تلخی اشاره کرد که هفته‌ی گذشته در پارک ملّی گلستان رخداد؛ ماجرایی که بی‌شک تا مدت‌ها از خاطره طرفداران محیط زیست در ایران پاک نخواهد شد. چرا که در طی آن سازمان حفاظت محیط زیست، رسماً با تغییر کاربری دو هزار هکتار از اراضی قرار گرفته در قلمرو ارزشمندترین پارک ملّی کشور – به درخواست نماینده شاهرود و میامی – موافقت کرد تا متصرفان بتوانند مراحل قانونی واگذاری قطعی این اراضی را از طریق اداره کل منابع طبیعی سمنان پیگیری کنند. آن هم دو هزار هکتار از ارزشمندترین بخش پارک! درحقیقت این رخداد ناگوار و این عقب‌نشینی دوباره سازمان حفاظت محیط زیست، بار دیگر نشان داد و ثابت کرد که اگر اینک بیش از 10 درصد از خاک کشور در قلمرو مناطق چهارگانه تحت حفاظت این سازمان قرار دارد، بیشتر از آن که نشانه‌ی اهمیت این مناطق از منظر زیگونگی (تنوع زیستی) حیات و برخورداری از چشم‌اندازهای منحصر به فرد باشد، نشان از آن دارد که تا این لحظه، هیچ ارگان دیگری، کاربری بهتر و سودمندتری برای آنها تعریف نکرده است! به دیگر سخن، به نظر می‌رسد فلسفه‌ی اصلی نامگذاری برخی از مناطق با عنوان: پارک ملّی، حفاظت شده، شکار ممنوع و نظایر آن، ریشه در خواباندن این اراضی در آب نمک دارد تا در بزنگاه‌های لازم، کلنگ یک توسعه جدید در آنها بر زمین بخورد ...

ادامه نوشته

آیا تهران امروز از تهران امروز هم می‌گوید؟

    امروز - 8 مهرماه 1391 - هزارمین شماره از روزنامه تهران امروز منتشر شد؛ آن هم در شرایطی که بساط روزنامه شرق برای بار چهارم از دکه‌های روزنامه فروشی‌های شهر جمع شد ... انگار یه جورایی قصه‌ی پرغصه‌ی روزنامه‌نگاری در این بوم و بر، مثل ماجراهای تلخ و شیرین تولد و مرگ آدم زمینی‌ها می‌ماند! نه؟

    به هر حال، یکی از قدیمی‌ترین ستون‌های محیط‌زیستی را با عنوان "نگاه سبز" در شرق داشتم که حدود 60 هفته در صفحه آخر روزهای دوشنبه چاپ می‌شد و اینک امیدوارم که وزن جستارها و تحلیل‌های محیط زیستی در تهران امروز، روزی از شرق بیشتر شده و در این رقابت، محتوایی باکیفیت‌تر آفریده شود.
    به همین بهانه، یادداشتی را در صفحه 4 از ویژه‌نامه تهران امروز منتشر کرده‌ام که با هم می‌خوانیم و امیدوارم با آرزویش، هم‌فرکانس باشیم ...

ادامه نوشته

از اشتوتگارت تا لس‌آنجلس چقدر راه است؟!

 
    در چند روز گذشته ماجرای آخرین پرواز فضاپیمای اندیور -  space shuttle Endeavour – از پایگاه فضایی کندی تا موزه علوم کالیفرنیا واقع در لس آنجلس، یکی از خبرهای داغ و پرمخاطب، به ویژه برای دوستداران فضا بود. برای انجام این سفر، اندیور بر پشت یک بوئینگ 747 ویژه قرار گرفت  و به همراه این بوئینگ، در حالی که توسط دو جنگنده آمریکایی اسکورت می‌شد، ضمن گذشتن از آسمان چند شهر آمریکا در نهایت در فرودگاه لس‌آنجلس بر زمین نشست و بدین ترتیب در مجموع پس از پیمایش حدود 200 میلیون کیلومتر در طول 20 سال حیاتش، برای همیشه در آشیانی مخصوص در مرکز علوم ایالت کالیفرنیا آرام گرفت تا از این پس مورد بازدید دانش‌آموزان و دانشجویان و دیگر علاقه‌مندان از سراسر جهان قرار گیرد تا همچنان لاشه‌اش هم بتواند برای سازندگانش پول بسازد ...

ادامه نوشته

پژوهشی که قانون ایمنی زیستی را به چالش می‌کشد!

    زمانی که علی لاریجانی در مقام رییس مجلس شورای اسلامی در 21 مرداد 1388، قانون جنجالی ایمنی زیستی جمهوری اسلامی ایران را سرانجام برای اجرا به رییس جمهور ابلاغ کرد؛ بسیاری از مخالفان این قانون همچنان ناباورانه و نگران به پیامدهای آن چشم دوخته بودند (حتی خبرگزاری محیط زیست ایران در آن زمان، این ماجرا را داغ‌ترین خبر محیط زیستی خود نامید و از یک افشاگری بزرگ خبر داد). در حقیقت، هر چند از بکارگیری محصولات تراریخته در دنیا که با دستکاری ژنتیکی ساخته می‌شوند) موسوم به Genetically modified Organism یا GMOs) حدود 15 سال می‌گذرد، اما منتقدین این روش بر این باورند که چنین زمان اندکی هرگز پاسخگوی بررسی دقیق آثار درازمدت این دستکاری‌ها بر روی سلامت مصرف‌کنندگان و جهش‌های ژنتیکی ناخواسته نیست ... 

ادامه نوشته

تخریب شتابان پردیس‌های تهران نشانه چیست؟!

    هفته گذشته پایگاه خبری فضای سبز و محیط زیست ایران (سبزپرس)، اقدام به انتشار گزارشی مصور از روند خاموش اما شتابان قطع درختان در یکی از باغ‌های قدیمی منطقه شمیران واقع در جنب اردوگاه شهید باهنر (منظریه سابق) و پارک جمشیدیه کرد  که متأسفانه تا این لحظه هیچ واکنشی را از سوی مسئولین شهرداری و معاونت فضای سبز این نهاد شاهد نبوده‌ایم. این در حالی است که برخی از درختان قطع شده در این باغ 2.5 هکتاری، بین 50 الی 100 سال عمر داشته و به وسیله‌ی کاریزی پرآب و قدیمی، سالهاست که مشروب می‌شده‌اند. حتا برخی از شهروندان تهرانی و ساکن در محل - از جمله دکتر کاظم اکبری - به نگارنده گفتند: تاکنون چندین بار مراتب اعتراض خود را به مسئولین شهرداری و واحد پیگیری شکایات مردمی گزارش کرده‌اند، اما عملاً روند خشک کردن درختان (با ریختن مخفیانه و شبانه مواد سمی در پای آنها) و قطع پایه‌های خشک شده بیش از یک سال است که ادامه دارد؛ چرا که انگار برج‌های چند میلیاردی در نوبت استقرار در محل قرار گرفته‌اند! چرا؟

ادامه نوشته

تولیدکننده یا مصرف کننده ؛ مقصر اصلی بدهکاری زمین کدام است؟!


 
     یکی از بحران‌های محیط زیستی جهان معاصر که آشکارا بر روی ردپای بوم‌شناختی یا Ecological Footprint کره زمین، اثری کاهنده و پس‌رونده باقی نهاده و می‌نهد، شتاب نگران‌کننده‌ی میل به مصرف بیشتر است. جالب این که از جمله مهم‌ترین مؤلفه‌هایی هم که اینک از آن با عنوان دلیل اُفت رشد اقتصادی در اغلب کشورهای جهان، بیم از فروپاشی اتحادیه اروپا، ورشکستگی بانک‌ها در ایالات متحده آمریکا و نظایر آن، یاد می‌شود، همانا کاهش معنی‌دار میل به خرید در بین مصرف‌کنندگان کالاهای مختلف است؛ رخدادی که خود ریشه در کاهش قدرت خرید مردم دارد که البته نتیجه اُفت رشد اقتصادی است ...

ادامه نوشته

چرا دراز شدن پاي يك پروانه مي تواند نگران كننده باشد؟

    می‌گویند: دانشمندان ژاپنی ثابت کرده‌اند پاهای نوعی پروانه ساکن در زیستگاهی که هزاران کیلومتر از ایران دور است، دارد بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود!

    می‌گویم: مهم نیست که چقدر با ایران فاصله دارد، مهم این است که نه فقط مردم ژاپن، که همه مردم جهان - از جمله ایرانیان - باید نگران درازتر شدن پای این پروانه باشند!
    در یادداشت پیش رو که امروز در صفحه 13 روزنامه اعتماد هم منتشر شده است، به چرایی این نگرانی پرداخته‌ام ...

ادامه نوشته

همبستگی جهانی در برابر سد ایلی سو در ترکیه ؛ لطفاً امضاء کنید!

    سد غول‌پیکر ایلی سو، یکی از 22 سد بزرگی است که ساخت آن در قالب پروژه بلندپروازانه ترکیه، موسوم به آناتولی از سال 2006 بر روی یکی از سرشاخه‌های اصلی رودخانه دجله کلید خورده است. حجم مخزن این سد 10.4 میلیارد متر مکعب است که بیش از دو برابر بزرگ‌تر از بزرگ‌ترین سد کشور – کرخه – است. این سد، قرار بوده با هزینه‌ای بالغ بر دو میلیارد یورو و مشارکت مهندسین مشاور سه کشور آلمان، سوئیس و اتریش تا سال 2015 به بهره‌برداری برسد. اما از سال 2009 و به دنبال اعتراض‌های گسترده رهبران جوامع محلی منطقه حسن کیف و طرفداران محیط زیست در سه کشور آلمان، سوئیس و اتریش، با لکنت‌های جدی در ادامه فعالیت خود روبرو شده است، چرا که به رغم سود سرشاری که از این پروژه به کشورهای یاد شده می‌رسید، آنها سرانجام به دلیل عدم التزام دولت ترکیه در رعایت ملاحظات محیط زیستی و میراث فرهنگی/ تاریخی منطقه، از این پروژه سودآور خارج شدند. دولت آلمان صراحتاً گفت: به این دلیل که ترکیه در پروژه سد ایلی سو تدابیر کافی برای حفظ حقوق محیط زیست و میراث فرهنگی مردم این کشور نیاندیشیده است، از این پروژه کناره‌گیری می‌کند. در حقیقت به نوشته روزنامه فرانکفورت روند شاو، این نخستین باری است که آلمان به دلیل نقض قوانین مورد توافق بین‌المللی در حوزه محیط زیست از یک پروژه عمرانی کنار می‌رود؛ تصمیمی که سبزها و تشکل‌های مردم‌نهاد سه کشور آلمان، اتریش و سوییس از آن  استقبال کردند. در این باره، وزیر کمک‌های عمرانی آلمان نیز از توقف ساخت این سد که امکان به زیر آب رفتن 200 روستا و منطقه را فراهم می‌کند، استقبال کرد. اما وزیر محیط زیست ترکیه گفت: ترکیه از دانش فنی و پول کافی برای ساخت این سد برخوردار است و آن را خواهد ساخت. او با لحنی که حاکی از احساسات ناسیونالیستی بود، گفت: جمهوری ترکیه کشوری نیرومند است و می‌تواند حتی صدها سد مشابه این سد بسازد! به نظر شما این لحن آشنا نیست؟

ادامه نوشته

طرح یا لایحه ؛ پرسشی که با سرنوشت منابع طبیعی گره خورده است!

    سرگذشت شکل‌گیری قانون جامع منابع طبیعی کشور برمی‌گردد به آخرین سال‌های حضور دولت هشتم در ساختمان پاستور؛ قانونی که به رغم آن که سرانجام پس از چند سال نقد و بررسی و چکش‌کاری در قالب یک لایحه و در زمان ریاست علی سلاجقه بر مسند سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور به مجلس هشتم فرستاده شد، با چنان تغییرات شگرفی از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی روبرو شد که ماهیتش از "لایحه" به "طرح" تغییر کرد و سرانجام در اثر اعتراض‌های متعدد انجمن‌های تخصصی ذیربط و دلسوزان منابع طبیعی و محیط زیست کشور و نیز دخالت مقام معظم رهبری، در آخرین روزهای مجلس هشتم، از صحن بهارستان پس گرفته شد تا در فرصتی مناسب‌تر و فراغ بالی بیشتر، دوباره مجال بررسی دقیق‌تر توسط نمایندگان مردم در مجلس نهم را بیابد ...

ادامه نوشته

وقتی نماد شعور در پای نماد شعار به مسلخ می‌رود!

    هفته‌ی گذشته خبری بهت‌آور از بروجن، همه‌ی بنیان‌های فکری دوستداران و فعالان محیط زیست را به لرزه درآورد و مات کرد! خبر آن بود که حدود 50 الی 60 اصله درخت در فضای آموزشی یکی از مدارس قدیمی شهرستان بروجن واقع در استان چهارمحال و بختیاری قطع شده است؛ آن هم نه به دستور شهرداری یا وزارت مسکن و راه‌سازی یا هر ارگان توسعه‌ساز دیگر، که به دستور مدیر مدرسه و موافقت مدیران ارشد اداره کل آموزش و پرورش بروجن، این اقدام بهت‌آور صورت گرفته است ...

ادامه نوشته

خورشید سیاهی که از سفیدی‌های سبزستان وطن می‌خواند!

 

    همان طور که پیش‌تر اعلام کرده بودم، پنج شنبه گذشته و همزمان با چهلمین روز شهادت محیط بان شجاع ملایری، عبدالله یاری عزیز، به مناسبت روز ملی مقابله با خشونت بر علیه حیوانات، نخستین و تنها گروه موسیقی محیط زیستی ایران، برای دومین بار اقدام به برگزاری یک کنسرت به سبک راک در فرهنگسرای ابن سینای تهران کرد که خوشبختانه با استقبال خوب شهروندان تهرانی و به ویژه علاقه‌مندان به محیط زیست و حقوق حیوانات روبرو شد ... 

ادامه نوشته

بزرگ‌ترین پردیس جهان در تهران در آستانه‌ی فراموشی!

         باغ گیاهشناسی ملّی ایران 145 هکتار وسعت دارد ؛ یعنی از بزرگترین و مشهورترین باغ گیاهشناسی جهان در انگلستان موسوم به کیو - Kew -  بیست و چهار هکتار بزرگ‌تر است. این مجموعه نفیس ژنتیکی در دامنه جنوبي رشته كوه البرز مرکزي، واقع در شمال باختری تهران (محدوده شهرداري منطقه 22) مستقر شده و برخی از قدیمی‌ترین گونه‌های درختی کاشته شده در آن، قدمتی نزدیک به نیم قرن دارند. افزون بر آن، تاکنون متجاوز از 25 مجموعه گياهي با تنوعي بيش از 4 هزار گونه از رويشگاه‌هاي اصلی کشور و نیز تعدادي از رويشگاه‌هاي شاخص در ساير اقاليم حياتي دنيا به همراه مجموعه‌هاي متنوعي از پردیس‌های موضوعی، دریاچه‌ها، رودخانه‌ها، تالاب‌ها و آبشارهای زیبا را درخود جاي داده است. همچنین، نخستین، بزرگترین و مهم‌ترین فضای گلخانه‌ای گرمسیری را برای رویش گیاهان مانگرو ایجاد کرده است. در حقیقت، این پردیس زیبا، بی شک یکی از شناسه‌های وقار سامانه‌ی پژوهشی کشور در حوزه منابع طبیعی به شمار می‌آید؛ مجموعه‌ای که حدود 300 پژوهشگر را در گرایش‌های مختلف مرتبط با دانش منابع طبیعی و محیط زیست گردهم آورده و نهاد متولی تحقیقات در حوزه منابع طبیعی کشور را هویتی بایسته بخشیده است؛ نهادی که می‌کوشد تا از این موزه زنده و بی‌بدیل طبیعت ایران، پاسداری سزاوارانه‌ای به عمل آورده و در عین حال، دانشجویان و علاقه‌مندان به این موضوع را هرچه بیشتر و ملموس‌تر با مزیت‌های گیاهی کشور آشنا سازد. در زیبایی این پردیس پرافتخار ملّی، همان بس که بدانیم، علاوه بر گیاهشناسان مشهور جهان، بسیاری از هیأت‌های عالی‌رتبه دیپلماتیکی که وارد تهران می‌شوند، برنامه بازدید از باغ گیاهشناسی ملّی ایران را به عنوان یکی از جذابیت‌های پایتخت ایران، در سفرشان لحاظ شده می‌بینند ...

ادامه نوشته

حرکت به سمت گیاهخواری ، یک ضرورت است نه یک انتخاب!

    اخیراً و همزمان با کاهش محسوس اندوخته‌های آب شیرین در دسترس کره زمین، ستاده‌های حاصل از پژوهشی منتشر شده که توسط دانشمندان شاغل در یک پژوهشکده‌ی بین‌المللی منابع آب در شهر استکهلم (SIWI) سامان گرفته است ؛ پژوهشی که هشدار می‌دهد: اگر روند مصرف مواد غذايی به شکلی که اینک در اغلب کشورهای موسوم به شمال شاهد آن هستيم، ادامه پيدا کند، دورنمای هراس‌آوری برای تأمین آب کافی به منظور تولید مواد غذایی انتظارمان را می‌کشد. کافی است بدانیم که برای تولید یک کیلو گوشت گاو، پانزده هزار و پانصد لیتر آب مورد نیاز است؛ گوشتی که مصرف کننده اصلی آن در شمال زندگی می‌کند؛ در حالی که هر شهروند کشور هندوستان، تمامی نیازهای روزانه‌اش به آب را با 20 لیتر به سرمی‌آورد! به دیگر سخن، آبی که برای تولید یک کیلو گوشت قرمز در دامداری‌های صنعتی به مصرف می‌رسد، معادل نیاز روزانه‌ی بیش از 760 هندی است؛ از همین رو، تهدیدی که اندوخته‌های آب شیرین جهان از سوی 300 میلیون آمریکایی با آن روبرو هستند، بیش از دو برابر خطرناک‌تر از تهدیدی است که یک میلیارد و دویست میلیون هندی ممکن است بوجود آورند!

ادامه نوشته

جنبش عدم تعهد و پیدایش قاره هفتم

    تا اینجای کار، باید شانزدهمین اجلاس غیرمتعهدها در تهران را، محیط زیستی‌ترین اجلاس برگزارشده در طول بیش از نیم قرن گذشته دانست؛ چرا که از بین یازده بند پایانی بیانیه سران که شب گذشته منتشر شد، گرایه‌های محیط زیستی به صورت مستقیم در بند نخست و هفتم آن آمده است و در چند بند دیگر هم به صورت غیر مستقیم، برخی از ملاحظات محیط زیستی و امنیت غذایی مورد اشاره قرار گرفته است. افزون برآن، دست کم 33 بند از سند 700 بندی اجلاس تهران مربوط به محیط زیست است؛ رخدادی که تاکنون نظیر نداشته است و این امید را می‌تواند بوجود آورد تا با بهره‌گیری از ظرفیت‌های این جنبش، محیط زیست از جایگاهی شایسته‌تر در همگرایی کشورهای عضو بهره‌مند شود. به ویژه آن که جمهوری اسلامی ایران، از امروز به مدت سه سال، عهده‌دار ریاست بر نهادی است که پس از سازمان ملل متحد، بزرگترین هم‌گرایی دیپلماتیک جهان محسوب می‌شود. و همان طور که اشاره شد تا پیش از اجلاس شانزدهم، این همگرایی بزرگ و مهم که با نام جنبش عدم تعهد از آن یاد شده و قدمتی بیش از نیم قرن دارد، تاکنون آن گونه که بایسته و سزاوار بوده، نتوانسته یکی از مهم‌ترین اهرم‌های هم‌گرایی و نفوذپذیری‌اش، یعنی طرح خواهش‌ها و ملاحظات محیط زیستی 120 کشور عضو در مجامع بین‌المللی و مرتبط را بکار گیرد. این در حالی است که مجموع سرمایه‌های طبیعی، اندوخته‌های ژنتیکی، زیگونگی حیات، رویشگاه‌های جنگلی، تالاب‌های ارزشمند کره‌ زمین و ذخایر فسیلی که در این کشورها وجود دارد، خیلی بیشتر از سهم دوسومی شمار آنها به نسبت دیگر دولت‌های عضو سازمان ملل متحد است. اما هرگز از این قدرت و ثروت برای پیشبرد قوانین و طرح‌های محیط زیستی مشترک به ویژه پیمان کیوتو استفاده نشده است ...

   

ادامه نوشته