قدرداني امام جمعه ماسال از انعكاس گزارش فاجعه در جنگل‌هاي منطقه

موقعيت شهرستان ماسال در استان گيلان

  خبرهاي رسيده از شهرستان زيباي ماسال، حكايت از آن دارد كه گويا خوشبختانه يادداشت نگارنده در باره‌ي غارت جنگل‌هاي ارزشمند هيركاني توسط پروانه‌ي سفيد و بازتاب آن در روزنامه همشهري و برخی سایتهای خبری و خبرگزاری ها، مورد توجه مردم و مسئولين محلي شهرستان ماسال قرار گرفته است، به نحوي كه حتا حجت‌الاسلام سيد شفيع امامي (امام جمعه ماسال) موضوع را به خطبه‌هاي نماز جمعه اين هفته‌ي ماسال كشانده و با تقدير از روزنامه‌ي همشهري براي رسانه‌اي كردن موضوع، از مسئولين خواسته است تا بيش از پيش ...

ادامه نوشته

بازخورد‌ها


    از مديريت سايت خبري «بازنويس» كه به دو يادداشت اخير نگارنده در مورد جنگل ماسال و هدررفت گاز عنايت كرده و آنها را در ابعادي وسيع‌تر منتشر كردند، قدرداني مي‌كنم.

سپاس از رسانه ملی و خبرگزاری فارس

 

فرهاد ورهرام - عكس از خبرگزاري فارس

     در احترام به شخصيت والاي فرهاد ورهرام، خوشبختانه امروز هم در رسانه ملي – شبكه دو، برنامه روز از نو – و هم در خبرگزاري فارس، برنامه‌ي نقد و بررسي آخرين ساخته اين فيلمساز عاشق طبيعت وطن انعكاس يافته است.
     ضمن سپاس از اين دو رسانه، بار ديگر اعلام مي‌دارم كه حضور در اين نشست علمي هنري در تالار اجتماعات مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع كشور آزاد بوده و محدوديتي ندارد.

اطلاعات بيشتر

درج نظر

گفتگو با راديو زمانه به بهانه موج سبز دوّم

به نجات تالابها بيانديشيم ... راديو زمانه


    راديو زمانه به مناسبت حمايت وبلاگستان فارسي از تالاب‌هاي ارزشمند ايران و شكل‌گيري موج سبز دوّم، گفتگويي را با سپهر سليمي و نگارنده – به همت مينو صابري - به انجام رسانده كه مشروح آن را با عنوان: «محیط زیست، یک مسأله لوکس و فرعی نیست» مي‌توانيد اينجا بخوانيد.

درج نظر

فرهاد ورهرام ، مهمان ويژه ما در آخرين روز از نخستين ماه تابستان 87

استاد فرهاد ورهرام


    ساعت 9 صبح روز دوشنبه، 31 تيرماه 1387، اهالي مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع كشور ميزبان مستندساز برجسته‌ي وطن، فرهاد ورهرام هستند تا به بهانه‌ي نمايش آخرين اثر ارزشمندش – خلوت جنگل – به گراميداشت يك عمر فعاليت گرانسنگ هنري اين هنرمند فرزانه‌ي ايراني بپردازند. هنرمندي كه سال‌هاي سال است از دريچه‌ي دوربينش جهانيان را با زيبايي‌هاي طبيعت بكر ايران‌زمين، از ناهمواري‌هاي مواج مصر و جندق گرفته تا نبكاها و كلوت‌هاي افسانه‌اي لوت؛ و از بلنداي دماوند گرفته تا دالاهو و نايبند ... آشنا ساخته و مي‌سازد ...
    گفتني آنكه در اين نشست دوساعته، علاوه بر نمايش فيلم، به نقد و بررسي آن از منظر كارشناسان و پژوهشگران حوزه‌ي منابع طبيعي پرداخته و درعين حال، پذيراي نمايندگاني از تشكل‌هاي مردم‌نهاد، رسانه‌هاي گروهي و ديگر فيلمسازان مستقل نيز خواهيم بود.
    از ميان آناني كه حضورشان را تا اين لحظه اعلام كرده‌اند، مي‌توان به اساتيد ارجمندي چون دكتر اسماعيل كهرم، مهندس نصرتي، همایون امامی، حسن نقاشی، دكتر سيامك معطري، استاد محمدعلي اينانلو، مهندس باقرزاده كريمي و ... اشاره كرد.


    نشاني مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع را در تارنماي انجمن اعضاي هيأت علمي مؤسسه مي‌توانيد بازيابيد و يا مي‌توانيد براي اطلاعات بيشتر و هماهنگي حضور در اين نشست علمي فرهنگي، با شماره تلفن‌هاي زير تماس بگيريد:
دكتر احمد رحماني (رييس هيأت مديره انجمن): 09123440456
دكتر محمد متيني‌زاده (عضو هيأت مديره انجمن): 09124072530
روابط عمومي و امور بين‌الملل مؤسسه (آقاي طوقي): 44195901

 

در باره فرهاد ورهرام و خلوت جنگل:
سینمای مردم‌شناسی ایران وامدار فرهاد ورهرام است
مراسم شب فرهاد ورهرام
در مركز هنرپژوهی نقش جهان تهران شب "فرهاد ورهرام" برگزار مي‌شود
مراسم بزرگداشت فرهاد ورهرام – راديو زمانه
فرهاد ورهرام
گزارش شب فرهاد ورهرام
نمایش 4فیلم از 4دهه مستند سازی «فرهاد ورهرام»
فرهاد ورهرام میهمان "هنرمند"
خلوت جنگل نمايش داده شد
ضعف در پژوهش، فاصله زياد با مخاطب
ورهرام:«خلوت جنگل» تجربه جدیدی است
برگزيدگان نخستين جشنواره بين المللي فيلم مستند ايران (سينما حقيقت) اعلام شد
تجربه ساخت فیلم گذر شهر بر آب - فرهاد ورهرام

درج نظر

در ستايش تيتر صفحه‌‌ي يك روزنامه اعتماد امروز!

 

خبري خوش براي طرفداران محيط زيست در ايران

با سپاس از مريم خورسند، مونا قاسميان و حميدرضا ميرزاده

طبيعت‌‌خواران! يك گام به عقب

 

     خبري كه روز جمعه بر روي درگاه محيط زيست خبرگزاري ايسنا و پورتال انجمن منتشر شد و امروز به تيتر صفحه‌ي يك روزنامه‌ي اعتماد رسيد، خبر كوچكي نيست! بخصوص اگر بدانيم كه سالهاست در اين ديار كمتر روزنامه‌اي حاضر مي‌شود فروشش را با اختصاص دادن يك تيتر در صفحه‌ي آغازين خويش به محيط زيست، كاهش دهد!
    امّا امروز اين اتفاق افتاد و اعتماد در نيم‌صفحه‌ي اوّل خويش تيتر زد:

«راي ديوان عدالت اداري به نفع محيط زيست»

     رأيي كه بي‌شك براي مدت‌ها خواب آرام را از طبيعت‌خواران صاحب‌منصب خواهد ربود.

    و اما ماجرا چیست؟ 
    اقدامي كه ديوان عدالت اداري بر اساس شكايت سازمان بازرسي كل كشور انجام داد (ابطال تبصره ماده 4 آيين‎نامه اجرايي ماده 180 قانون برنامه 5 ساله سوّم)، بي‌شك چون نگيني فروزان در پرونده‌ي اين دو نهاد نظارتي باقي خواهد ماند و طرفداران محيط زيست وطن، هيچگاه اين رويكرد مثبت و ارزشمند را كه در راستاي صيانت از اصل 50 قانون اساسي جمهوري اسلامي صورت گرفته است، از خاطر نخواهند برد.
    كمتر از 9 درصد از ايران‌زمين، بر بنياد ميثاقي جهاني به عنوان مناطق حفاظت‌شده يا پارك ملّي انتخاب گشته تا همچو اندوخته‌ي ژنتيكي و حافظه‌ي تاريخ طبيعي اين بوم و بر براي نسل‌هاي آينده باقي ماند. بي‌شك مجموع 12 هزار گونه‌ي گياهي و جانوري موجود در اين سرزمين‌هاي بكر و ارزشمند و محيط‌هاي تالابي، نه فقط متعلق به نسل امروز و فرداي ايران، كه ميراثي جهاني است و بايد نشان دهيم كه استحقاق مديريت بر چنين سرزميني كه هر هكتار از آن، بيش از 22 برابر هر هكتار از خشكي‌هاي جهان ارزش دارد، هستيم.
    اين در حالی است که جهانِ متمدّن ظاهراً سالهاست پندِ هوشمندانه‌ي انديشمندِ بزرگ خود، باک نيستر فولرِ فقيد را آويزه‌ي گوش قرار داده که می‌گويد: «جهانی بيانديشيد، محلی عمل کنيد.» تعيين مناطق چهارگانه  و اهتمام به حراستِ پايدارِ از تنوّع زيستی موجود در اين اندوخته‌گاه‌های ارزشمند، از همين آموزه است که ريشه می‌گيرد؛ آموزه‌اي كه به درستي روح آن در ماده 16 قانون حفاظت و بهسازي محيط زيست مصوب 1353 دميده شده است.
    نبايد از اين واقعيت چشم پوشيد که پاسداری از تنوّع زيستی، گرايه‌ای جهانی با ريشه‌های کهن فرهنگی، مذهبی است؛ چرا که بر بنياد يکی از آموزه‌های توسعه‌ي پايدار، هر چه گوناگوني و پايداريِ چهره‌هاي متنوّع حيات بيشتر و تضمین‌یافته‌تر باشد، مي‌توان به دورنماي بقای زيست‌بوم‌هاي زميني اميدوارتر بوده و با اطميناني بيشتر و اراده‌ای راسخ‌تر، براي آينده‌اي دوردست‌تر برنامه‌ريزي كرد. بنابراین گزاف نخواهد بود، اگر ادعا شود: درجه‌ي پایداری تمدّن انسانی، متناسب با اهمیتی خواهد بود که در فرهنگ جهانی، نسبت به حراست از تنوّع زیستی وجود خواهد داشت.
    و درست به همين دليل است كه اينك محمّد درويش به عنوان يكي از طرفداران پرشمار طبيعت وطن، به نشانه‌ي قدرشناسي و تكريم اين حركت طبيعت‌مدارانه‌ي دو دستگاه اصلي نظارتي كشور (ديوان عدالت اداري و سازمان بازرسي كل كشور) كلاه از سر برداشته و به سهم خويش چنين تلاش‌هايي را حرمت مي‌نهد.
    باشد كه بتوانيم با حفاظت و حراست واقعي از محيط زيست ناهمتاي خويش، عملاً بر بنياد اصل مترقي 50 قانون اساسي حركت كرده و حيات اجتماعي روبه رشد اين مردم فهيم را تضمين كنيم.

انشاالله

این یادداشت امروز به صورت همزمان در صفحه ۱۸ اعتماد منتشر شد.

درج نظر

التيماتوم ال گور به آمريكائيان!

ال گور

      بازخوردهاي بهترين خبر قرن براي طرفداران محيط زيست، اينك مي‌رود تا نهضتي بزرگ را در ايالات متحده آمريكا به رهبري ال گور به راه اندازد؛ نهضتي كه مهمترين آرمانش اين است كه بتواند وابستگي پرمصرف‌ترين مردم جهان  - آمريكا - را در طول ۱۰ سال آينده به انرژي فسيلي پايان داده و به كاربست انرژي‌هاي نو شتاب و دوام بيشتري بخشد ...

ادامه نوشته

و باز هم دردهايي كه درختان مي‌كشند …

در حرمت دردي كه درختان مي كشند …

۲۶ فروردين سال گذشته، يادداشتي را در «مهاربيابان‌زايي» منتشر كردم با عنوان: «دردهايي كه درختان مي‌كشند تا به چشم آيند
     امروز هم تصاويري به دستم رسيد كه ...

ادامه نوشته

مهماني از جزيره گوام در مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع كشور

 

دكتر شهرام خسروپناه در تالار اجتماعات موسسه - ۲۴ تير ۸۷

     همان طور كه پيش‌تر هم اعلام شده بود، دوشنبه گذشته – ۲۴ تيرماه ۱۳۸۷- آقاي دكتر شهرام خسروپناه، پژوهشگر مؤسسه تحقيقات محيط زيست و آب دانشگاه گوام، مهمان ما در باغ گياه‌شناسي ملّي ايران بودند و به ارايه‌ي پژوهش‌هاي خويش در مورد «مدل پتانسيل فرسايش خاك در حوزه‌هاي آبخيز» پرداختند ...

ادامه نوشته

54 ميليارد دلار، تلفات گاز در جهان ؛ خبر خوشي كه اشك آدم را درمي‌آورد!

مشعل‌هاي پارس جنوبي - زمستان ۸۵

    امروز در درگاه علمي خبرگزاري ايرنا، خبري را ديدم كه اشاره به عزم دولت براي كاهش هدررفت گاز از مشعل پالايشگاه‌ها و چاه‌هاي نفت كشور داشت؛ خبري كه ظاهراً بايد آن را در رده‌ي خبرهاي خوش ارزيابي و طبقه‌بندي كرد. امّا اشكم را درآورد!

ادامه نوشته

در ستايش آزادي ؛ آزادي سياه‌ترين كوه ايران!

پيروزي طرفداران محيط زيست در اصفهان مبارك باد …

    نبايد از اين دستاورد بزرگ طرفداران محيط زيست در اصفهان به راحتي گذشت. سپهر سليمي، شاهين سپنتا، مريم خزائلي و ديگر دوستانشان در ديار زنده رود، كار بزرگي را سامان داده‌اند، بخصوص اگر بدانيم كه سال گذشته مردمان بجنورد نتوانستند مانع از تراشيدن كوه و نابودي بخش بزرگي از اندوخته‌هاي طبيعي زيست‌بوم شهرشان به بهانه‌ي گسترش فرودگاه بجنورد شوند. آنها هر چه فرياد زدند به جايي نرسيد …

ادامه نوشته

بياييم به ثبت روزي غرورآفرين در تقويم‌هاي رسمي كشور بيانديشيم

كاش مي‌شد روزي هم به سوي نيروگاه‌هاي خورشيدي در كشورمان اينگونه برانيم!

    آلودگي چيست؟ چند نوع آلودگي داريم؟ كداميك خطرناك‌ترند؟ مهمترين عامل آلودگي ريشه در فشارهاي انساني دارد، يا واقعيتي طبيعي است؟ چرا بشر به سوي كاربست راديواكتيو رفت؟ آيا نيازي معقول براي پاسخگويي به كمبود كارمايه (انرژي) او را به سمت ساخت نيروگاه اتمي كشاند يا ميل به قدرت‌طلبي و آزمندي؟
    دريافت‌هاي مورد اشاره در شمار مهمترين پرسش‌هايي است كه بارها شنيده يا در ذهن خود مرور كرده‌ايم؛ پرسش‌هايي كه كوشيده‌ام در اين مجال بيشتر به آنها نزديك شوم ...

ادامه نوشته

بي‌كارترين مشاوران يك رييس جمهور!

    دوشنبه‌ شب گذشته، ۲۴ تيرماه ۱۳۸۷، رييس جمهور ايران، محمود احمدي‌نژاد در گفتگوي زنده با دو تن از خبرنگاران رسانه‌ي ملّي، كوشيد تا ابهامات موجود در طرح تحول اقتصادي خويش را برطرف كند. مشروح اين گفتگو را مي‌توانيد در همشهري آن لاين ببينيد و بخوانيد.

گفتگوي رييس جمهور با دو تن از خبرنگاران رسانه ملي - ۲۴ تير ۱۳۸۷ - عكس از همشهري

ادامه نوشته

بحران آب و مديريت ضعيف دولت

بازخورد ديدگاه‌هاي نگارنده در روزنامه همبستگي، اعتماد، سايت براي يك ايران و

 پورتال وزارت جهاد كشاورزي

"نوع نگاه حاكم بر مديريت آب خطرناك است، نه محدويت‌هاي طبيعي سرزمين"

همچنين از همشهري كه به انعكاس فاجعه ماسال در شماره امروز خود اقدام كرده است، سپاسگزارم.

"پروانه سفيد، باريكه سبز شمال را تهديد مي‌كند"

دهن‌كجي وزارت نيرو به ايرانيان تا كجا ادامه خواهد داشت؟!

    نزديك به دو سال از اقدام شرم‌آور و حيرت‌انگيز وزارت نيرو در شكستن حرمت آرامگاه حكيم فرزانه توس، فردوسي بزرگ مي‌گذرد؛ در طول اين مدّت تقريباً همه‌ي شخصيت‌هاي حقوقي و حقيقي داخل و خارج از كشور اين اقدام ننگين را محكوم كرده و خواستار عذرخواهي رسمي وزارت نيرو و برچيدن دكل‌هاي برق از اطراف آرامگاه فردوسي شدند. شايد برايتان متصور نباشد كه در اين موج اعتراض، افرادي چون معاون رييس‌جمهور كنوني هم همراه بوده و تاكنون سه نامه به شخص وزير نيرو، جناب فتاح نوشته و رسماً از وي خواسته تا خود به اين شرمساري پايان دهد. بسياري از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، استانداران، هنرمندان و مردم كوچه و بازار اين عمل را محكوم كرده و مجدانه از مسئولين امر تقاضاي رسيدگي كرده‌اند ... 

دكلهاي برق در حريم آرامگاه كاملاً مشهود است …
ادامه نوشته

يك خبر خوش ديگر: بولدوزرها در سراب كم‌ آوردند!


    به دنبال درج خبري در اين تارنما، مبني بر آغاز عمليات تخريب مراتع بسيار مرغوب منطقه‌ي عمومي شهرستان سراب، به بهانه‌ي احداث جاده‌ي عشايري در روستاي گلدباخان – شمال كوه بزگوش – خوشبختانه هم‌اكنون از طريق محمّد فياض، رييس بخش تحقيقات مرتع مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع كشور كه موضوع را پيگيري مي‌كرد، متوجه شدم، گويا مسئولين امر پي به اشتباه خود برده و با شكايت اداره كل منابع طبيعي استان آذربايجان شرقي، فعلاً عمليات راه‌سازي متوقف شده است.
    نكته‌ي عجيب ماجرا اين است كه به گفته‌ي دكتر شاهمرداي - كه اخيراً از منطقه مراجعت كرده‌اند - يك جاده‌ي دسترسي نسبتاً با كيفيت براي رفت و آمد چند خانوار عشايري منطقه موجود بوده و حتا خودروهايي نظير پرايد هم مي‌توانستند به راحتي از آن تردد كنند و اصولاً نيازي نبوده كه به بهانه‌ي كوتاه كردن راه، چنين خسارت بزرگي را بر مراتع منطقه وارد كرد؛ مراتعي كه در حقيقت، مهمترين منبع حيات دام همان عشاير به شمار مي‌روند.
    به هر حال و به سهم خويش، از همه‌ي هموطنان عزيزي كه به سرعت و مسئوليت‌شناسانه در اين مهم اقدام كرده و از حق طبيعت و نسل‌هاي آينده دفاع كردند، قدرداني مي‌كنم.
    اين رخداد بار ديگر نشان داد كه ما مي‌توانيم.

درج نظر

خبرهای خوش خورشیدی در یاهو!

    اگر هم‌اكنون سري به سايت اصلي yahoo بزنيد، چشمتان به تصويري از آينه‌هاي خورشيدي مي‌خورد با اين تيتر: No job shortage here
    و سپس در ادامه از قول خانم: Christine Real de Azua، سخنگوي سازمان انرژي بادي آمريكا مي‌خوانيم: ما به هر نوع شغلي و با هر گرايشي در اين حوزه نيازمنديم.

تصوير نخست امروز سايت ياهو


    اين سخنگو مي‌افزايد: ميزان رشد اين سازمان، تنها در مقايسه با سال گذشته به 45 درصد مي‌رسد. آن هم در زمانه‌اي كه ركود اقتصادي در آمريكا و اروپا بيداد مي‌كند!
    و اينها تازه از نتايج سحر است ...
    يادتان هست، چندي پيش از بهترين خبر زيست‌محيطي قرن نوشتم؟ وقتي قيمت حامل‌هاي انرژي، واقعي شود، آنگاه مديران و حاكمان به آن صرافت خواهند افتاد تا براي جايگزيني اشكال ديگر انرژي در حوزه‌ي كارمايه‌هاي نو (نور خورشيد، باد، زمين‌گرمايي، جزر و مد و ...) به پژوهش و مطالعه و سرمايه‌گذاري بپردازند.
    باز هم مي‌گويم: چنانچه فقط 20 هزار هكتار از عرصه‌ي پهناور 32 ميليون هكتاري بيابان‌هاي كشور را به سلول‌هاي فتوولتائيك مجهز كنيم، آنگاه تمامي كمبود برق كنوني كشور، بدون كمترين آلودگي و فشار مضاعف بر محيط زيست تأمين خواهد شد و اگر اين رقم را در 10 يا 100 ضرب كنيم، به راحتي بدل به كشوري سبز و صادركننده‌ي انرژي خواهيم شد؛ كشوري كه مردمانش مي‌توانند از درآمد سرانه‌ي 20 هزاردلاري در سال لذت ببرند و پروردگار مهربان را به دليل برخورداري كشورشان از موهبتي به نام «كوير و بيابان» ستايش كنند.
    فراموش نكنيم! بيابان‌ها، همان صندوق ذخيره ارزي ايرانيان هستند، به شرط آنكه بكوشيم تا از همان جايي كه هميشه مي‌نگريم و مي‌شنويم و مي‌بوييم، تغيير زاويه داده و منظر نويني اختيار كنيم.

دكتر مهدي فرح‌پور، عميقاً باور دارد كه با استحصال انرژي خورشيدي مي توان مشكل بيكاري جوانان را در مناطق مركزي كشور حل كرد.

     مؤخره:
     ساعتي پيش، دكتر مهدي فرح‌پور، معاون پژوهشي مؤسسه متبوع به من زنگ زد و گفت: درويش! صفحه‌ي اوّل سايت ياهو را نگاه كن؛ فكر كنم خبرش برايت جالب باشد. ممنون از فرح‌پور عزيز كه مشتاقانه مي‌كوشد تا برنامه‌ي راهبردي بيابان بتواند سبب‌ساز تحولي بزرگ و مثبت براي كشور و مردم شود.

درج نظر

فاجعه در جنگل‌هاي ماسال! چرا همه خود را به خواب زده‌ايم؟!

     دوست و همكار عزيزم، سيدجعفر سيد اخلاقي، امروز تصاويري از رويشگاه‌هاي جنگلي ماسال در غرب استان گيلان را به من نشان داد كه خود، هفته‌ي گذشته از منطقه برداشت كرده بود. آنچه مي‌ديدم، حقيقتاً باورنكردني و غم‌بار بود، بيش از 50 درصد از درختان با تنه‌هايي كاملاً برهنه و خشك خودنمايي مي‌كردند و روند برهنگي به صورتي شتابان در حال گسترش بود ...

ادامه نوشته

از مارمولك‌ها بياموزيم!

در سوگ عشق ...

1)
    ديروز، پدرم از ماجرايي صحبت كرد كه چند ساعتي ذهن اهالي محل را به خود مشغول كرده بود. گويا ظاهراً در كُنج سقف يكي از مغازه‌هاي محل، گنجشكي براي خود لانه درست كرده و چند مدّتي بود كه آن گنجشك ماده به همراه سه فرزندش كه تازه از تخم بيرون آمده بودند و همسرش در آن كنج اكولوژيك و دنج! روزگار مي‌گذراندند. پدر مي‌گفت: يكي از سرگرمي‌هاي ما در اين روزها، تماشاي غذادادن مادر به جوجه گنجشك‌ها بود ... مادر با چه مرارتي به دنبال ذره‌اي غذا مي‌گشت و آن را دانه به دانه و به نوبت به لانه آورده و در دهان فرزندان مي‌گذاشت و مي‌رفت و دوباره و ... دوباره اين كار را تكرار مي‌كرد، بدون خستگي ...
    امّا ديروز، وقتي كه گنجشك ماده بر روي كف خيابان مشغول برداشتن تكه‌اي غذا بوده، ناگهان اتومبيلي كه با سرعت از آن محل عبور مي‌كرده، او را زير مي‌كند و جا در جا مي‌كشد ... پدر مي‌گفت: عكس‌العمل گنجشك نر، واقعاً همه‌ي ما را به حيرت انداخت ... او دمي بر بالاي سر همسرش حاضر مي‌شد، با نوك تكاني به وي مي‌داد، جيك جيك غريبي سر مي‌داد و آنگاه مي‌رفت تا وظيفه‌ي مادر را كامل كرده و به فرزندان غذا دهد ... و باز اين دور را تكرار مي‌كرد ... پدر مي‌گفت: تا ساعت‌ها اين كار را تكرار كرد و همه‌ي كساني كه اين صحنه را ديدند، فكر نكنم هيچگاه منظره‌ي آن را از خاطر ببرند ...

 

مارمولكي در كوير سياه كوه قم

2)
    در صفحه يك از شماره 312 خبرنامه‌ي مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع كشور، حكايتي پندآموز از رخدادي عجيب درج شده كه حتا اگر اغراق‌آميز و نامحتمل هم باشد، حاوي پيام و زنهار ارزشمندي به آدميان است.
    ماجرا از اين قرار بود كه يكي از شهروندان ژاپني پس از ديدن ميخي كه بر بدن يك مارمولك فرورفته سخت حيرت‌زده و ناراحت مي‌شود. او بعد از آنكه تصميم به تخريب ديوار قديمي منزل و بازسازي آن كرده بود، اين مارمولك دردمند را بر سينه‌ي ديوار مي‌بيند و بسيار حيرت مي‌كند! چرا كه چندين سال از زدن آن ميخ به ديوار مي‌گذشت و در تمام اين زمان طولاني، جاندار بي‌گناه نه‌تنها اين درد را تحمل كرده بود، بلكه همچنان زنده مانده و مرگ را به چالش كشيده بود! امّا چگونه؟! مگر مي‌شود مارمولكي كه حركت نمي‌كند و اسير شده است، بتواند غذاي مورد نيازش را براي همه این سالها تأمين سازد. آن ژاپني نيز، كارش را تعطيل كرده و غرق در حيرت به مشاهده‌ي مارمولك و كشف راز ماندگاري‌ و بقايش مي‌پردازد كه ناگهان صحنه‌ي شگفت‌انگيز ديگري را مي‌بيند! او مارمولك ديگري را مشاهده مي‌كند كه با دهاني پر از غذا به مارمولك اسير نزديك شده و بدين‌ترتيب او را تغذيه مي‌كرده است!
   آن مرد با خود مي‌گويد: «اگر موجود به اين كوچكي مي‌تواند عشق به اين بزرگي را با خود حمل كرده و بپروراند و سال‌ها، ايثارگرانه عشقش را نثار يك هم‌نوع كند، ما انسان‌ها از چه ظرفيت بزرگي براي مهرورزي و نيكوخصالي برخوردار هستيم و تا چه حد مي‌توانيم عاشق باشيم».


3)
   چندي پيش، مستندي شگفت‌انگيز را از شبكه چهارم سيما نظاره‌گر بودم  كه توسط يك فيلم‌بردار آماتور شكار شده بود. او به طرزي تصادفي و عجيب شاهد به دام افتادن چند گاوميش توسط چندين شير عظيم‌الجثه بود و به چشم خود ديد كه چگونه گاوميش‌ها به جاي فرار كردن، تصميم مي‌گيرند با يكديگر متحد شده و براي نجات فرد ضعيف و اسير شده‌ي گله، خود را به خطر اندازند و به جنگ سلطان حيوانات روند! و در نهايت نيز، پيروز شده و شيرها را فراري داده و به مراقبت از هم‌نوع زخمي خويش بپردازند.

4)
    آخرين مورد - كه در مراسم اهداي جايزه در كانون عالي گسترش فضاي سبز و حفظ محيط زيست ايران هم به آن اشاره كردم -در همين تابستان گذشته رخ داد. ماجرايي عبرت‌آموز در حوضه‌ي آبخيز باران‌دوز (استان آذربايجان غربي) كه از نزديك شاهدش بودم. در حوالي روستاي ممكان، شاهد پارس بي‌امان و يكريز سگي بودم كه پس از پرس و جو دريافتم، آن سگ گله از شب قبل مشغول پارس كردن بوده، چرا كه يكي از گوسفندان از بالاي صخره‌اي سنگي به پايين پرتاب شده و پايش شكسته بوده و درنتيجه، اين سگ وفادار و مسئوليت‌شناس تمامي شب را بر بالاي پيكر آسيب‌ديده‌ي گوسفند به صبح كرده تا مبادا گرگ‌ها به آن حيوان آسيب‌ديده حمله كنند و در عين حال، آنقدر پارس كرد تا صاحبش متوجه او شد و براي بردن گوسفند، از آبادي مراجعت كرد و در تمام اين مدت (حدود 10 ساعت) خودش بدون آب و غذا ماند، اما صحنه را ترك نكرد!

فرجام سخن:
خواستم بگويم: دست‌كم بخشي از ما آدم‌هاي مغرور و اغلب از خودراضي، هنوز كه هنوز است خيلي خيلي كم در باره‌ي دنياي اسرارآميز حيوانات مي‌دانيم، در صورتي كه بسياري از همين حيوانات به ظاهر نفهم، نشان داده و مي‌دهند كه در خيلي از موارد تعريف شايسته‌‌ و عبرت‌آموزي از عشق، ايثار، حمايت و اميد را براي ارايه دادن در اختيار دارند.
راستي! چگونه است كه ما آدم‌ها به خود حق مي‌دهيم تا به بهانه‌ي سرگرم‌كردن خويش، مجوز آزار حيوانات در در قالب برپايي سيرك را صادر كنيم؟ و غم‌انگيزتر از آن، شاهد حمايت سازمان حفاظت محيط زيست از برپايي‌اش هم باشيم؟!

مؤخره:
خوشحال مي‌شوم اگر خوانندگان عزيز اين تارنما نيز از تجربيات و يافته‌هاي خويش در مورد شجاعت و وفاداري و مقاومت و عشق حيوانات با ديگر هموطنان‌شان سخن بگويند و دريافت‌هاي خويش را در محيط مجازي به اشتراك نهند.

عكس‌هاي بيشتر

موج سبز دوم و سپاس از مديران بالاترين

سپاس از مديران بالاترين


    بايد اعتراف كنم در طول يك هفته‌ي گذشته كه دومين موج سبز وبلاگستان فارسي به همت محسن تيزهوش عزيز در حمايت از افسانه‌اي‌ترين بخش از زيست‌بوم وطن، يعني تالاب‌ها به حركت و غليان درآمد، هيچگاه گمان نمي‌كردم كه هموطنان قلم به دستم در دنياي مجازي اينگونه سخاوتمندانه و مسئوليت‌شناسانه به اين دعوت لبيك گفته و در رساي تالاب‌ها برگي زرين از دفتر مجازي خود را با نواهاي پرندگان و عطر و بوي گلها و سبزينه‌هاي تالابي بيارايند.
     امّا در كمال ناباوري و در عين شعف و شادي بايد اعلام كنم كه اين اتفاق افتاد و در مقطعي از سال كه بسياري از دانشجويان، يعني طيف اصلي مخاطب وبلاگ‌هاي علمي از دنياي اينترنت به دليل روزهاي تعطيلي دانشگاه‌ها دور هستند، استقبال بسيار شايان توجهي از دومين فراخوان سبز به وقوع پيوست و بار ديگر نشان داد كه محيط زيست مي‌رود تا به مقوله‌اي جدي و اثرگذار در بين مردم بدل شود.

 

موج سبز دوم


    در اين ميان، نبايد از نقش و جايگاه تارنماي پرطرفدار و پربيننده‌ي بالاترين غفلت كرد. به ويژه وقتي دريابيم كه در طول يك هفته‌ي اخير، مديران گرامي اين سايت محبوب، نهايت تلاش و همياري خود را كردند تا موضوع داغ «حمايت وبلاگستان از تالاب‌هاي ايران» - با بيش از ۱۴۰ لينك - همواره در بين يكي از دو لينك پرطرفدار صدر جدول باقي بماند؛ رخدادي كه در طول فعاليت اين سايت، كمتر مشاهده شده يا دست‌كم نگارنده به ياد مي‌آورد.

مهدي، يكي از مديران سختكوش بالاترين


    به هر حال، در اينجا، فرصت را مغتنم دانسته، ضمن سپاس مجدد از اين همراهي و همدلي ارزشمند، از مديران گرامي بالاترين مي‌خواهم تا درخواست مكرر ديگر دوستان همراه را جدي گرفته و به مقوله‌ي «لينك‌هاي محيط زيستي» با يك موضوع واحد به نام «محيط زيست» برخورد كرده و عنايت كند.

    پژواك‌ها:

    - اگر تالاب ها و بيابان ها نباشند - شبكه خبري برنانيوز

   - اگر تالاب‌ها را از دست دهیم - روزنامه كارگزاران

درج نظر

در باره‌ي بهشت پرندگان ساحلي – تالاب‌ها - بيشتر بدانيم (آخرين روز از موج سبز دوم)

dsc۰۴۲۰۹.JPG

    مطابق تعريفي كه در كنوانسيون جهاني رامسر مورد تأكيد و تأييد قرار گرفته است: «به مناطق پست باتلاقي، مردابي، آبگيرهاي طبيعي يا مصنوعي، دايمي يا موقت داراي آب ساكن يا جاري، شيرين، نيم‌شور يا شور و مناطق داراي آبهاي دريايي كه عمق آنها در حالت جزر كامل از 6 متر تجاوز نمي‌كند، تالاب گويند.» جايگاه استقرار آنها را اصطلاحاً، منطقه‌ي گذرگاهي (بين آب و خشكي) گفته و از همين رو، نوعي كناربوم يا Ecotone به حساب مي‌آيند. اين زيستگاه‌ها، يكي از مناسب‌ترين مكان‌هاي استقرار حيات وحش، به ويژه پرندگان و آبزيان مهم جهان و به خصوص گونه‌هاي درحال انقراض بوده و از همين‌رو، از اهميت راهبردي فراواني برخوردارند. تالاب‌ها از ديرباز، نقش صافي (فيلتر)هاي اوليه‌ي آب را در طبيعت برعهده داشته‌اند؛ نقشي كه امروزه به سبب اثرات تخريبي فعاليت‌هاي انسان در حوزه‌ي فن‌سپهر (Technosphere) و افزايش بارِ آلودگي‌هاي منتج از آن موسوم به تكنوژنيك (Technojenic: مجموع عمليات ناشي از كاربرد ابزارها، ماشين‌آلات و ديگر فعاليت‌ها يا فشارهاي انساني را عمليات تكنوژنتيك گويند)، به مرور مختل و از تأثير آن كاسته شده است. اين درحالي است كه با ازدست‌رفتنِ تالاب‌ها، نقش مثبت و چندجانبه‌ي آنها در زيست‌بوم (توليدات زيستي، اهميت زيستگاهي و ژنتيكي، جلوگيري از سيلاب، تخليه و تأمين آبهاي زيرزميني، تثبيت اراضي ساحلي، مهار فرسايش و افزايش كيفيت آب) نيز، براي هميشه از بين خواهد رفت ...


ادامه نوشته

اگر تالاب‌ها را از دست دهيم ...

از موج سبز دوم حمايت كنيم ...

    تالاب‌ها، ارزشمند‌ترين پهنه‌هاي شناخته‌شده در كره‌ي خاك هستند. بيشترين اشكال و تراكم حيات را فقط مي‌توان در تالاب‌ها ديد. اگر تالاب‌ها را از دست دهيم، يعني بايد با 14 درصد از توليد زيست‌توده‌ي گياهي و جانوري جهان خداحافظي كنيم؛ آن هم عرصه‌اي كه فقط 2 صدم درصد از مساحت خشكي‌هاي جهان را به خود اختصاص داده است.

    هموطن عزيز من!
    مرگ تالاب‌ها، يعني بدرود ابدي با 13 درصد از پستانداران، 31 درصد از پرندگان و 52 درصد از ماهيان در حال انقراض جهان.
    آيا مي‌ارزد كه به بهاي سدسازي، تغيير كاربري اراضي به مقاصد كشاورزي يا شهرك‌سازي، جاده‌سازي و ديگر عمليات تكنوژنيك، اين شريان‌هاي حياتي زيست‌كره را با دستان خود نابود سازيم؟
    راشل كارسون، نويسنده كتاب مشهور بهار خاموش، زماني با ناميدي فراوان گفته بود: «بعيد به نظر مي‌رسد كه نسل‌هاي آينده كم‌توجهي ما را به يكپارچگي طبيعت كه پشتوانه‌ي كيفيت زندگي است، مورد بخشش قرار دهند.»
    روح كلام كارسون را مي‌توان ...

ادامه نوشته

اين نامش «توسعه» نيست؛ نامش فقط «جنايت» است و بس!

عكسها مربوط به همان منطقه كوه بزگوش است، اما ربطي به فاجعه امروز - 16 تير 87 ندارد.


    خبرهاي رسيده از منطقه‌ي شهرستان سراب، واقع در شرق استان آذربايجان شرقي حكايت از آن دارد كه صبح امروز – ظاهراً - بولدوزرهاي وزارت راه و ترابري به جان مراتع آباد و درجه‌ي يك منطقه در حاشيه روستاي «گلدباخان» (gald bakhan) واقع در شمال كوه «بزگوش» افتاده‌اند و مشغول پاكسازي منطقه از هرگونه سبزينه و گياه مرتعي هستند. غم‌انگيز‌تر آنكه وقتي همكارم، دكتر امرعلي شاهمرادي كه در منطقه حضور داشته و شاهد حركت لودرها در مسيرهاي مختلف بوده است، معترض شده و به راننده‌ي يكي از لودرها مي‌گويد: مگر نمي‌خواهيد جاده بكشيد؟ پس چرا داريد همه جا را شخم مي‌زنيد؟! آن راننده نيز در كمال آرامش مي‌گويد: آقاي دكتر! چون دقيقاً به ما نگفته‌اند كه كجا را پاكسازي كنيم و صاف نماييم، مجبوريم محكم‌كاري كرده و جايي را از قلم نياندازيم تا دوباره كاري نشود!
و اين همان جنايت بزرگ است كه امروز ...

ادامه نوشته

نامه‌اي از بچه‌ي آباده طشك و موج سبز دوّم وبلاگستان!

     ديروز به صورت اتفاقي، متوجه پيامي شدم كه يك هموطن عزيز از روستاي آباده طشك، در مورد يادداشت مورخ 29 خردادماه 1385 در كامنتدوني وبلاگ قديمي‌ام، درج كرده بود. تاريخ درج پيامش به 9 تيرماه 87 باز‌مي‌گشت؛ آن هم در باره‌ي يادداشتي كه بيش از دو سال پيش نوشته بودم! عنوان آن يادداشت، اين بود: «دریاچه بختگان و یک چشم آبی دیگر
    او با زباني ساده، امّا دلنشين و اثرگذار برايم نوشته است: «جناب آقای محمد درویش واقعاً خوشحال شدم که مطالب شما رو (در مورد دریاچه بختگان و طشک) خوندم. امّا اکنون وقت گریه و زاری نیست. باید آستین همت بالا زد. تا حالا فکر می‌کردم کسی به حال دریاچه و مردم اون غصه نمی‌خوره، ولی حالا می‌بینم که نه! آدم‌های دلسوز هم هنوز پیدا میشن. شما به عنوان یک کارشناس به ما بچه‌های آباده طشک بگید که چه کار بکنیم (محض اطلاع‌تان آباده طشک در جوار دریاچه‌های بختگان و طشک قرار دارد)؟»

    تقريباً تمام روز جمعه‌ام را درگير درخواست دلسوزانه و پيام نهفته در همين چند خط بودم و مسئوليت سنگيني كه متوجه كارشناسان و مديران حوزه‌ي محيط زيست و منابع طبيعي كشور در برهه‌ي حساس كنوني است. تا اينكه دريافتم، سپهر سليمي عزيز، صاحب برترين وبلاگ زيست‌محيطي سال و مبتكر طرح موج سبز، از ديار زنده رود، درخواست كرده تا همه‌ي وبلاگ‌نويسان در اعتراض به نابودي گرانبهاترين بخش از طبيعت، يعني تالاب‌هاي ارزشمند وطن، يكدل شده و يادداشتي را به بهانه‌ي شرايط مرگبار حاكم بر اغلب تالاب‌هاي كشور، به ويژه انزلي، گاوخوني و بختگان - در حد فاصل ۱۵ تا ۲۰ تيرماه -اختصاص دهند.
    اين شد كه از تقارن اين دو درخواست، يادداشت زير بر صفحه‌ي مجازي به ثبت رسيد ...

      يادمان باشد، ايرانيان در سرزميني زيست مي‌كنند كه به پشتوانه‌ي مستندات منتج از كنوانسيون رامسر، چيزي افزون بر يك درصد از مجموع مساحت تالاب‌هاي بين‌المللي جهان را در خود جاي داده‌ است. پهنه‌اي به وسعت تقريبي نزديك به يك و نيم ميليون هكتار كه حدود 33 ميليارد دلار ارزش دارد. براي حفاظت از اين 33 ميليارد دلار سرمايه‌ي ملّي، چقدر هزينه كرده و مي‌كنيم؟!

ادامه نوشته

يك قدرداني ديگر از بروبچه‌هاي همشهري و شهرداري تهران


     به دنبال گزارش روز يكشنبه‌ي اين تارنما، در خصوص هدررفت آب در محل تقاطع بزرگراه شهيد همت به يادگار امام، خوشبختانه دوستان عزيزم در بخش محيط زيست روزنامه همشهري، آقايان اسدالله افلاكي و ناصر كرمي موضوع را پيگيري كرده و به وسيله‌ي خبرنگار سرويس شهري روزنامه، خانم قيدي موضوع به شهردار منطقه‌ي 2 و شوراي شهر تهران منعكس شد. در نتيجه، بعدازظهر ديروز كه مجدداً از منطقه عبور كردم، ملاحظه شد كه خوشبختانه لوله‌ها مرمت شده و ديگر نشت آب وجود ندارد.
    وظيفه‌ي خود مي‌دانم از يكايك مسئولان و هموطناني كه در اين مهم به وظايف شهروندي خويش عمل كرده و در كمترين زمان ممكن، اين مشكل را برطرف كردند، قدرداني كنم.
    اميد كه چنين رخدادهايي تكرار شده و مردم دريابند كه در مديريت زيستگاه‌شان، گوش‌هايي براي شنيدن، چشمهايي براي ديدن و اراده‌اي براي پاسخ دادن و عمل كردن به انتقادات شهروندان وجود دارد.

ادامه نوشته

آينده‌ي سبز جهان، در گرو مهار انرژي‌هاي نو

استفاده از پوشال و كاه در بدنه خانه ها براي عايق بندي - س ان ان - ۱۱ تيرماه ۸۷آينه هاي خورشيدي در دهكده همخوان با طبيعت در آلمان


    در دوّمين روز از هفته‌ي سبز، موسوم به “Going Green“، شبكه‌ي تلويزيوني CNN اقدام به معرفي دهكده‌اي سبز با لقب “Eco village” در كشور جمهوري فدرال آلمان كرد؛ دهكده‌اي كه كوشيده بود تا بيشينه‌ي انرژي ممكن را از كارمايه‌هاي خورشيدي و بادي دريافت كند و افزون بر آن، در معماري بناي خود، تا آنجا كه امكان دارد، هدررفت انرژي را به كمينه برساند.

مهندس پيمان كنعان در تالار اجتماعات موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع - ۱۰ تير ۸۷

     موضوعي كه روز گذشته، پيمان كنعان در مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع نيز بر آن صحه نهاد و گوشزد كرد كه ۳۰ درصد انرژي توليد شده در كشور، به دليل عدم رعايت اصول درست ساختمان‌سازي، عملاً بدون استفاده در بخش ساختمان به هدر مي‌رود.

  در همين ارتباط:

 رواج بی‌سابقه‌ی انرژی‌‌های تجدید پذیر در آلمان

اراده‌ي سبز رسانه‌اي جهان در سكوت كامل همتايان ايراني!

    شامگاه ديروز – 10 تيرماه 87 – وقتي كه متوجه لوگوي سبزرنگ و متفاوت غول رسانه‌اي جهان – CNN- شدم، توجهم جلب شد و دريافتم كه از 30 ژوئن تا 6 جولاي با انگيزه‌ي هشدار و افزايش حساسيت شهروندان جهان به مخاطرات ناشي از پديده‌ي جهان‌گرمايي و تغيير اقليم، موج سبز ديگري كليد خورده است. موجي كه با جستجوي كليد واژه‌ي "Going Green" در موتور محبوب گوگل، دريافتم كه از پيشينه‌‌اي نسبتاً طولاني برخوردار بوده و بيش از 5560000 مأخذ اينترنتي وجود دارد كه تاكنون با اين دغدغه همراه شده است.
    و دريغ از كوچكترين حركت يا خبري در رسانه‌ها و يا وبلاگ‌هاي فارسي‌زبان! چرا؟!

ادامه نوشته

نخستين بازخوردهاي «بهترين خبر قرن» در عمارت آشنای بلوار كشاورز!

 

آينه‌هاي خورشيدي در پارك بمو - فارسپشت بان محيط باني بمو


     آنها كه يادداشت «بهترين خبر قرن براي محيط زيست» را پيش از اين خوانده‌اند، مي‌دانند كه موضوع چيست و آنها كه نخوانده‌اند، بايد بدانند: بهترين خبر قرن براي طرفداران محيط زيست، شتابي است كه در تمايل بسياري از دولت‌ها براي استحصال كارمايه‌هاي نو، همچون انرژي خورشيدي، بادي، زمين‌گرمايي و … پديد آمده است! چرا كه نفت از مرزهاي ۱۴۰ دلار براي هر بشكه گذر كرده و بسياري از ناظران بر اين باورند كه جهانيان بسيار زودتر از آني كه پيش‌بيني مي‌شد، مجبورند با واقعيتي به نام ۲۰۰ دلار براي هر بشكه نفت خام كنار بيايند ...

ادامه نوشته

آيا اين حفره مي‌تواند پل شهيد همت بر يادگار امام را ويران كند؟!

وضعيت مستعمل لوله اصلي هدايت آب كاملاً مشخص است. همچنين رويش علفها بر روي پل نشان از قدمت اين ريزش و هدررفت آب دارد!


    سه‌شنبه‌ي گذشته (۴ تيرماه ۸۷)، هنگامي كه به همراه سيّد جعفر سيّد اخلاقي از دفتر پيمان كنعان در طبقه‌ي چهارم ساختمان انرژي‌هاي نو وزارت نيرو برمي‌گشتم، با اين صحنه روبرو شدم! صحنه‌اي كه شايد نظير آن را در كمتر پايتختي در جهان بتوان ديد. آن هم در اوج بحران خشكسالي و كمبود بي‌سابقه‌ي ذخاير آب شيرين قابل استحصال كشور (رفته بوديم تا دريابيم كه هزينه‌ي استقرار يك دستگاه آب شيرين‌كن خورشيدي در جزيره كيش چقدر تمام مي‌شود و با كمال حيرت دريافتيم كه اين هزينه براي يك ليتر آب شيرين با كيفيت استاندارد كامل، كمتر از ۵۰ ريال خواهد بود، در حالي كه همه مي‌دانيم كه قيمت بطري‌هاي كوچك آب معدني – به ظرفيت ۲۸۰ سي سي – ۲۵۰ تومان است!).
فارغ از موضوع آب‌شيرين‌كن‌هاي خورشيدي، كه بعدها بيشتر از آن خواهيد شنيد و خواند، به موضوع اصلي اين يادداشت برگرديم!

بر روي عكسها كليك كنيد تا بزرگتر ببينيدظاهراً كارگران مسئول آبياري فضاي سبز منطقه مدتهاست كه شاهد اين هدررفت هستند!محل خروج آب از سطح بزرگراه و شروع تخريب - منظره زباله‌ها هم كه حقيقتاً غم انگيز و شرم آور است …


     نخست فكر كردم كه شايد حادثه جديد باشد و بازرسان شهرداري تهران يا سازمان آب منطقه‌اي استان تهران و يا بازرسي كل كشور و يا ده‌ها واحد رنگارنگ نظارتي و حراستي ديگر پايتخت جمهوري اسلامي ايران، هنوز مجال ديدن و گزارش كردن اين رخداد مخرب را نيافته‌اند. امّا ...

ادامه نوشته

سفر به خوزستان ؛ سرزمين نجابت‌هاي برهنه و شن‌هاي رونده

    همان طور كه پيش‌تر هم اشاره كردم، در آخرين هفته‌ي بهار، همزمان با آيين‌هاي بزرگداشت روز جهاني مقابله با بيابان‌زايي، به دعوت اداره كل منابع طبيعي استان خوزستان، براي ايراد سخنراني و بازديد از مناطق جنگل‌كاري‌شده در غرب كرخه راهي يكي از ثروتمندترين و در عين حال محروم‌ترين استان‌هاي كشور شدم! استاني به وسعت ...

ادامه نوشته