یک گفتگوی شنیدنی بین آخانی، حسام و درویش در گلستان!



    در حالی که در این لحظه شعله های آتش در پارک ملی گلستان جای خود را به آتش زیر خاکستر داده است؛ آتشی که اگر امشب بر آن باد نوزد ممکن است تا فردا کاملاً مهار شود؛ امشب در ساعت 20:30 از شبکه‌ی رادیویی گفتگو، یک بحث چالشی و صریح و البته اندکی عجیب بین دکتر حسین آخانی (استاد دانشگاه)، مهندس رسول حسام (مديركل دفتر بازسازي و حوادث غيرمترقبه استان گلستان) و نگارنده درگرفت که در نوع خود کمی تا قسمتی شنیدنی از کاردرآمد ...

ادامه نوشته

و سرانجام رسانه ملّي شماره يك پيامك سبز را اعلام كرد!


    اين شماره را به خاطر بسپاريد: 300001386

    تمامي علاقه‌مندان به محيط زيست مي‌توانند با ارسال پيامك‌هاي خود به اين شماره ي همراه؛ ديدگاه‌ها، طرح‌ها، انتقادها، حمايت‌ها، شكايت‌ها، پيشنهادها، خبرها و خلاصه درد دل‌هاي خود را در حوزه محيط زيست به گردانندگان برنامه گفتگوي داغ سبز انتقال دهند تا شاهد درج آنها از اين تريبون و انشاالله شنيدن پاسخ مسئولين مرتبط باشند.
    در دوازدهمين برنامه از اين سري، فردا - 6 آبان - قرار است به بحران تخريب زيستگاه‌ها و چشم‌اندازهاي كوهستاني كشور با حضور چهره نام آشناي اين حوزه – عباس محمدي، دبير انجمن كوه نوردان ايران– بپردازيم.
    همچنين فايل شنيداري برنامه هفته گذشته در اين نشاني قابل دسترس است و ماجراهايش را مطابق معمول در تارنماي گفتگوي داغ سبز مي‌توانيد پي بگيريد.
    اميدوارم از اين پس شاهد مشاركت فعالانه‌تر هموطنان عزيز در بهبود كيفي گفتگوي داغ سبز باشيم.

    راستی! علاوه بر ارسال پیامک، شما می‌توانید از طریق شماره تلفن 22013766 با گفتگوی داغ سبز تماس گرفته و دیدگاه‌های خویش یا هر نوع خبر و اظهار نظری که در باره محیط زیست یا کیفیت این برنامه دارید، مطرح کنید.
پس لطفاً گفتگوی داغ سبز را از خودتان بدانید و بیشتر مشارکت فرمایید.
    ممنون از عليرضا مبيني عزيز - تهيه كننده علاقه مند و سبز انديش ايران صدا - كه مي كوشد برنامه اي متفاوت ارايه دهد.

درج نظر

اگر فيلتر بود، در اينجا هم مي توانيد نظر بگذاريد.

آيا آب تهران هنوز هم بهترين آب ايران است؟

    موج جديد بحران بر سر كيفيت آب تهران را شايد بتوان از ماجراي دعوت نخبگان و فعالان محيط زيست توسط شهردار تهران در بيست و دومين روز از تيرماه 1389 آغاز كرد. روزي كه محمّدباقر قاليباف متخصصان و فعالان محيط زيست را جمع كرده بود تا عملكرد كابينه‌ي او را در شهرداري تهران از منظر ملاحظات و آموزه‌هاي محيط زيستي نقد كنند. امّا يكي از حاضران به نام دكتر جلال‌الدين شايگان در مقام رييس شاخه‌ي محيط زيست فرهنگستان علوم ايران و استاد دانشگاه صنعتي شريف، سخناني گفت كه خواب از سر بسياري در جلسه و بيرون از آن ربود! ايشان كه خود متخصص پساب و فاضلاب‌هاي شهري و صنعتي هستند، به نتايج مجموعه آزمايش‌هايي اشاره كردند كه با نظارت مستقيم وي انجام گرفته و جملگي خبر از آلودگي خطرناك آب تهران مي‌دهد . شايگان گفت: نه تنها نيترات، بلكه شناسه‌ي ديگري به نام TOC يا همان Total organic carbon در آب تهران وجود دارد كه ميزان استاندارد آن در آب شرب بايد صفر باشد، در صورتي كه ميزان آن در خروجي تصفيه خانه‌ها و چاه‌هاي آب مورد بررسي در تهران بين 3 تا 14 ميلي گرم در ليتر اندازه‌گيري شده است كه بسيار خطرناك است. زيرا اين مواد، هنگامي كه با كلر موجود در آب شرب تركيب مي‌شوند، اغلب تركيبات كلره‌اي را مي‌آفرينند كه بسياري از آنها سرطان‌زا است ...
ادامه نوشته

بررسی ردپای اکولوژیک تهران در سلام تهران!

    ساعت 8:15 صبح امروز – چهارشنبه دوم تیرماه 1389 - به بحث در باره‌ی شاخص‌های محیط زیستی تهران بزرگ در برنامه سلام تهران به همراه دکتر پژمان نوروزی در شبکه پنجم سیما ادامه خواهم داد؛ شهری با وسعت 734 کیلومتر مربع (بزرگتر از مساحت 45 کشور جهان مانند سنگاپور، بحرین و مالدیو) که در طول دویست سال گذشته بیش از 180 برابر بزرگ شده و در همان حال، جمعیتش حدود 600 برابر رشد داشته و از 15 هزار نفر در سال 1164 هجری شمسی به حدود 9 میلیون نفر در امروز رسیده است و از همین رو، ردپایی ژرف بر اندوخته‌های بوم‌شناختی البرز مرکزی برجای نهاده و بسیاری از کارمایه‌های طبیعی را با روندی کاهنده مواجه ساخته است.
ادامه نوشته

سه گفتگو با محمّد درویش به بهانه روز جهانی مقابله با بیابان‌زایی

    این گفتگو‌ها با عناوین:
1-    تهران بیشترین روند بیابان زایی در ایران را دارد در سبز پرس
2-    برداشت 9 میلیارد مترمکعب آب بیش از ظرفیت ذخیره گاه‌ها در خبرگزاری مهر
3-    جنوب تهران در حال فرو نشست است در خبرگزاری مهر

    قابل دسترس است.

ادامه نوشته

آخرین برنامه عصر پرتقالی به مهار بیابان‌زایی رسید!

   این هفته، به بهانه‌ی روز جهانی مقابله با بیابان‌زایی و کاهش اثرات خشکسالی، مهمان مهران دوستی در آخرین سری از برنامه رادیویی عصر پرتقالی هستم. برنامه‌ای که همه‌روزه از ساعت 15 الی 17 مهمان علاقه‌مندان به رادیو جوان است و البته این هفته به پایان خواهد رسید ...

ادامه نوشته

خودتان را برای شنیدن یک 90 محیط زیستی آماده کنید!

   روز گذشته در دفتر اکبر جاهد، مدیر گروه دانش رادیو ایران، یک نشست بی‌سابقه برگزار شد، نشستی که در آن می‌توانستی همه جور فعال محیط زیستی را ببینی! از بانوی 93 ساله‌ی محیط زیست ایران – مه لقاء ملاح – تا جوان شیطونی به نام ناصر کرمی و از مرد همیشه خوددار و متفکر – شهریار عیوض زاده – تا زنی که در کنار پلنگ‌ها می‌خوابد ... همه جمع شده بودند تا به اکبر جاهد و اسماعیل میرفخرایی کمک کنند برای آن که بتوانند، نخستین برنامه‌ی زنده و چالشی را در حوزه‌ی محیط زیست کلید بزنند. برنامه‌ای که قرار است از سوم تیرماه 1389 ساعت 15 از رادیو ایران و به صورت هفتگی در روزهای پنج‌شنبه پخش شود ...
ادامه نوشته

هشداری از رهبری نظام به متولیان طرح مسکن مهر!

    چندین بار تاکنون در همین تارنما تکرار شده که مسکن مهر سزاوار نیست با منابع طبیعی نامهری کند. اینک کلامی از رهبر جمهوری اسلامی ایران – توسط ابوطالب ندری عزیز - به دستم رسیده که بسیار خوشحالم کرد و امیدوارم به واسطه‌ی نفوذ این کلام، دیگر شاهد رخدادهایی چون ماجرای تلخ گیلاوند یا باغ کشاورزی گرگان
نباشیم ...
ادامه نوشته

انعکاس روز جهانی محیط زیست در رادیو جوان!

    امروز مهمان رادیو جوان هستم تا در برنامه انعکاس و به بهانه‌ی روز جهانی محیط زیست، با هموطنانم از محیط زیست سخن بگویم؛ از کیفیتی که می‌تواند ضامن نشاط و بالندگی هر جامعه و کشوری باشد و درجه‌ی مطلوبیت آن، یکی از شاخص‌های شادابی سرزمین و مردمانش است ...
ادامه نوشته

امشب در برنامه کارآگاهان علم - رادیو جوان

    کارآگاهان علم، نام برنامه‌ای است که توسط گروه جوان و دانش رادیو جوان، تهیه می‌شود و به صورت زنده از ساعت 22 الی 23:30 چهارشنبه شب‌ها از رادیو جوان پخش می‌شود ...
ادامه نوشته

هدیه تولد سدسازان به آهنگ کوثر!

     امروز 4 خرداد 1389، هفتاد و چهارمین سالگرد نخستین روز ورود دکتر آهنگ کوثر به زمین است ... این روز را بسیار دوست دارم و ایمان دارم که روزی تندیس های این مرد بزرگ را در معابر عمومی شهرهای بیابانی ایران خواهیم دید ... او تقریباً همه ی زندگیش را پای این آرمان نهاده تا بگوید: با یکصدم هزینه ای که برای سدسازی تخصیص داده می شود، می توان آب را در زیر زمین ذخیره کرد. اما به خاطر همین حرف، بسیار از آب سالاران طبیعت ستیز می خواهند سر به تن این مرد فرزانه نباشد ...

ادامه نوشته

ماجرای درختان کهنسال در شبکه پنجم سیما

    تا ساعتی دیگر به همراه دکتر محمّدرضا نوروزی در برنامه صبحگاهی سلام تهران – که از شبکه 5 سیما پخش می‌شود – ماجرای درختان کهنسال را پی گرفته و به بررسی 5 دلیل ارزشمند بودن این درختان از منظر فرهنگی، اقتصادی، محیط‌زیستی، بوم‌گردی و موزه طبیعی می‌پردازم. در این بین، مهم‌ترین تهدیدی که این درختان بی‌نظیر وطن را به مرگ نزدیک کرده است؛ یعنی مقدس نما بودن! مورد بررسی و نقد قرار می‌گیرد و در انتها به معرفی برخی از کهنسال‌ترین پایه‌های موجود در استان تهران خواهم پرداخت. درختان کم‌نظیری چون، اُرس کهنسال شهرستانک (انتهای بسال دره) که حدود 2800 سال عمر دارد و در ارتفاع 2600 متری به حیات پرافتخار خود ادامه می‌دهد. همچنین اشاره‌هایی به درخت توت نوجان کرج (واقع در کردان)، زبان گنجشک 700 ساله‌ی بی بی زبیده (واقع در محور کرج به سیرا)، چنار باشکوه امام زاده حسین گوراب (کیلومتر 15 جاده کرج به چالوس) و داغداغان روستای دُروان کرج خواهم کرد.
    جا دارد بار دیگر از زحمات مرد خستگی‌ناپذیر طبیعت ایران، مصطفی خوشنویس عزیز قدردانی کنم که تقریباً همه‌ی آنچه که از درختان کهنسال ایران می‌دانیم، مدیون او و همکاران سختکوشش در بخش تحقیقات جنگل مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور است.

و همچنان می‌گوییم: زمین پاک! چرا؟

    22 آوریل، روز جهانی زمین بود که به غلط در ایران، روز زمین پاک گفته می شود! در باره‌ی ریشه‌های جهانی و ملّی این روز، بخش فارسی صدای آلمان با دکتر قاسم‌علی عمرانی، استاد دانشکده بهداشت دانشگاه تهران، شهرزاد فتوحی، طبیعت گردان و نگارنده به گفتگو نشسته است که در اینجا می‌تواند آن را بخوانید و یا در آنجا می‌توانید، گوشش دهید.

حال زمین در روز زمین خوب نیست!

    جهانیان امروز – 22 آوریل – برای چهل و یکمین بار، روز زمین را گرامی می‌دارند و با خود عهد می‌بندند که قدر این موهبت ناهمتا را بیشتر بدانند. بارها گفته‌ام که زمینی که نتواند پذیرای گیاهان و جانوران باشد، نخواهد توانست پذیرای انسان هم باشد. بنابراین، شاید بزرگترین اقدام پیشگیرانه‌ی معاونت سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باید کمک به ظرفیت‌سازی فرهنگی در حوزه‌ی محیط زیست و ارتقای شاخص‌های سلامتی زمین باشد. زیرا این فقط یک زمین شاد است که می‌تواند مردمانی شاد را در خودش بپروراند.

     چند روز پیش داشتم برای فرزندم – اروند – قصه‌های شاهنامه را می‌خواندم ... ناگهان به اینجا که رسیدم نفسم بند آمد و با خود گفتم: آهای محمّد درویش! آیا تو واقعاً فرزند آن فردوسی بزرگ هستی که بیش از یک هزار سال پیش اینگونه مخاطبان خویش را از شکار پرندگان بی‌گناه بازمی‌داشت؟!
    نگاه کنید به این جملات: «فرود (پسر سیاوش) از لابه لای شاخه‌ها، شاهینی را می‌بیند که چون تیر از دل آسمان می‌گذرد، پس فرود، در چشم بر هم زدنی، کمان می‌کشد و شاهین را با تیری سرخ در دلش به زمین می‌دوزد. پیش می‌رود و بر پرهای نرم پرنده دست می‌کشد و می‌گوید: پرهایش هنوز گرمای زندگی را در خود دارد. چرا تیر انداختم؟ شاهین را برای چه می‌خواستم؟ آیا پرواز بلند او در آسمان زیباتر نبود تا لاشه‌اش این چنین پست بر زمین؟»
    و من – محمّد درویش – امروز به همه‌ی آن طبیعت‌ستیزان و شکارکُش‌هایی که یک هزار سال پس از فردوسی بزرگ، همچنان زنهارش را جدی نگرفته‌اند، می‌گویم: این شاید آخرین فرصت برای شما و ما باشد تا نگذاریم حال زمین از اینی که الآن هست، بدتر شود ...
    به راستی آیا شنیدن زمزمه‌ی آشنای جویبارها، نوای دل‌انگیز قناری‌ها و تماشای جبروت اهورایی تالاب‌ها و کلوت‌ها و پرواز بلند شاهین‌ها و ... زیباتر و آرامش‌بخش‌تر نیست از آنچه که امروز به بهانه‌ی توسعه‌ی ناپایدار بر سر سرزمین مادری‌مان آورده و می‌آوریم؟

شبکه پنج سیما هم به استقبال محیط زیست می‌رود!

فقط تا شامگاه فردا فرصت دارید


   فردا در برنامه سلام تهران که از سیمای استان تهران (شبکه 5) پخش می‌شود، موضوع محیط زیست هم قرار است مورد عنایت جدی قرار بگیرد. بدین ترتیب، پس از شبکه‌های یک و دو و آموزش، اینک ردپای پررنگ ملاحظات محیط زیستی را می‌توان در سلام تهران هم ردیابی کرد.

   به همین مناسبت از ساعت 8 صبح و به اتفاق دکتر محمّدرضا نوروزی در استودیو صبا می‌کوشیم تا منظری برای نگریستن به مهم‌ترین مشکلات محیط زیستی کلان شهر تهران بگشاییم. شهری که می‌توانست به واسطه‌ی برخورداری از بهترین اقلیم البرز مرکزی، یک بهشت روح‌افزا باشد؛ اما تبدیل به یک دوزخ جان‌فرسا و دودآلود و پرازدحام شد! شهری که آرام آرام و بی سروصدا دارد نشست می‌کند و کابوس زلزله یک دم رهایش نمی‌سازد.
   امید که این نگاه تداوم یافته و محیط زیست وزن درخور خویش را در فرآیند برنامه‌سازی‌های سیما بیش از پیش بیابد.
   برای آگاهی از فرکانس‌های ماهواره‌ای پخش سلام تهران، اینجا را نگاه کنید.


درج نظر

گزارش دویچه وله صدای آلمان به مناسبت پنجمین سالگرد تولد مهار بیابان‌زایی

    روز گذشته، خانم فریبا والیات، مسئول صفحه محیط زیست بخش فارسی صدای آلمان دویچه‌وله – با نگارنده به مناسبت آغاز ششمین سال فعالیتم در دنیای مجازی گفتگو کرد. حاصل آن گفتگو، گزارشی شد که در زیر می‌توانید آن را بخوانید و یا در این نشانی می‌توانید آن را بشنوید. گزارشی با عنوان :

«مهار بیابان‌زایی و وبلاگ‌نویسی در خدمت محیط زیست ایران»

 

    پنج سال از تولد وبلاگ "مهار بیابان‌زایی"، از وبلاگ‌‌های مطرح حوزه‌ی محیط زیست ایران، گذشت. محمد درویش، نویسنده‌ی این وبلاگ، در گفت‌وگو با دویچه‌وله از فراز و نشیب‌های وبلاگ خود و مشکلات وبلاگ‌نویسان سخن گفته است. 
    از روزی که محمد درویش کلمات آغازین وبلاگ "مهار بیابان‌زایی" را نوشت، پنج سال می‌گذرد. او در مطلبی که به مناسبت آغاز ششمین سال فعالیت وبلاگ خود در "مهار بیابان‌زایی" نوشته از فراز و فرودهای این چند سال سخن گفته است. درویش همچنین اشاره کرده که در سال ۸۸ یعنی «در پنجمین سال حضور او در وبلاگستان به اندازه‌ی ۴ سال پیش از آن بازدیدکننده داشته است، در حالی که سال ۸۸ سال رکود کم‌‌سابقه در دنیای وبلاگستان فارسی بود و به طرز چشم‌گیری مخاطبان این فضا ریزش کردند».
    وبلاگ "مهار بیابان‌زایی" و نویسنده‌ی آن بارها جوایز برتر وبلاگ‌نویسان حوزه‌ی محیط زیست را به خود اختصاص داده‌اند. این وبلاگ همچنین یکی از ۱۱ وبلاگی است که به مرحله‌ی نهایی مسابقه‌ی بین‌المللی وبلاگ برتر دویچه‌وله  (در حوزه محیط زیست) راه یافته است.
    فراز و فرودهای این وبلاگ چه بوده، مشکلات وبلاگ‌نویسان چیست؟ و وبلاگ‌نویسی چه جایگاهی در آگاه‌سازی و اطلاع‌رسانی دارد؟

******

    دویچه وله: آقای درویش، چه شد که تصمیم گرفتید وبلاگی در باره ی محیط زیست بنویسید؟

   من زمانی شروع به وبلاگنویسی کردم که بیش از ۱۶ سال سابقه ی کار در بخش منابع طبیعی کشور، در یک واحد پژوهشی به نام "مؤسسه‌ی تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور" داشتم و از نزدیک در جریان مشکلاتی که در حوزه‌های منابع طبیعی و محیط زیست‌مان بود، قرار داشتم. همیشه بر این باور بوده‌ام که یکی از مهمترین مسایلی که سبب می‌شود وزن ملاحظات محیط زیستی در سبد اولویت‌های راهبردی کشور ما، از جایگاه بایسته‌ای برخوردار نباشد، این است که ما با مشکلی به نام فقر فرهنگی در حوزه‌ی ظرفیت‌سازی محیط زیست مواجه هستیم. یکی از بهترین، مناسبترین و کارسازترین ابزارها برای این که این فقر فرهنگی در حوزه‌ی محیط زیست و منابع طبیعی کاهش پیدا کند، استفاده از ابزاری به نام اینترنت و دنیای مجازی و وبلاگنویسی است. به همین خاطر خیلی استقبال کردم و تمام هم و غم خود را گذاشتم تا بتوانم دایره ی مخاطبین خودم و علاقه مندان به محیط زیست را بیشتر با دغدغه هایی که در طول این سال ها داشته ام، آشنا کنم و خوشبختانه از ثمرهی کارم در طول این پنج سال بسیار راضی هستم. احساس میکنم بازخوردها و عملکردهای مثبتی که توانسته ام در طول این پنج سال به محیط زیست و منابع طبیعی ارایه کنم، بسیار بیشتر از آن ۱۵ یا ۱۶ سالی بوده که صرفاً به عنوان یک پژوهشگر در مؤسسه ی تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور خدمت می کردم.

    چرا عنوان «مهار بیابان زایی» را برای وبلاگتان انتخاب کرده اید؟

    یکی از مهمترین مشکلات یا چالش‌هایی که در حوزه‌ی محیط زیست داریم، معضلی است به نام "بیابان‌زایی". این معضل از سوی نخبگان جهان در سال ۲۰۰۰، سومین تهدید کره زمین برای قرن ۲۱ معرفی شد. ولی در ایران خودمان که قریب ۸۹ و هفت‌دهم درصد وسعت آن را سرزمین‌های خشک دربر می‌گیرد، بیابان‌زایی در حقیقت چالش شماره یک کشور و مهمترین تهدیدی است که پایداری سرزمین را مورد هجمه قرار داده است. متأسفانه در کشور ما اصطلاح غلطی به نام "بیابان‌زدایی" باب شده بود. اما همان‌قدر این اصطلاح غلط است که ما بخواهیم از عبارت‌هایی به اسم "جنگل‌زدایی" و یا "مرتع‌زدایی" به عنوان یک ارزش یاد کنیم. در حقیقت، بیابان یک اکوسیستم است که در جای خود، بهترین پاسخ طبیعی به شرایط زیست‌بوم است. آنچه خطرناک است، بیابان‌زایی است و ما باید به سمت مهار بیابان‌زایی برویم، نه بیابان‌زدایی. برای تأکید بر این مطلب بود که عنوان وبلاگم را هم "مهار بیابان‌زایی" انتخاب کردم.

     به عنوان یک وبلاگنویس در حوزه‌ی محیط زیست، با چه مشکلاتی در طول این چند سال روبرو بوده‌اید؟

    مهمترین مشکلی که شاید برای همه‌ی وبلاگنویسانی که به صورت جدی و انتقادی به حوزه‌ی تخصصی خودشان می‌پردازند، وجود دارد، آستانه‌ی کم پذیرش مدیران نسبت به انتقاداتی است که مطرح می‌شود. البته باید بگویم که شاید من جزو خوش‌شانس‌ها بوده‌ام و زیاد در این حوزه مورد فشار قرار نگرفته‌ام. ولی مانند هر وبلاگنویس دیگری که سعی می‌کند به صورت جدی و بی‌طرفانه ناراستی‌ها، فرازها و فرودهای مدیریتی حوزه‌ی محیط زیست و منابع طبیعی را نقد کند، برخی مواقع هم با نامهربانی‌هایی روبرو بوده‌ام. ولی آن سوی دیگر سکه که حمایت‌های بسیار زیاد مخاطبان این وبلاگ بوده، سبب شده که من هرگز دچار یأس و ناامیدی از برخوردهای دلسرد‌کننده نشوم و به کار خودم با پشتکار بیشتری ادامه بدهم.    

    سیر بازدیدکننده‌ها از وبلاگ‌تان از آغاز تا کنون، چگونه بوده است؟

    وقتی شروع به نوشتن در حوزه‌ی محیط زیست کردم، خیلی از دوستان از سر دلسوزی می‌گفتند که حیف است بیایی، این همه وقت و انرژی بگذاری و در حوزه‌ای بنویسی که اصلا در این کشور مخاطب ندارد. اما از آنجا که من واقعا عاشق این کار هستم، توجه نکردم و ادامه دادم. باورم این بود که اگر به موضوعی عاشقانه نگاه کنی و خودت آن را باور داشته باشی، مخاطبینت چاره‌ای ندارند، جز این که تو را باور کنند و این اتفاق عمیقا رخ داد. وبلاگ "مهار بیابان‌زایی" در یکی دو سال حتی جزو پربینندهترین وبلاگ‌ها در تمامی حوزه‌ها بوده و چندین جایزه را به عنوان محبوبترین وبلاگ فارسی در بین همه‌ی رشته‌ها، تاکنون تصاحب کرده است. امسال نیز که سال پنجم فعالیت من بود، شاید بیشترین فعالیت را داشته است. بیش از ۸۰۰بار به‌روز شده و مجموع مخاطبینش با چهارسال قبل برابری می‌کند. آن هم در سالی که وبلاگستان فارسی در کل وضعیت مناسبی نداشت و به دلایلی که همه می‌دانیم، موج دلسردی و یأس زیادی بر وبلاگستان فارسی حاکم شد، خیلی‌ها دیگر ننوشتند، یا وبلاگ‌هایشان فیلتر شد و یا مخاطبین خود را از دست دادند. اما در این سال، خوشبختانه مخاطبین "مهار بیابان‌زایی" بسیار بیشتر شدند و به طور متوسط روزی ۱۲هزار بازدید کننده دارد که رقم نسبتا خوب و قابل قبولی است.

    آقای درویش، اصولا وبلاگ‌نویسی در مورد محیط زیست، چه تأثیری در حفاظت محیط زیست دارد؟ و آیا این کار را به بقیه‌ی مدافعان حفظ محیط زیست توصیه می‌کنید؟

    همان‌طور که اشاره کردم، اعتقاد من این است که مهم‌ترین تهدید یا چالش در حوزه‌ی محیط زیست ما، نادانی یا عدم آگاهی مردم و مدیران کشور نسبت به مزیت‌های بالقوه و بالفعل پاسداری از محیط زیست است. بنابراین اگر در این حوزه روشنگری کنیم و مفاهیم عمیق علمی را به زبان ساده برای مخاطب عام بیان کنیم، می‌تواند بسیار مؤثرتر از این باشد که یک پژوهشگر در کنج آزمایشگاه خود ده‌ها سال تحقیق کند تا بتواند قطر یک درخت راش را در سال یکدهم سانتی‌متر افزایش بدهد یا سازگاری فلان گونه را در فلان منطقه بهبود ببخشد. آنچه در کشور ما خطرآفرین است، قطع بی‌رویه و تجاوز شگفت‌انگیز به عرصه‌های منابع طبیعی، به بهانه‌ی تأمین نیازهای معیشتی کوتاه‌ مدت است. وقتی مخاطبین ما با این آگاهی و این واقعیت روبرو می‌شوند که چنین حرکت‌ها و رویه‌هایی می‌تواند همان حیات اجتماعی رو به رشدشان را مورد تهدید قرار بدهد، می‌تواند در رسیدن ما به وضعیت پایدارتری در محیط زیست بسیار مؤثر باشد. خوشبختانه وبلاگ "مهار بیابان‌زایی" سبب شده که تاکنون چندین حکم قضایی تغییر کند و چندین فراخوان بسیار خوب در سطح کشور شکل بگیرد. بسیاری به حوزه‌ی محیط زیست علاقه‌مند شدند و وبلاگ محیطزیستی راه انداختند و کمپین‌های خیلی خوبی در دفاع از بحران‌ها و موضوعات محیطزیستی شکل گرفته است. تقریبا می‌توان گفت که همه‌ی کارشناسان و مدیران ذی‌نفوذ در این حوزه "مهار بیابان‌زایی" را می‌خوانند و به این ترتیب، یک پل ارتباطی کم‌هزینه بین افکار عمومی و مدیران این حوزه ایجاد شده که می‌تواند در کوتاه‌ترین زمان و با کمترین هزینه دیدگاه‌های طرفین را منتقل کند.

                   متن این گزارش را در سرخط هم می توانید ببینید و بخوانید.

                                                             درج نظر

محدودیت منابع آب، تهدیدی جدی برای پایداری منابع طبیعی کشور است

    در اسفند ماه گذشته، سفری به چهارمحال بختیاری داشتم تا در جمع اساتید و دانشجویان دانشگاه شهرکرد و نیز مدیران و کارشناسان اجرایی و منابع طبیعی استان، به مهم‌ترین چالش‌های سد راه پایداری منابع طبیعی اشاره کنم.
    در این باره می‌توانید، گزارش مشروحی را بر روی درگاه مجازی دانشگاه شهرکرد بخوانید. همچنین مصاحبه‌ی نگارنده با خبرگزاری ایسنا نیز در این نشانی قابل مشاهده است.

    آنچه که در شهرکرد امیدبخش بود، مشاهده‌ی علاقه‌ی روزافزون جوانان به گرایه‌های محیط زیستی بود؛ علاقه‌ای که امیدوارم در سال 1389 منسجم‌تر و سازمانی‌تر عمل کرده و به تأسیس یک نهاد دانشجویی مشخص و شناسنامه دار محیط زیستی منجر شود. نظیر حرکت ارزشمندی که دانشجویان داروسازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز تحت عنوان «رستاک» انجام دادند و در حقیقت، سبب سرخ شدن صورت دانشجویان محیط زیست و منابع طبیعی آن دانشگاه را موجب گردیدند!

    گزارش کوتاه و مصوری از عملکرد رستاکی های نازنین در هفته‌ی منابع طبیعی را هم می‌توانید بر روی تارنمای معاونت فرهنگی دانشگاه شیراز ببینید و بخوانید.
    دست مریزاد به همه‌ی دانشجویان عزیز در دو دانشگاه شهرکرد و شیراز و به امید شنیدن خبرهای سبزتر از آنها در سال 1389.

                                                             درج نظر

سفر به بام ایران

    همان طور که پیش تر اعلام شده بود، در شانزدهمین روز از اسفند 1388، مهمان مردمان خونگرم و مهمان‌نواز ایران در بام وطن بودم تا به بهانه‌ی هفته‌ی منابع طبیعی از دغدغه‌ها و گرایه‌های طرفداران و فعالین محیط زیست با مردمان بام‌نشین وطن سخن بگویم؛ مردمانی که وارث سرزمینی هستند که 10 برابر وسعتش در مقیاسی ملّی آب در اختیار دارد و سهم سرانه‌ی سبزش نیز دو برابر سرانه‌ی هر ایرانی، یعنی حدود 4 دهم هکتار بوده و از این منظر، استانی بی‌نظیر یا کم‌نظیر به شمار می‌آید. با این وجود، متأسفانه به نظر می‌رسد که شتاب جنگل‌زدایی همچنان در استان دست بالا را داشته و به حدود 10 متر مربع در هر دقیقه می‌رسد؛ افزون بر آن، میزان فرسایش خاک  در اغلب حوضه‌های آبخیز پرآب آن، به حدود 30 تن در هکتار یا بیشتر می‌رسد که بسیار نگران‌کننده است؛ موضوعی که به ویژه برای مسئولین وزارت نیرو که مایلند تا این استان را به نمایشگاه و موزه‌ی سدهای بزرگ مخزنی بدل کنند، باید جالب باشد! زیرا به شدت عمر مفید سدهای متعدد استان را می‌کاهد.
    آن چیزی که برایم شوق‌برانگیز و امیدبخش بود، حضور چشمگیر و گسترده دانشجویان دانشگاه شهرکرد بود که به ویژه وقتی با اجتماعات مشابه در تهران مقایسه می‌کنیم، درمی‌یابیم که انگار علاقه به طبیعت در بام ایران بیشتر از تهران است!
    به هر حال، در فرصت محدودی که در اختیار داشتم، کوشیدم تا برخی از فرازها و فرودهای طبیعت چهارمحال بختیاری را  تشریح کنم و به پرسش‌های طرح شده پاسخ دهم. در این باره می‌توانید به تارنمای دیده بان طبیعت بختیاری، خبرگزاری ایرنا، ایسنا، فارس، روزنامه رسالت ، باشگاه خبرنگاران جوان و ... مراجعه فرمایید.

     بار ديگر از يكان يكان همكاران شريفم در اداره كل منابع طبيعي استان و اساتيد دانشگاه شهركرد بابت برپايي سزاوارانه اين همايش قدرداني مي كنم.

درج نظر

در عصر پرتقالي، حال زمين همچنان خوب نيست!

    گروه جوان و فرهنگ در راديو جوان، مدتي است كه بعدازطهرها ( از ساعت 15 الي 17)، برنامه‌اي را بر روي آنتن مي‌فرستد به نام عصر پرتقالي. برنامه‌اي كه بيش از همه، حاصل تلاش پروين شريف‌زاده در مقام تهيه‌كننده، مهدي شاه‌رضايي در مقام سردبير و مهران دوستي در مقام گوينده است. يكي از بخش‌هاي هميشگي عصر پرتقالي، كه پيش‌تر هم در برنامه‌ي «نشاني» پخش مي‌شد، موضوعي محيط زيستي دارد با عنوان: «حال زمين خوب نيست»، آيتمي كه چند سال است از راديو پخش مي‌شود و نگارنده هم با آن همكاري دارد.
    اين هفته نيز تازه‌ترين و بحث‌برانگيزترين رخدادهاي محيط زيستي ايران و جهان را مي‌توانيد در «حال زمين خوب نيست» پي بگيريد، از ماجراي تجاوز و تصرف به عرصه‌هاي منابع طبيعي كه سالانه شتاب مي‌گيرد تا قاچاق چوب و ...
    اميدوارم كه اين كوشش‌ها و فرهنگ‌سازي‌ها به كاهش وخامت حال زمين كمك كند. هرچند مي‌دانم و مي‌دانيم كه حال زمين به اين آساني‌ها خوب نخواهد شد!

درج نظر

باید‌ها و نباید‌های زراعت چوب ایران در گزارش مفصل روزنامه اطلاعات

    خبرنگار سختکوش و با سابقه‌ی روزنامه‌ی 84 ساله‌ی اطلاعات، آقای علی درویشی، گزارش مفصلی در باره‌ی زراعت چوب در ایران تهیه کرده است که بخش نخست آن دیروز در صفحه 5 از شماره 24696 روزنامه اطلاعات منتشر شد.
    عنوان این گزارش: «کشاورزی درخت، حافظ باروری جنگل» است که در طی آن با آقای دکتر مجید فراغی قله، مدرس دانشگاه و نگارنده به گفتگو پرداخته است.
    امیدوارم بخش‌ بعدی این گزارش هم به زودی منتشر شود و به سرنوشت قسمت دوم مصاحبه‌ی نگارنده با خبرگزاری مهر دچار نشود!
    واقعاً چه شانسی آوردیم که لطیف تصمیم گرفت تا شبانه‌هایش را تعطیل کند! نه؟

درج نظر

ماجرای گلستان را چگونه باید نگریست؟

دست‌هایی که کمک می‌کنند؛ مقدس‌ترند از لب‌هایی که دعا می‌کنند.
کوروش بزرگ

    اگر می‌خواهیم ماجرای گلستان به سرانجامی بایسته بیانجامد، نباید به آنچه که انجام داده‌ایم، دلخوش کنیم؛ باید همچنان پیش‌برنده و مطالبه‌محور قول‌ها و پیمان‌های آقایان را پیگیری کرده و به گفتگو‌ها و تجمعات آرام خود در اعتراض به روند طبیعت‌ستیزی در منطقه به بهانه‌ی توسعه ادامه دهیم.
    در این باره می‌توانید گفتگوی نگارنده را با سبزپرس بخوانید.

    همچنین روایت دیگری را در اینجا می‌توانید پی بگیرید.

درج نظر

حامیان محیط زیست حافظان امنیت سرزمین هستند نه تهدیدکننده آن!

    باورم این است که تلاش برای حفظ پایداری بوم‌شناختی (اکولوژیک) کشور، گامی بزرگ در مسیر حفظ امنیت پایدار ایران و ایرانیان است. بنابراین، کوشش طرفداران محیط زیست برای تثبیت پایداری سرزمین، می‌تواند بیشترین کمک را به امنیت کشور کند؛ در صورتی که در ماجرای گلستان، بیشتر با ما امنیتی برخورد کردند تا قدر امنیتی که می‌خواستیم برای گلستان به صورتی مانا پدید آوریم را بدانند!
    در این باره گفتگوی نگارنده را با مینو صابری در رادیو زمانه با عنوان: «با حامیان محیط زیست امنیتی برخورد نکنید» اینجا بخوانید و یا آنجا بشنوید.

درج نظر

براي مديراني كه طبيعت ستيز هستند!


    اگر دوست داشتيد، بخش نخست از گفتگوي مفصل نگارنده را با خبرنگار سختكوش و دوست‌داشتني خبرگزاري مهر – جواد حيدريان عزيز - مي‌توانيد اينجا بخوانيد تا دريابيد كه
     چرا برخي از مديران ما هنوز طبيعت‌ستيز هستند؟
    چرا محمّد درويش پس از 15 سال پژوهش ميداني و كتابخانه‌اي در حوزه‌ي محيط زيست و منابع طبيعي، ترجيح داد كه وارد تعامل و پژوهش مجازي شود؟
    و چرا فقر اقتصادي نمي‌تواند مهم‌ترين عامل تخريب محيط زيست در ايران باشد؟

و سرانجام سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور هم پذیرفت!

    اواخر سال گذشته بود که به اتفاق چند تن از دوستان – از جمله ناصر کرمی و الهه موسوی – در همایشی شرکت کردیم که در آن عالی‌ترین مقام سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور – دکتر فرود شریفی – با افتخار اعلام کردند: «پس از ۴۰ سال، امسال برای نخستین بار توانستیم میزان تخریب منابع طبیعی کشور را با میزان احیاء آن به تعادل رسانده و در حقیقت تخریب را به صفر برسانیم!» ادعایی که البته همان زمان هم با مخالفت جدی بسیاری از محافل کارشناسی و دانشگاهی روبرو شد و حتا نویسنده‌ی روزنامه کیهان هم به مخالفت با آن پرداخت!
    اما اینک، یعنی به فاصله‌ی 11 ماه از انتشار آن ادعای بحث‌برانگیز، یکی دیگر از مدیران ارشد سازمان – رضا روشنی - در گفتگو با ایرن، صراحتاً اعتراف کرد که سرعت تخریب عرصه‌های جنگلی و مرتعی کشور بیشتر از سرعت احیاء آنهاست.
    البته معاون دفتر آبخيزداري و مناطق سيلخيز سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور این را هم اضافه کرد که دلیل اصلی شتاب گرفتن تخریب عرصه‌های منابع طبیعی در ایران، نبود حمايت قانوني از برنامه‌هاي حفاظت و نگهداري جنگل‌ها و مراتع در سطح ملّی است.
    و این سخن حقی است.
    در حقیقت، بازخورد سخن دیروز دکتر شریفی در نزد برنامه‌ریزان و کلان‌نگران دولتی آن است که الحمدالله وضع منابع طبیعی خوب است و دیگر نیازی به تزریق بودجه اضافی نیست! هست؟
    در صورتی که بازخورد جمله‌ی خبری امروز مدیر همان سازمان این است که نه! وضع در عرصه‌های منابع طبیعی نه‌تنها خوب نیست که تخریب دارد شتاب می‌گیرد و باید دولت بیشتر از این بخش حمایت کند.
    و این همه‌ی حرفی بود که نگارنده خود در آن گفتگوی مناظره‌گونه با فرود شریفی کوشید تا انتقال دهد.
    حالا به نظر شما کدامیک از این دو گزینه به نفع منابع طبیعی کشور بود یا است؟

                                                           درج نظر

قانون جامع مدیریت خاک ؛ زمانی برای پایان پاسکاری مجلس و دولت!

   

    هیچ زمان چون امروز، منابع و اندوخته‌های آبی/خاکی کشور با دیو پلشت آلودگی روبرو نبوده‌اند؛ هیچ زمان نبوده که بلای آلودگی در اثر اُفت کمی منابع آب و جابجایی گسترده‌ی خاک در اثر فرسایش اینگونه نمایان شود.
    و هیچ زمان دیگری را نمی‌توان سراغ گرفت که پساب‌های خام این گونه افسارگسیخته و بی‌مهابا و در چنین حجم باورنکردنی، زیستگاه‌های انسانی و جانوری ما را نشانه رفته باشند.
    با این وجود، نکته‌ی تلخ‌تر و غم‌انگیزتر داستان این است که وقتی به قوانین موجود کشور نظر می‌اندازیم و شرح وظایف سازمان‌ها و وزارتخانه‌های ذیربط را مطالعه می‌کنیم، به واقعیتی حیرت‌انگیز می‌رسیم! به این که هنوز هیچ متولّی قانونی برای حفظ توان زیست‌شناختی (بیولوژیک) خاک وجود ندارد! باورتان می‌شود؟
    نه وزارت جهاد کشاورزی، نه سازمان حفاظت محیط زیست، نه مؤسسه استاندارد و نه هیچ نهاد دیگری این مسئولیت را برعهده نگرفته و نمی‌گیرد!
    برای همین است که همچنان منتظریم تا ببینیم لایحه‌ی جامع مدیریت خاک، چه زمان توسط نمایندگان مجلس در صحن بهارستان به شور و تصویب می‌رسد و مملکت را از این بلاتکلیفی نجات می‌دهد؟!
    فقط امیدوارم در آن زمان، هنوز خاک پاکی وجود داشته باشد که بشود از آن حراست کرد!
    در همین باره، مصاحبه نگارنده را می‌توانید در صفحه‌ی 3 از شماره‌ی امروز – 10 بهمن 88 - روزنامه  جوان بخوانید.

                                                             درج نظر

جاری شدن سیل‌های هولناک، پیامد تخریب جنگل گلستان نیست! هست؟

    در صفحه‌ی 3 از روزنامه جوان امروز، گفتگوی نگارنده با سمیه راهپیما در باره‌ی قصه‌ی تلخ پارک ملّی گلستان منتشر شده است که دارای 8 غلط عمده است!
    نخست آن که جاری شدن رخداد سیل‌های حادثه‌خیز (یا به قول جوانی‌ها: سیل‌های هولناک)، نمی‌تواند ناشی از تخریب جنگل گلستان باشد! زیرا جنگل گلستان در پایاب حوضه‌ی آبخیز تنگراه قرار گرفته است و نه در سراب یا بخش‌های میانی آن. آنچه که سبب سیل‌خیزی تنگراه را فراهم کرده، شکل هندسی خاص این آبخیز چهار قسمتی است که پیش‌تر ماجرا را مفصلاً توضیح داده‌ام. جنگل گلستان اما به واسطه‌ی انبوهی درخورش می‌توانست از شدت حرکت سیل کاسته و مانعی طبیعی بر سر راهش محسوب شود که خوشبختانه! مسئولین جان برکفت وزارت راه زحمت این درختان را کم کردند! نکردند؟
    البته غلط‌های بامزه‌ی دیگری هم این گفتگوی منتشر شده دارد که کشف آنها را وامی‌گذارم به خوانندگان تیزهوش مهار بیابان‌زایی.

    برای آگاهی بیشتر:

    - پارک ملی گلستان و یک نابخردی آشکار دیگر

                                                                  درج نظر

عقبگرد محیط زیستی در برنامه پنجم توسعه!

 

    فرازها و فرودهای لایحه‌ی برنامه پنجم توسعه کشور در بخش محیط زیست را می‌توانید در گفتگوی الهه موسوی با نگارنده در سبزپرس بخوانید.
    گفتنی آن که تازه‌ترین نشانه‌ها از صحن بهارستان و به ویژه مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی حکایت از آن دارد که ممکن است اجرای برنامه پنجم توسعه یکسال به عقب بیافتد.

درج نظر

آیا برنامه پنجم توسعه کشور انتظارها را برآورده می کند؟!


    برنامه‌ي 5 ساله‌ي پنجم به اعتبار كسب تجربه از 4 دوره برنامه‌ي 5 ساله‌ي پيش از خود، بايد كه بسيار كامل‌تر و فرارشته‌اي تر به موضوع محيط زيست مي‌پرداخت؛ امّا اينگونه نشده است و انتظار بسيار از علاقه‌مندان واقعي توسعه و آباداني كشور را به ويژه در حوزه محيط زيست و منابع طبيعي برآورده نمي‌كند. چرا؟
    در مورد اين چرا، مي‌توانيد گفتگوي محمّد درويش را با راديو آلمان بشنويد يا بخوانيد.

    در همین باره:

    - جای خالی محیط زیست در بندهای ۴ گانه‌ی محیط زیستی لایحه‌ی برنامه پنجم!

 

درج نظر

آقای سازمان محیط زیست! متولی تنوع زیستی مگر شما نیستید؟

     مدتهاست که از سوی سازمان ملل متحد اعلام شده بود که سال 2010، سال جهانی تنوع زیستی خواهد بود، اینک نیز چند روزی است که وارد سال 2010 شده و عملاً سال جهانی تنوع زیستی آغاز شده است. امّا باز هم مانند ماجرای کپنهاگ، دریغ از کوچکترین خبری در این حوزه که بر روی درگاه مجازی سازمان حفاظت محیط زیست نقش بندد!
    یادمان باشد: هر چه پایداری، نشاط و شادابی جوامع گونه‌گون گیاهی و جانوری در سرزمینی بیشتر باشد، گواه روشن و بی‌بدیلی است که نشان می‌دهد، مردمان ساکن در آن سرزمین از چه درجه از توسعه‌یافتگی برخوردار بوده و در کجای جدول توسعه‌ی انسانی سازمان ملل متحد قرار دارند.
    به همین مناسبت، کوشیده‌ام تا در طول سه برنامه، در رادیو فرهنگ به موضوع این روز جهانی و دلایل اهمیتش بپردازم. این سلسله برنامه‌ها در قالب بخش «با طبیعت» - که پیش تر صدای طبیعت خوانده می شد -  از برنامه قلمرو، روزهای سه شنبه‌ی هر هفته – حدود ساعت ۱۹:۲۰ – پخش می‌شود.
    برای آگاهی از طول موج پخش برنامه با توجه به استان محل سکونت خویش، می‌توانید از این جدول بهره بگیرید.

     بیشتر بدانید:  

    روایت سام خسروی فرد از سال جهانی تنوع زیستی: سالي براي تنوع زيستي

درج نظر

ماجرای ورود ذغال سنگ به چرخه‌ی سوخت کشور!

    

عکس العمل توتوک در اندونزی بعد از شنیدن خبر استفاده ایران از ذغال سنگ!

    همزمان با بی‌سابقه‌ترین تظاهرات محیط زیستی در اروپا و شنیدن سبزترین حرف‌های محمود احمدی‌نژاد در حمایت از طرفداران محیط زیست در ایران و جهان، خبر می‌رسد که سبد انرژِی کشور به زودی با یک مهمان ناخوانده و پردود و گداز جدید اما قدیمی! به نام ذغال سنگ مواجه خواهد شد که می‌خواهد بخشی از سوخت نیروگاه‌های حرارتی کشور را تأمین کند!
    آیا این یک گام به عقب نیست؟!
    در این باره گفتگوی مونا قاسمیان با دکتر اسماعیل کهرم و نگارنده را در روزنامه اعتماد بخوانید.

درج نظر