معرفي اهداف و رويكردهاي كلان بخش – بخش دوّم

 

ريگ بلند كاشان - شهريور 1385 


    رويكرد اصلي بخش تحقيقات بيابان، مانند مؤسسه‌ي مادر خويش، رويكردي بوم‌سازگاني (اكوسيستمي)، البته با محوريت دانش ميان‌رشته‌اي و ملاحظات مبتني بر رويكرد چارچوب منطقي است.
    چنين است كه براي درك بهتر دستيابي به اين آموزه شايد سزاوارتر آن باشد تا در این پست، عمده‌ترين رويكردهاي اين حوزه با تأملي بيشتر مورد مداقه قرار گرفته و تشريح شوند ...

ادامه نوشته

اولويت‌هاي راهبردي بخش تحقيقات بيابان – چشم‌انداز 1405

 

موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور


      در اوايل سال جاري و بر پايه‌ي حكمي كه عالي‌ترين مقام وزارت جهاد كشاورزي در حوزه‌ي پژوهش، يعني دكتر جعفر خلقاني، معاون وزير و رئيس سازمان تحقيقات و آموزش كشاورزي به نگارنده داد، مسئوليت تدوين و معرفي اولويت‌ها و برنامه‌هاي كلان راهبردي «تحقيقات بيابان» براي يك افق 20 ساله (1405- 1386) را پذيرفتم. اينك در آستانه‌ي گذر از واپسين مراحل تكميل اين برنامه‌ي 20 ساله و ضمن سپاس از همه‌ي صاحبنظران و علاقه‌منداني كه به فراخوان هم‌افزايي در اين حوزه پيوستند و محمّد درويش را ياري كردند – به ويژه اساتيد عزيزم دكتر عليزاده و مهندس اسماعيل رهبر و همكاران ارجمندم در ستاد مؤسسه و مراكز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان‌هاي اصفهان، مركزي، كرمان، سيستان و بلوچستان، خوزستان، خراسان رضوي، سمنان، تهران، گيلان، هرمزگان، فارس، قم، همچنين مديران و كارشناسان با تجربه‌ي دفتر امور بيابان سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري كشور و در نهايت عزيزان سازمان تحقيقات كشاورزي، آقايان سروري و صابري و گروه همكاران كوشاي ايشان - نخستين بخش از ويرايش مقدماتي اين برنامه را انتشار مي‌دهم، باشد كه كماكان صاحب اين تارنما را از نظرات تكميلي خود آگاه سازيد و اين اقدام بتواند گامي هر چند كوچك، امّا استوار و دقيق به سوي آموزه و آرمان بزرگ ما، يعني: ريشه‌كني جريان ويرانگر و كاهنده‌ي كارايي سرزمين يا همان «مهار بيابان‌زايي» در ايران‌زمين محسوب شود.

   پیوست:

   پتروشیمی کلنگش را بر سر گلستان فرود آورد!
    

ادامه نوشته

شمارس معكوس براي سرنگوني دكل توس آغاز شد!


     شمارس معكوس براي سرنگوني دكل توس!

    مازيار نيازمند، دبير كميته‌ي راهبردي توسعه‌ي بوم‌گردي در مناطق كويري و بياباني كشور را ، همين يكشنبه‌ي گذشته در جريان پنجمين نشست كميته كه خلاصه‌اي از گزارش آن را در ادامه آورده‌ام، ملاقات كردم و از او در مورد آخرين وضعيت دو شاخ كذايي پرسيدم كه وزارت نيرو بر سر آرامگاه فردوسي نهاده است! وي خبرهاي خوشي داشت و بسيار اميدوار بود كه به زودي دكل‌ها جابجا شده و حريم آرامگاه حماسه‌سراي توس به وضعيت سابق و مقبول خود بازگردد.
    خبرگزاري جمهوري اسلامي هم از تذكر جدي دو نماينده‌ي مشهد در مجلس شوراي اسلامي به وزير نيرو در اين خصوص خبر داد و سرانجام آنكه روز گذشته استاندار خراسان نيز، ضمن تقبيح اين عمل، مژده داد كه به زودي دكل‌ها جابجا خواهند شد. حتا گويا جانمايي مكان جديد دكل‌ها نيز كه حدود 2 كيلومتر از موقعيت فعلي دورتر است، به پايان رسيده و ظاهراً در كمترين زمان ممكن، دوستداران فرهنگ و ادب و تاريخ ايران‌زمين بايد شاهد جشن سرنگوني آن دكل‌ها باشند.
    در اين ميان، نكته‌ي تأمل‌برانگيزي وجود دارد كه اميدوارم از اين به بعد بيشتر مورد عنايت تصميم‌گيران قرار گيرد و آن، بازخورد منفي اين عمل نابخردانه در سطح جهان بود كه هزينه‌هاي بيشتري را به ما تحميل كرد. به نحوي كه اغلب رسانه‌هاي گروهي فرامرزي نيز با تعجب و حيرت به اين خبر پرداخته و آن را انعكاس دادند. 
    اين در حالي است كه هنوز يادمان نرفته عالي‌ترين مقام جمهور كشور در نشست خبري خويش با نمايندگان رسانه‌هاي گروهي در زمستان سال گذشته، چگونه با قاطعيت اعلام داشتند: «اجازه نمي‌دهم حتا يک پروژه عمراني آسيبي به ميراث فرهنگي ثبت شده ، برساند . اين پروژه‌ها را تحت هر شرايطي تغيير داده و يا تعديل مي‌کنيم تا از ميراث فرهنگي همان‌طور که شايسته است ، حفاظت شود .»
    با اين وجود شاهد هستيم كه چگونه هنوز ميدان نقش جهان و بيستون و پاسارگاد و چهارباغ و نقش رستم و توس و گنبد قابوس و ... در كابوس تخريب ناشي از توسعه‌ي نابخردانه روزگار گذرانده و مي‌گذرانند.
    البته رخداد ميموني را هم به ثبت رسانديم و آن نمايش غرورانگيزي از احساس مسئوليت سزاوارانه‌ي مردمي، نسبت به جلوه‌هاي ارزشمند ميراث ملّي بود، به نحوي كه يكي از مسئولين را بر آن داشت تا اعتراف كند: دغدغه‌هاي مردمي در اين خصوص به مراتب بيشتر از حساسيت‌هاي موجود، حتا در درون سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور است.

    و امّا گزارشي مختصر از نشست پريروز ...

ادامه نوشته

گراز خوب ، گراز مرده است!

      
     بهانه‌ي اين نوشتار، كشتار غم‌انگيز و شرم‌آور 5 گراز پناه‌جو در منطقه‌ي خلخال، آن هم توسط نهادي است كه دليل وجودي‌شان، حفاظت و حمايت از محيط زيست و تمامي زيستمندان ايران‌زمين است.
     آلدو لئوپلد (1887-1948) – Aldo Leopold - انديشمندي كه بسياري از بوم‌شناسان (اكولوژيست) نامي جهان از او با عنوان «پدر علم حفاظت طبيعت» ياد مي‌كنند، جمله‌اي سخت شنيدني و عبرت‌آموز دارد. وي مي‌گويد: «نخستين آموزه‌ي يك تعميركار ماهر، نگه‌داشتن پيچ و مهره‌هايي است كه ممكن است در آن لحظه، كاركردي براي آن سراغ نداشته باشد.»

آلدو لئوپلد


    راست آن است كه ما اگر همين اصل ساده را آويزه‌ي گوش و جان خويش مي‌كرديم، بي‌گمان اينك جهاني به مراتب زيباتر، پرترنم‌تر و خوش آب و رنگ‌تر مي‌داشتيم؛ جهاني كه در آن همه‌ي زيستمنداني كه خالق مهربان، عالم و توانايش آفريده است، از حق حيات و احترامي درخور برخوردار بودند ... امّا اين «اشرف مغرور مخلوقات» با دانش اندكش، چنان بلايي بر سر اين – ظاهراً - يگانه جايگاه حيات و موجودات گياهي و جانوري و چشم‌اندازهاي ناهمتايش آورد، كه نسل امروز بايد براي ديدن بسياري از جانداران و شنيدن طنين صداي ايشان از تخيل خويش در قالب پويا‌نمايي بهره برد!
   مگر يادمان رفته كه تا همين ...

ادامه نوشته

حکایت نامه‌‌اي جعلي كه سرانجام توانست فوتبال ايران را تعليق كند!!

 

     سرانجام كابوس فوتبال‌دوستان ايراني تحقق يافت و براي نخستين‌بار در طول تاريخ تأسيس فدراسيون فوتبال در ايران، حكم تعليق فوتبال ايران جامه‌ي عينيت به خود گرفت. آشكار است كه نگارنده بضاعت بحث كارشناسي در اين حوزه و تحليل دلايل فني آن را ندارد. بلكه تنها از منظر يك ايراني مي‌خواهد از مسئولان ورزشي خويش اين پرسش را مطرح سازد كه چگونه نامه‌‌اي كه پيوسته بر دروغ بودن و جعلي بودن آن اصرار مي‌كرديد و بي‌مهابا بارها و بارها اين ادعاي حيرت‌انگيز را در سخنگاه‌هاي (تريبون) مختلف رسانه‌اي تكرار مي‌نموديد، جامعه‌ي حقيقت به خود گرفت و منجر به محروميت ...

ادامه نوشته

باز هم دسته گلي ديگر ؛ اين بار گنبد قابوس!


   

     گنبد قابوس ؛ بزرگترين و رفيع‌ترين برج آجري جهان هم كه بيش از يك هزار سال قدمت دارد، براي جهاني شدن، دست به دامان ديوان عدالت اداري شد!
     گويا مسابقه‌اي از پيش اعلام نشده، امّا بسيار داغ و جدي! براي فروپاشي ميراث‌هاي ملّي و تاريخي وطن برپا شده است و دوستداران اين كهن‌زادبوم‌هاي يگانه، هنوز از كابوس لطمه‌خوردن به «نقش جهان» و «توس» و «نقش رستم» و «تنگه‌ي بلاغي» و «تپه‌هاي تاريخي بوكان» و ... رهايي نيافته، بايد اضطراب يك ندانم‌كاري ديگر را نيز به جان بخرند!

    آقايان مسئول لطفاً دست نگه داريد!
    باور كنيد در اين پهنه‌ي 165 ميليون هكتاري كه بيش از مجموع 10 كشور انگلستان، آلمان، فرانسه، سويس، بلژيك، مجارستان، ايرلند، پرتقال، دانمارك و هلند وسعت دارد (و مساحت مجموع آثار و سرزمين‌هاي ارزشمندش به 10 درصد وسعت كشور هم نمي‌رسد)؛ به راحتي آب خوردن مي‌توان اقدام به جانمايي سازه‌هاي جديد كرد، بي آنكه نه به مزيت‌هاي ناهمتاي فرهنگي و تاريخي كشور لطمه بخورد، نه ارزش‌هاي تنوع زيستي ايران‌زمين به مخاطره بيافتد و نه خداي ناكرده شتاب حركت چرخ‌هاي توسعه با لكنت روبرو شود!
     فقط كافي است، تكاني به خود بدهيم و پنجره‌ي فراخ‌تري را براي نگريستن به دنياي پيرامون خود برگزينيم.

همين!

 

     پيوست:
    اقدامي ارزشمند ؛
بانك اطلاعاتي كه برنامه‌ي محيط زيست سازمان ملل متحد – UNEP - در حوزه‌ي پژوهش‌هاي زيست‌محيطي داير كرده است.