در شهرکرد «هوا بس ناجوانمردانه سرد است»!

      در واپسین روز پاییز ۱۳۸۵در شهرکرد هستم، دیاری که خیلی ها به آن لقب بام ایران داده اند – همان گونه که به بروجن، بیجار ...

ادامه نوشته

كابوسي به نام جاده ؛ ناقوسي كه اينبار با «جنگل ابر» به صدا در‌مي‌آيد!

     خوانندگان عزيز اين تارنما لابد به ياد دارند كه در نوشتار 14 تيرماه سال جاري، نگارنده به شدّت از عاقبت جنگل زيباي ابر شاهرود ...

ادامه نوشته

چگونه آغاز كرديم ... چگونه ادامه داديم و چرا؟!

     همان طور كه در پست پيشين اشاره شد، به دنبال الحاق کشور جمهوري اسلامي ايران به کنوانسیون تنوّع زیستی، از آذرماه 1377 ...

ادامه نوشته

چرا درجه‌ي «آسيب‌پذيري» در كوهستان‌ها بيشتر است؟

 
        اين نوشتار به بهانه‌ي شتاب گرفتن تاخت و تازهاي انساني بر رشته كوه البرز، آن هم به دليل ظاهراً مقبول «توسعه» شكل گرفته ...

ادامه نوشته

البرز مركزي از هر طرف تراشيده مي‌شود!

       در حالي كه كسي به البرز هم رحم نكرده و اين اسطوره‌ي ديرينه‌ي ايران‌زمين از هر طرف خراشيده و تراشيده مي‌شود ...

ادامه نوشته

در ستايش مردي كه امروز براي هميشه از خانه‌ي ملل متحد رفت ...

       در واپسين روزهاي دو هزار ششمين سال پس از ميلاد مسيح قرار داريم؛ سالي كه – دست‌كم - از دو جهت براي نگارنده، هيچگاه ياد ...

ادامه نوشته

آيا رشد اقتصادي مي‌تواند به بالندگي محيط زيست كمك كند؟!

 
     در بحث اقتصاد محوري يا محيط زيست محوري، تا آنجا رسيديم كه آيا رشد اقتصادي واقعاً پديده‌اي ناسازگار با زيست پايدار است يا خير؟! و اشاره كرديم كه اين پندار محل مناقشه بوده و شايد به همان اندازه‌اي كه طرفدار دارد، مخالف هم داشته باشد و اما اينك ادامه‌ي آن مبحث ...

ادامه نوشته

خواست يكصداي انديشمندان حوزه‌ي محيط زيست از رئيس جمهور

  

     تاكنون شمار غرورآفرين و كم‌نظيري از انديشمندان و متخصصان عالي‌رتبه‌ي حوزه‌ي منابع طبيعي و محيط زيست كشور پاي نامه‌اي را امضاء كرده‌اند كه يگانه درخواستش، تقاضا از رياست جمهوري اسلامي ايران براي اعتنا بخشيدن جدي‌تر به حراست و حمايت از اندوخته‌ها و منابع طبيعي بي‌جايگزين وطن است؛ نامه‌اي كه به بهانه‌ي تصويب طرح پرسش‌برانگيز و مخرّب احداث جاده‌ي بلده‌ي نور به گرمابدر لواسان از سوي هيأت محترم دولت نهم تهيه شده است؛ مصوبه‌اي كه به عنوان يكي از رهاوردهاي مثبت! بيست و دومين سفر استاني دكتر احمدي‌نژاد به استان مازندران از سوي رسانه‌هاي گوناگون داخلي و خبرگزاري‌هاي ايرنا، ايسنا، فارس، مهر و ... گزارش شده است.
      برخي از شخصيت‌هاي حقيقي كه تاكنون به شمار امضاء‌كنندگان اين نامه ‌پيوسته‌اند، عبارتند از:

ادامه نوشته

گفتگویی سبز با معصومه ابتکار!

 

     شماره‌ی دیروز آینده نو، گفتگویی متفاوت و جسورانه با معصومه ابتکار دارد که خواندنش را به خوانندگان عزیز «مهار بيابان‌زايي» توصيه مي‌كنم. گفتگويي كه عنوانش اين است:

اجازه عبور جاده از پارك ملي خجير را نخواهم داد!

ادامه نوشته

«اقتصاد ‌محوری» یا «محیط‌ زیست‌ محوری» ؛ مسأله اين است!

 


     آنچه كه اين روزها بر سر مواهب طبيعي ارزشمندمان به بهانه‌ي توسعه مي‌آوريم (يكي از آخرين نمونه‌ها‌ي تأسف‌بار آن را حاتم‌نژاد، دانشجوي علاقه‌مند گرگاني در كامنت پست پيشين گزارش داده است؛ خبری غم‌بار كه حكايت از اراده‌ي جاده‌سازان طبيعت‌ستيز براي احداث چهارمين جاده‌ي ارتباطي بين گرگان به شاهرود، آن هم از کنار اندوخته‌گاه جنگلی منحصر‌به‌فرد و ديرينه‌ي سرخدار افرا تخته‌علی‌آباد دارد) و هجمه‌ي بي‌سابقه‌اي كه بر محيط زيست و طرفداران راستين آن در وطن وارد مي‌شود – به نحوي كه برخي از توسعه‌سازان بي‌ترمز با تمسخر عملكرد گذشته‌ي سازمان محيط زيست، از آن با عنوان «سازمان محيط ايست» ياد مي‌كنند (كنايه از اينكه اين سازمان كاري نداشته جز آنكه در برابر هر پيشنهاد توسعه‌اي صرفاً مخالفت كرده و جواب منفي دهد)- نگارنده را واداشت تا در ...

ادامه نوشته

برناردو برتولوچي ، بوداي كوچك و احمدي‌نژاد!

 


     به باور دوست و دشمن، شايد يكي از بازدارنده‌ترين موانع شتابندگي چرخ‌هاي توسعه در اين كشور را بتوان به نظام ديوان‌سالارانه يا همان فرو رفتن – كه چه عرض كنم – غرق شدن در چنبره‌ي بوروكراسي (كاغذ بازي) دست و پاگير حاكم بر قوانين و مقررات اداري متعدد و تو در تو مرتبط دانست؛ ويژگي مخرّبي ...

ادامه نوشته

بدترين خبري كه مي‌توان در حوزه‌ي محيط زيست وطن شنيد!

 

     در پي موافقت هيأت دولت و سازمان محيط زيست با اتصال جاده‌ي نور و بلده به لواسان ؛ پارك ملّي لار دو نيم مي‌شود!

     گزارش تكان‌دهنده‌ي شماره‌ي امروز اعتماد ملي را حتماً بخوانيد.

     گفتني آنكه اقداماتي را نيز براي تهيه‌ي يك نامه به رئيس‌جمهور با امضاي ...

ادامه نوشته

مشاهده‌ي فسيلي زنده در ايران!

 

مصداقي ديگر بر درستي پند آلدولئوپلد!

     شايد برخي از خوانندگان علاقه‌مند «مهار بيابان‌زايي» خبر مشاهده‌ي «ديرينه‌ترين گونه‌ي جانوري جهان» در آبگيرهاي بهاري اطراف درياچه‌ي اروميه (كناره‌هاي سد حسنلو) را شنيده يا خوانده باشند؛ جانوري كه قدمت آن به 220 ميليون سال مي‌رسد و از همين رو، به آن «فسيل زنده» لقب داده‌اند. به گفته‌ي ...

ادامه نوشته

«آساره» را كسي مي‌شناسد؟!

 
     امروز - یکشنبه ۱۹ آذرماه - در يكي از ساختمان‌هاي كوچك و به هم فشرده‌ي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، واقع در پله‌ي هفتم خيابان ولي‌عصر تهران – كه ظاهراً محل كار آرش كوشا و همكاران اندكش در كميته‌ي ملّي طبيعت‌گردي كشور است - ششمین نشست کمیته راهبردی طبیعت گردی در مناطق کویری و بیابانی کشور برگزار شد و در پایان جلسه ناگهان چشمم به جديدترين شماره‌ي ...

ادامه نوشته

سفرنامه‌ي بوشهر ؛ دردناك‌ترين گزارشي كه تاکنون نوشته‌ام!

  

     همان طور كه پيش‌تر هم اشاره كردم، به بهانه‌ي نظارت و ارزشيابي طرح‌هاي پژوهشي همكاران سخت‌كوشم در مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان بوشهر – و در معيت دكتر حسن روحي‌پور، دكتر فرهنگ قصرياني، مهندس رضا صفوي و مهندس مجيد حسني - هفته‌ي گذشته را مهمان مردمان دريادل ديار رئيسعلي دلواري، سلحشور آزاده‌ي تنگستاني بودم؛ دياري كه دقيقاً پنج سال از آخرين باري كه در اجراي طرحي پژوهشي - بررسي علل بارز بيابان‌زايي و تعيين سهم و شدت هر يك در حوضه‌ي آبخيز رود‌خانه‌ي مُند- آن را پيموده بودم، مي‌گذشت. در طول اين پنج سال، به جرأت ...

ادامه نوشته

شوخي در شوخي!!


     استدلال يك نماينده‌ي مجلس در خصوص شوخي‌بودن اظهارات رئيس‌جمهور در ديدار با مردم تنكابن هم در نوع خود شوخي تآمل‌برانگيز‌تري است!
     عضو كميسيون كشاورزي مجلس شوراي اسلامي و مجمع نمايندگان استان مازندران مي‌گويد: 
   

ادامه نوشته

حوضه‌ي آبخيز مُند در يك نگاه

 

     سفر اخيرم به استان بوشهر – كه در پست آينده به صورتي مشروح‌تر به آن خواهم پرداخت – بهانه‌اي شد براي نگارنده كه ياد چندين مأموريت گذشته‌اش در سال‌هاي 1379 و 1380 به اين استان بيافتد كه حميدرضا عباسي عزيز نيز همراهش بود؛ مأموريتي كه وظيفه‌ي آن بررسي و شناخت مهمترين مؤلفه‌هاي تشديد بيابان‌زايي در حوضه‌ي آبخيز رودخانه‌ي مُند (MOND) بود. آبخيزي كه به جرأت مي‌توان ادعا كرد توان بوم‌شناختي آن از متوسط كل كشور نيز بيشتر است؛ ميانگين بارندگي حدود 350 ميلي‌متر در سال (حجم ريزش‌هاي آسماني اين حوضه، معادل 4/3 درصد كل نزولات كشور است، در حالي كه تنها 8/2 درصد از مساحت ايران را به خود اختصاص داده است)؛ تنوع ارتفاعي قابل ملاحظه از صفر تا 3165 متر؛ حجم روان‌آبي حدود چهار برابر حوضه‌ي آبخيز زاينده‌رود (تقريباً برابر حوضه‌ي آبخيز سفيد‌رود بزرگ)؛ تمركز بيشترين منابع آب‌كارست كشور؛ تنوع‌زيستي قابل ملاحظه؛ پارك‌هاي ملّي، پناهگاه‌هاي حيات وحش و مناطق حفاظت‌شده‌ي پر‌شمار و گسترده؛ نخلستان‌ها، پرديس‌هاي انبوه و زيباي مركبات، دشت‌هاي وسيع و هموار كشاورزي، به همراه تراكم جمعيتي كمتر از ميانگين كل(57/0 ميانگين كشور) در شمار شناسه‌هايي است كه مدعاي فوق را به اثبات مي‌رساند.
    به همين بهانه در اين پست كوشيده‌ام تا تصويري موجز از اين آبخيز پهناور و رودخانه‌ي خروشانش ارايه دهم، رودخانه‌اي كه اغلب اوقات سيل‌هايي بنيان‌كن را به مردم سخت‌كوش ديار رئيسعلي دلواري ارزاني داشته و اهالي سختكوش آن ديار مقدس، به دليل عملكرد مديريتي ضعيف ما، بيشتر با نغمت سيل مواجه بوده‌اند تا نعمتش ...

ادامه نوشته

تازه‌ترين پاسخ به : چگونه مي‌توان استان شد؟!

 
«اگر قول دهيد كه بعد از سه تا چهارسال جمعيت را به حد نصاب برسانيد ،

ما هم قول مي‌دهيم اين مشكل برطرف شود.»

    صاحب سخنان فوق كه شوربختانه ديروز (پانزدهم آذرماه 1385) بر زبان رانده شد و ديگر هيچ قدرتي ...

ادامه نوشته

در ستايش جواد آرين‌منش

 

     خبرگزاري دولتي جمهوري اسلامي ايران – ايرنا – ديروز (15 آذرماه 1385) اظهارات جواد آرين منش، نايب‌رئيس كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي را منتشر ساخت كه در باره‌‌ي تذكر اخيرش به وزارت نيرو در خصوص نصب دكل برق در محدوده‌ي تاريخي شهر  توس و آرامگاه فردوسي گفته بود: تذكر را براي حفظ حرمت فردوسي ...

ادامه نوشته

معرفي شش اولويت پژوهشي بخش تحقيقات  بيابان - 8


     برپايه‌ي شش بحران معرفي شده در پست پيشين، ويرايش مقدماتي شش اولويت راهبردي بخش تحقيقات بيابان، براي مواجهه با معضلات ذكر شده، به شرح زير معرفي مي‌شوند:

ادامه نوشته

معرفي شش بحران پيش‌رو در قلمرو بيابان و بيابان‌زايي كشور - 7


     همان طور كه اشاره شد و با توجه به مسئوليت‌هاي اصلي بخش تحقيقات بيابان، تهديدها و خطراتي كه كارايي سرزمين را چه در محدوده‌‌ي بيابان‌ها و كويرهاي كشور و چه در خارج از قلمرو بيابان‌هاي طبيعي با كاهش مواجه ساخته، از دو منظر قابل بررسي و مداقه است. به سخني ديگر، بخشي از ...

ادامه نوشته

هشدار ؛ نفسهای نای بند به شماره افتاده است!

  
     ساعاتی پیش در پارک ملّی دریایی نایبند بودم؛ رویشگاهی 390 هکتاری که از آن با عنوان آخرین رویشگاه حرا در جنوب غربی آسیا یاد می شود و امروز به دلیل نگاه طبیعت ستیز و توسعه مدارانه حاکم بر مدیریت پارس جنوبی و بندرگاه عسلویه، نفسش به شماره افتاده است ...
    

ادامه نوشته

وای به حالی که بگندد نمک!


      وقتی برای نخستین بار سخنان فرماندار توسعه زده شهرستان نوشهر را خواندم که صراحتاً همنوا با عالیترین مقام جمهور کشور، از سد راه بودن منابع طبیعی در برابر چرخهای توسعه سخن گفته و خواستار بازنگری در قوانین مناطق حفاظت شده البرز مرکزی شده است، باید اعتراف کنم که ناراحت شدم؛ اما حیرت نکردم! چرا که مشابه چنین حرفی را مقامات استان چهار محال بختیاری هم در مورد منطقه حفاظت شده سبزکوه و تنگ صیاد می زنند؛ همان طور که دولتمردان استان سیستان و بلوچستان هم آشکارا از محدودیتهای اعمال شده در منطقه حفاظت شده گاندو گله دارند و ...
      امّا هنگامی که در شماره  دیروز "آینده نو" و از قول بهزاد انگورج، مدیرکل منابع طبیعی غرب استان مازندران، همان حرف ها را مجدداً خواندم؛ بر خویش لرزیدم و بسیار تأسف خوردم ...
     به راستی، وقتی متولی منابع طبیعی استان، خود اینگونه از محدودیتهای تحمیل شده بر توسعه شهر! به دلیل قوانین حفاظتی می نالد، دیگر چه انتظاری باید از سید قدیر رضایی (فرماندار نوشهر) یا مصطفی مهدی نژاد (رئیس سازمان صنایع و معادن استان مازندران) داشت؟!
      راستی چرا در این مملکت کسی هیچ راهی برای افزایش تولید ناخالص ملی، به جز تشدید فشار بر زمین به بهانه کشاورزی یا رشد صنعتی ندارد و چرا همه راهها باید به رم ختم شود؟ چرا کسی رقم ریالی خدمات غیرقابل تبادل منابع طبیعی را در همین محدوده نوشهر به یاد آقایان نمی اندازد که ارزشش از ده ها برابر هزینه هایی که تاکنون برای ترویج زیرساخت های صنعتی و کشاورزی مصروف داشته اند، بیشتر است؟ چرا کسی نمی گوید که ریشه 40 درصد بیماریهای کنونی که دامن بشریت را گرفته، به دلیل تعرضی است که به طبیعت روا داشته و تخریبی است که بر جلوه های ارزشمند زیست بوم روا داشته است؟ چرا کسی فریاد بر نمی آورد که تنها اعمال تمهیدات مناسب برای بازدید از این اندوخته گاه های ناهمتای هیرکانی می تواند درآمدی سرشارتر و با عوارض زیست محیطی به مراتب کمتری را به مردمان سختکوش دیار مازندران هدیه کند؟!
     راستی! چرا هنوز فکر می کنیم همه میوه ها با رسیدن توت فرنگی می رسند؟ و چرا انگور را از یاد برده ایم؟!

     در همین رابطه!
     شماره هشتم شهریورماه 1385 روزنامه همشهری جمله ای سخت شنیدنی از قول همین مدیرکل محترم منابع طبیعی غرب استان مازندران دارد که شاید بهترین پاسخ به خودش تلقی شود!
     وی در تشریح دلایل ساخت و سازهای غیرقانونی و تغییر کاربری در کلاردشت، میگوید: "این تغيير كاربري ، تغييرات ناهنجار در طبيعت است ؛ يعني هر تغييري بدون برنامه و قبل از انجام زيرساخت هاي منطقه اي صورت بگيرد ، سبب تخريب محيط زيست مي شود."

کشف آخرین راهکار مقابله با بلایای طبیعی!!

 

عکس از خبرگزاری مهر

      دیشب هنگام عزیمت به بوشهر – برای ارزشیابی طرحهای پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان بوشهر - و به صورتی کاملاً اتفاقی؛ قرعه شانس روزنامه ای من در هواپیما به نام "آفرینش" اصابت کرد! روزنامه ای که در غیر اینصورت باید اعتراف کنم کمتر نگاهش می کنم! اما روزنامه دیروز آفرینش (12 آذرماه 1385) خبر تأمل برانگیزی را انتشار داده بود ... گویا رئیس جدید ستاد حوادث غیرمترقبه وزارت کشور سرانجام راه مقابله پایدار با بلایای طبیعی را در کشور یافته است! وی در اظهاراتی بر ترویج فرهنگ دعا برای رفع بلایای طبیعی  تأکید کرده است!!
     آری؛ کشوری که از مجموع 40 بلایای به اصطلاح طبیعی؛ 39 بلا را در جای جای خاکش درک کرده و میکند و همه ساله چندین درصد از تولید ناخالص ملی خویش را در اثر رخداد این فجایع از دست می دهد؛ باید به دعا برخیزد ... توجه کنید که این رویکرد را امام جمعه یا جماعت فلان شهر و مسجد ارایه نداده است – که در اینصورت پذیرفتنی تر می نمود و آشکار است که کسی قصد انکار کارمایه معنوی و اغلب ناشناخته نهفته در عالم را ندارد -  بلکه متولی نهادی این سخن را بر زبان رانده که علی القاعده بایستی به مدرن ترین و علمی ترین تمهیدات سازه ای و غیرسازه ای مقابله با این رخدادهای طبیعی بیش از هر مؤلفه دیگری بیاندیشد و رهبری جنبشی نرم افزاری را در این حوزه بر عهده گیرد.
    ببینید آقای حمیدرضا پشنگ؛ عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم خاش در پاسخ به این اظهارات چه گفته اند: " دعا و صلوات چاره کشوري همانند ايران که حجم بالايي از بلاياي طبيعي و حوادث غيرمترقبه را دارد، نيست ... دولتمردان بايد با استفاده از تجاربي که از بلاياي طبيعي روي داده در کشورمان بدست آورده اند، با اتکا به فکر و تخصص در پي به حداقل رساندن آثار ناشي از حوادث طبيعي و غيرمترقبه نظير سيل و زلزله و امثالهم باشند ... وي با تاکيد بر هوشياري مسوولان ذيربط در امور مربوط به حوادث طبيعي و غيرمترقبه گفت: در حال حاضر در فصل بارندگي قرار داريم و هر عقل سليمي پيش بيني بروز سيل در مناطق مختلف کشور را مي کند و نبايد با توسل به دعا دست روي دست گذاشت ... اگر انتظار داشته باشيم همه چيز را خدا برايمان درست کند که يقیناً قهر خدا نصيب ما ميشود، زيرا خدا از مردمان تنبل بيزار است. وي ادامه داد: بيان هر مطلبي به جايگاه فرد بر مي گردد و يقيناً طرح چنين امري از سوي رييس ستاد حوادث غيرمترقبه قابل پذيرش نيست. وي اضافه کرد: دعا و نيايش به جاي خود قابل قبول است اما خداوند فکر را به انسان داده است تا از آن استفاده کند و اگر بخواهيم تمام مسايل مربوط به اداره کشور را با دعا رفع و رجوع کنيم که تاسف انگيز است. پشنگ افزود: بايد با حوادث و مسايل مربوط به کشور به صورت واقع بينانه برخورد کرد و صرفاً به اتکا دعا و امدادهاي غيبي نمي توان دست روي دست گذاشت."

    آیا کلام دیگری می ماند تا به این پاسخ سزاوارانه اضافه شود؟!

   در همین رابطه ... اما در آن سوی آب!

   دانشمندان ايتاليايي اعلام كردند كه مي‌توانند تاثيرات ناشي از زلزله هاي شديد را چند ثانيه قبل از وقوع خرابي پيش‌بيني كنند.

سفر زیست محیطی محمد با شعار "به درختان نیازمندیم" آغاز شد


     دیروز پیش از آغاز سفر دراز محمد تاجران به دور دنیا با دوچرخه؛ گفتگویی کوتاه با وی داشتم و برایش آرزوی موفقیت و سربلندی کردم. محمد قرار است پس از عبور از پاکستان و هند و کشورهای شرق آسیا به استرالیا رفته و از آنجا وارد قاره آمریکا شده و مجدداً از طریق اروپا و ترکیه به ایران بازگردد و در این راه هزاران نهال صلح و دوستی را به نشانه حرمت و عشق به طبیعت بکارد. آخرین کلامهای شنیدنی او را میتوانید اینجا بخوانید.

«محمد» از فردا آغاز مي‌كند ...

 

محمد تاجران - عكس از سعيد سعيدي


    محمد تاجران، جوان ورزشكار و اهل دلي است كه گويا پوم‌تاك طبيعت وطن را به خوبي و با تمامي سلول‌هاي وجودش درك مي‌كند. او خوب مي‌داند كه ضربان سرزمين مادري تا چه اندازه اين روزها به دليل غفلت آدم‌هايي كه وارثش شده‌اند، به شماره افتاده است. براي همين است كه مي‌خواهد از ساعت 30/9 روز يكشنبه ( 12 آذرماه 1385) با دوچرخه‌اش، سفري را از زادگاهش (مشهد) آغاز كند كه شعارش «به درختان نيازمنديم» است و عهد كرده در اقدامي سمبليك، پس از ورود به هر شهر، نهالي را غرس كند.

عكس از محمد تاجران


    محمّد خود در توضيح دلايل اين اقدام كم‌نظيرش مي‌نويسد: «تنها به دنبال پاسخ پرسش‌هايم، پاي در راه نهاده‌ام. پي حقيقت و آرامش و جاده را تنها راه دستيابي به آن يافتم .دیدن و آموختن لحظه‌ای آرومم نمیزاره و سفر مملو است از دیدن و آموختن.هر آنچه آموختم از طبیعت بوده و در قبال دبنی که از او بر دوشم است، تصمیم گرفته‌ام که برای پاکی اون تلاش کنم. کاشت یك درخت سمبولیک در هر شهر توی مسیر حرکتم رو هدف قرار دادم و امیدوارم که خدا کمکم کنه.»

    براي او و انديشه‌ي بلندش احترام قائلم و صميمانه از پروردگار مهربان آرزو مي‌كنم تا او را در اين سفر دراز حمايت كرده و به اهداف زيبايش برساند.

    پي‌نوشت:
    سعيد سعيدي عزیز هم از محمّد مي‌گويد ...

 

   يك خبر خوش ديگر!

300 هكتار از جنگل‌هاي بكر شمال از بنياد مستضعفان پس گرفته شد.

ويژگي‌هاي نه‌گانه‌‌اي كه يافته‌هاي پژوهشي بايد از آن برخوردار باشند - 6


• پاسخ مشخص و مرتبط به يك پرسش باشند؛
• بر يك نظريه مبتني باشند؛
• درباره واقعيت‌ها باشند؛
• ساده، رسا و قابل انتقال باشند؛
• روشمند باشند؛
• قابل آزمون باشند؛
• موجز و ناظر بر امور مشخص باشند؛
• قابليت عملّیاتي‌شدن داشته باشند؛
• كيفيت زندگي را بهبود بخشند.

- پاره‌اي از آفت‌هاي نظام برنامه‌نويسي و پژوهشي

اين آفت‌ها كه دستيابي به اولويت‌هايي كارآمد را در حوزه‌هاي گوناگون مديريت كشور با دشواري مواجه ساخته‌اند، عبارتند از:
• عدم تعهد و التزام عيني به رعايت هنجارهاي زيست پايدار در تدوين برنامه‌هاي توسعه؛
• عدم هوشمندي و پويايي سامانه‌ي جذب نخبگان؛
• نبود بسترهاي مناسب فرهنگي، اجتماعي در ظرفيت‌سازي پژوهشي، به‌ويژه در حوزه‌ي محيط زيست؛
• نبود اطلاعات دقيق و بهنگام از وضعيت اندوخته‌هاي طبيعي كشور و درجه‌ي آسيب‌پذيري آنها؛
• وجود انديشه‌هاي سنگواره‌اي و جزميّت‌گرا نسبت به حقيقت توسعه‌ي پايدار؛
• نارسايي و ضعف نظام آموزش ابتدايي، متوسطه و عالي كشور در توليد دانش‌آموختگاني مبتكر، نه مقلّد؛
• فقدان فرهنگ كار و خلاقيت جمعي و زاينده به دليل حاكميت تاريخي تفرد و بي‌اعتمادي افراد نسبت به يكديگر.

 

پنج ويژگي اولويت‌هاي انتخابي بخش تحقيقات بيابان - 5


     از منظر برنامه‌ي ملّی تحقيقات کشور، اولويت‌هاي راهبردي منتخب بايد واجد ويژگي‌هاي زير باشند:

- علل‌ اهميت‌ زمينه‌ي‌ انتخاب‌ شده‌ دركشور؛
- ارتباط زمينه‌ي انتخاب‌ شده‌ با راهبرد‌ و برنامه‌هاي‌ توسعه‌ي ‌كشور؛
- شاخص‌ها و معيارهاي‌ مهم‌ براي‌ سنجش‌ زمينه‌ي‌ انتخاب‌ شده‌؛
- وضعيت‌ فعلي‌ تحقيقات‌ كشور در زمينه‌ي‌ انتخاب‌ شده‌؛
- اهداف‌ تحقيقات‌ در زمينه‌ي‌ انتخاب‌ شده‌ و دستاوردهاي‌ احتمالي‌ آن.

     بر اين بنياد، هر چه سطح کاربرد نتايج پژوهش گسترده‌تر (محلی، ملّی، منطقه ای، فرامنطقه‌ای، جهانی)؛ دوام اطلاعاتی آن پايدارتر؛ امتداد فراگردِ کاربرد ستاده‌ها طويل‌تر، تعداد نفع‌برانِ آن پرشمارتر؛ ميزان مشارکت بهره‌برداران در فرآيند پژوهش بيشتر؛ ارزش افزوده‌ي نتايج غنی‌تر؛ خصلت ميان‌رشته‌ای، زمانی و تطبيقی آن بارزتر؛ سطوح تحلیل مسأله پيش‌بينی شده‌تر؛ انطباق برنامه‌ای تحقیق شفاف‌تر و سرانجام درجه‌ي کميابی موضوع پژوهش افزون‌تر باشد؛ آن پژوهش از اولويت بيشتری برای اجرا برخوردار خواهد بود.

 

معرفي آرمان‌هاي يازده‌گانه‌ي بخش تحقيقات بيابان - 4


      فرآيند برنامه‌ريزي در حوزه‌ي منابع‌طبيعي كشوري كه صاحب يكي از شكننده‌ترين و در عين حال ناهمتا‌ترين زيست‌بوم‌هاي جهان است، تا چه اندازه مي‌تواند، دشوار و مهم باشد. قرار‌گرفتنِ 7/89 درصد از مساحت ايران در قلمرو سرزمين‌هاي خشك، گواهي است بر اين مدعا؛ به‌ويژه آنكه بدانيم تنها 2/47 درصد از خشكي‌هاي كره‌ي زمين را سرزمين‌هاي خشك اشغال كرده‌اند و فقط 5/7 درصد، سهم مناطق فراخشك يا بيابان‌هاي واقعي است  ,UNEP)1997)؛ درصورتي‌كه نسبت نظير آن در ايران، از مرز 8/34 درصدِ مساحت كشور (خليلي، 1371)، يعني حدود پنج‌برابر ميانگين جهاني نيز، گذر كرده است.
       با لحاظ چنين واقعيتي است كه يازده آرمان زير را براي بخش متبوع خويش درنظر گرفته‌ايم:
 شناخت كامل و جامع توان‌مندي‌ها و مزيت‌هاي نسبي عرصه‌هاي بياباني كشور؛
 تعامل مؤثر با ديگر نهادهاي درون و برون سازماني براي معرفي فرآيند‌هاي كاهنده‌ي كارايي سرزمين در كشور و شيوه‌هاي مهار آن؛
 تقويت نهضت نرم‌افزاري و ترويج پژوهش؛
 ايفاي نقشي درخور در تحقق زيست پايدار كشور؛
 احترام به شيوه‌هاي كهن و ديرينه‌ي تعامل بيابان‌نشينان با طبيعت و كمك به شناخت بهتر، زنده‌ماني و تكامل آنها؛
 تقويت روحيه‌‌ي تحقيق و تفكر‌مداري با تأكيد بر نيروهاي مستعد و جوان؛
 هدايت، حمايت و نظارت مستمر بر مراكز تحقيقات استاني و بخش‌هاي مربوطه؛
 تحكيم پيوند‌هاي سه گانه بين آموزش و اجرا و پژوهش؛
 احياي جايگاه علم و صيانت از كرامت پژوهشگران؛
 تسهيل آموزش، انتقال سزاوار تجربيات و تربيت نيروي متخصص؛
 ارتقاء فرهنگ منابع طبيعي و محيط زيست بهره‌برداران عرصه‌هاي بياباني و متأثر از بيابان‌زايي؛
 كمك به حركت از «محيط زيستي اقتصادي» به سوي «اقتصادي زيست‌محيطي».
     همان طور كه ملاحظه مي‌شود، محوريت يا گرانيگاه آرمان‌هاي يازده‌گانه‌اي كه براي بخش تحقيقات بيابان تعريف كرده‌ايم، بر دو حوزه‌ي كلان استوار است كه عبارتند از:

ادامه نوشته

رويكرد منتخب در برنامه راهبردي بخش تحقيقات بيابان - 3

 


     با توجه به ويژگي‌ رويكردهاي پنج‌گانه‌اي كه شرح آنها گذشت، به نظر مي‌رسد مطلوب‌ترين و متناسب‌ترين رويكرد منتخب – با توجه به حوزه‌ي پژوهشي مورد نظر -  بايد مبتني بر نگرشي بوم‌سازگاني باشد. چرا كه مطابق تعريف، مديريت منابع طبيعي عبارت است از «فرآيند شناسايي بوم‌سازگان‌ها به منظور اتخاذ تدابير وتمهيدات لازم براي حفاظت، اصلاح، احياء، توسعه و بهره‌برداري از آنها به گونه‌اي كه به اصل استمرار و پايداري منابع در محيط طبيعي آسيبي وارد نشود.»
     نكته‌ي حايز اهميت در مديريت منابع طبيعي، تفكيك كاركردي زيرسامانه‌ها و تدوين نظام مديريت كاركردي براي هر زيرسامانه (جنگل، بيابان، مرتع و محيط‌هاي آبي) با حفظ اصل وحدت ساختاري بوم‌سازگان است. چرا كه در مديريت بوم‌سازگاني، اجزاء نظام مديريت كاركردي نبايد يكديگر را نقض يا خنثي كنند؛ دريافتي كه در مطالعه‌ي حاضر و براي معرفي اولويت‌هاي پژوهشي بخش تحقيقات بيابان هم مد نظر قرار گرفته است.