ماجرای تجاوز به باغ گیاهشناسی نوشهر به کافه رادیو رسید!
پورنگ پورحسینی و ناصر کرمی در گفتگوی داغ سبز
شما نیز با شماره تلفنهای 110 سبز همچنان میتوانید در این موضوع مشارکت داشته باشید.
گفتگوی داغ سبز را از حدود ساعت 15 امروز به مدت یک ساعت میتوانید بر روی صفحه نخست رادیو اینترنتی ایران صدا گوش دهید و ببینید.
فایل شنیداری برنامه را می توانید در این نشانی گوش دهید.
استفاده ابزاری از دین برای نفی تغییرات اقلیمی در کنگره آمریکا!
براي 5789 كيلومتر از سواحل ايران چه برنامه اي داريم؟
ايران در شمار كشورهايي است كه با 5789 كيلومتر از بيشترين مرز ساحلي برخوردار است؛ واقعيتي كه اگر درست به آن نگريسته شود، ميتواند در شمار فرصتها و مزيتهاي طلايي وطن در حوزهي اقتصاد، محيط زيست و گردشگري به شمار آيد. با اين وجود، همهي اهداف و برنامههايي كه براي اين نوار ساحلي ارزشمند در طول پنج سالهي پيش رو تدارك ديدهایم، محدود به يك عبارت يك خطي در بخشي از ماده 170 پيش نويس برنامه 5 ساله پنجم ميشود! چرا؟
بي ارتباط!
روز گذشته ظاهراً نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در جريان تصويب نهايي برنامه 5 ساله پنجم توسعه، با روند كاهش ورود دام به مراتع و جنگلهاي كشور مخالفت كردهاند! منتظر ميمانيم تا پژواك دكتر علي سلاجقه را نسبت به اين خبر بدانيم و بخوانيم.
ماهي روي خاك چه ميكند؟!
عباس رجايي، رييس كميسيون كشاورزي، آب و منابع طبيعي مجلس شوراي اسلامي اخيراً پرده از يك بيقانوني بزرگ را به بهانهي احداث آزادراه تهران شمال برداشته است كه شگفتي و افسوس نگارنده و بسياري همچون او را به همراه داشته است. ايشان گفتند : «عرض آزاد راه تهران ـ شمال را به جاي 50 متر 150 متر كردهاند و حجم وسيعي از جنگلها را تخريب نمودهاند. ولي زماني كه از وزير سؤال ميكنيم، ميگويد اين كار را كردهايم شايد بعداً بخواهيم توسعه دهيم!»
وقتی که آتش ، جان زاگرس را رها نمیکند!
زاگرس، قلب تپندهی فلات ایران است؛ زاگرس اگر سرحال باشد، یعنی حال همهی ایرانیان خوب است؛ زاگرس، یعنی بزرگترین اندوختهگاه آب شیرین ایران؛ زاگرس یعنی ریهی باختری وطن؛ زاگرس یعنی سکونتگاه بیش از نیمی از ایرانیان؛ زاگرس، یعنی مهمترین عامل بالانس حرارتی و رطوبتی کشور؛ زاگرس یعنی بانک گونهگونی زیستی ایرانزمین؛ زاگرس یعنی بزرگترین عامل مهارکنندهی فرسایش آبی و بادی در کشوری که در کمربند خشک زمین استقرار یافته است و زاگرس یعنی، یکی از زیباترین نواحی نه فقط ایران، نه فقط خاورمیانه که آسیا و جهان. این را دوست و دشمن شهادت داده و میدهند! نمیدهند؟
آبان ؛ سیاه ترین ماه برای محیط زیست ایران در سال 1389
تخریب باغ گیاهشناسی نوشهر از نظر دانش نوین لجستیک هم قابل دفاع نیست!
حقیقت تلخی که جهانگیر پرهمت به استاندار مازندران گوشزد کرد!
اینک یازده روز از ارسال نامه پرهمت به طاهایی و
خلیلیان به محمدنجار میگذرد و همهی طرفداران و فعالین محیط زیست منتظرند
تا از واکنش این دو مقام ارشد حکومتی در این ماجرای تلخ آگاه شوند.
آیا
سرانجام شاهد تنبیه خلافکاران و متجاوزین به باغ اکولوژی نوشهر خواهیم بود
و یا همچنان از روش فرسایش زمانی برای فراموش کردن اصل ماجرا بهره گرفته
خواهد شد؟!
این پرسشی است که به زودی پاسخش آشکار خواهد شد. پاسخی که هر
چه باشد باید فرماندار نوشهر و رؤسای بندرگاه این شهر بدانند که هرگز قتل
عام 50 هزار درخت و درختچه و نهال و تخریب 8 هکتار از موزه پژوهش منابع
طبیعی وطن در پیشگاه وجدانهای بیدار و دوستدار محیط زیست ایران و جهان
بخشیده نخواهند شد ...
گربهها را که میبینی، یعنی هنوز زندگی در رگ شهر جریان دارد! ندارد؟
گربهها،
یکی از شناسههای سکونتگاههای انسانی است؛ در هر شهر و دیاری که آنها
شادابتر و سالمتر به نظر آیند، میتوانی عیاری بیابی برای سنجش سلامتی
مردمی که در آن سکونتگاه زیست میکنند.
و هر چه گربههای شهر در هیبتی کثیفتر، نحیفتر، ترسوتر و معلولتر به چشم
آیند، نشان از بیماری پنهان مردمانی دارد که در آن شهر روزگار می گذرانند ...
چگونه راهسازان در پارك ملي خجير از 5 ميليارد تومان گذشتند؟!
دلاور نجفی: وزارت نفت در پارک ملی کویر دروغ میگوید!
اگر جنگلهای ارزشمند زاگرس در طولانیترین و گستردهترین آتشسوزی یکصدسال اخیر همچنان دارند میسوزند؛
اگر دیرینهترین باغ اکولوژی کشور در نوشهر به دست عدهای چماق به دست قدرقدرت مورد تجاوزی بیسابقه قرار گرفته و 50 هزار نهال و درختچه و درختش را در کمتر از 5 ساعت از دست میدهد؛
اگر گستردهترین پارک ملی ایران که مأمن حدود 20 درصد از مجموع گونههای گیاهی و جانوری ارزشمند ایران است، به خاطر یک مشت دلار بیارزش در شرف نابودی کامل قرار میگیرد؛
اگر نخلهای زیبای اروند کنار و بهمنشیر، اینگونه در معرض شوری بیسابقه ناشی از خیز آب خلیج فارس (در اثر کاهش فاحش حجم آب در رودخانههای کارون و دز) قرار گرفته و ایستاده میمیرند؛
و اگر وزن سازمان حفاظت محیط زیست در دولت دهم آنچنان نزول میکند که حتا یک کرسی هم به نماینده محیط زیست در شورای عالی معادن نمیدهند!
باید کاری کرد؛ باید فریادی زد؛ باید اشکی ریخت؛ باید نشان داد که این طبیعت وطن است که در سکوت تلخ من و تو دارد میمیرد! نمیمیرد؟
امروز دلاور نجفی در گفتگوی داغ سبز از پارک ملی کویر خواهد گفت!
پنجمین موج سبز به پایان رسید؛ اما باغ اکولوژی نوشهر هرگر به پایان نخواهد رسید!
به همین دلیل است که باید هشدار احمد رحمانی را نسبت به موج جدیدی از تجاوز و تخریب به باغ اکولوژی نوشهر را جدی گرفته و همچنان از وزیر جهاد کشاورزی و معاون تحقیقاتیشان – دکتر پرهمت –بخواهیم تا بر تلاشهایشان برای بازپسگیری 8 هکتار تصرف شده شتاب بخشند و نیز گناهکاران اصلی را به مجازات رسانند.
جا دارد در اینجا از آن گروه از مردم و بازاریان شریف نوشهری که نسبت به این تجاوز شرمآور بیتفاوت عمل نکردند، قدردانی کنم.
همچنین، کار ارزشمند دانشجویان و دانشگاهیان دانشگاه صنعتی اصفهان در تهیه تومار و محکومیت قاطعانه این اقدام شایان تحسین است.
درود بر همهی ایرانیانی که ضربان قلبشان را با پوم تاک ضرب زمین تنظیم کردهاند.
آخرین خبرها و واکنشها را در تارنمای موج سبز پیبگیرید.
درخواست مهم انجمن اعضاي هيأت علمي از دكتر پرهمت
آنچه كه با عنوان تجاوز بي سابقه به باغ گياه شناسي نوشهر
اين روزها، دل هر علاقه مند به محيط زيست و منابع طبيعي اي را به درد
آورده است؛ سبب شد تا پژوهشگران اين عرصه را با پرسشي جدي مواجه كند:
اين كه تا چه زمان مي توان سال ها پژوهش كرد و آنگاه در چند ساعت شاهد نابودي حاصل آن پژوهش ها بود؟!
چرا همچنان سلاجقه و فائزي پور سكوت كرده اند؟!
چهارشنبه هفته پيش از سكوت سنگين و غم انگيز
رييس سازمان جنگل ها، مراتع و آبخيزداري كشور – دكترعلي سلاجقه – و نيز
رييس دانشكده منابع طبيعي كرج – دكتر مهدي فائزي پور در برابر فاجعه تجاوز
به باغ گياه شناسي ابراز شگفتي و گله مندي كردم و در عين حال اين اميد را
براي خويش محفوظ داشتم كه آن عزيزان در فرصت باقيمانده، واكنش هايي
سزاوارانه تر از خود و دستگاه متبوع شان بروز دهند.
اينك در مأموريت
ارزشيابي در استان خوزستان به سر مي برم، اما همچنان دل و جان و انديشه
ام با زيستمندان مظلوم و به خاك افتاده باغ اكولوژي نوشهر است و همچنان
چشم انتظار واكنش عزيزان هستم و هستيم. به خصوص كه اينك از طريق آقاي دكتر
محمد جعفري – مشاور عالي رييس سازمان – مي دانم كه هر دو بزرگوار از جريان
ماجرا آگاهي دارند و حتا علي سلاجقه مراتب اعتراض خويش را نسبت به اين
رخداد شرم آور در نشست شوراي معاونين وزارت جهاد كشاورزي اعلام داشته اند.
اما انتظار ما اين است كه مواضع رسمي سازمان بر روي وب سايت رسمي اين نهاد انعكاس يابد.
همچنين
برايم جالب است كه چرا از بين ده ها هزار دانشجويي كه تاكنون از اين باغ
پژوهشي ديدن كرده اند، هيچ يك حاضر نيستند تا خودرا به نوشهر رسانده و از
تماميت اين حريم پژوهشي دفاع كنند؟!
بار ديگر از عالي ترين مقام هاي
مسئول در اين حوزه ، يعني آقايان پرهمت (رييس سازمان تحقيقات، آموزش و
ترويج كشاورزي)، سلاجقه و فائزي پور مي خواهم تا مؤثرتر و دلگرم كننده تر
از خود واكنش نشان داده و با محكوم كردن علني اين اقدام، به روشنگري و
تنوير افكار عمومي بپردازند.
يادمان باشد:
اگر امروز مرد و مردانه در
برابر تجاوزگران به باغ گياه شناسي نوشهر نايستيم، فردا ممكن است ديگر هيچ
خاكريزي براي مان باقي نماند كه بتوانيم از آن دفاع كنيم.
در عين حال مي خواهم از دكتر محمد جعفري
عزيز قدرداني كنم كه اين روزها همه ي توان و نفوذش را براي حفظ موجوديت
باغ اكولوژي نوشهر به كار بسته و مي كوشد تا عالي ترين مقامات نظام را –
دفتر مقام رهبري، رؤساي قواي مقننه، قضاييه و مجريه، رييس سازمان ميراث
فرهنگي و گردشگري و نماينده مردم نوشهر در مجلس شوراي اسلامي - از تبعات
ويران گر اين تجاوز نابخردانه و آزمندانه آگاه سازد.
اين هم شعري كه يكي از دانشجويان عزيز پس از تماشاي ويرانگري هاي رخ داده در باغ اكولوژي نوشهر سروده است:
سوگنامه ای بر باغ نوشهر
آن تبر دستان پر کبر و غرور
بی خدا مردان اهل جور و زور
نا جوانمردانه بر ما تاختند
سروهای باغ را انداختند
شهر نا گه پر شد از جیغ درخت
ناله و فریادهای سخت و سخت
هر درخت کز اوج می آمد به زیر
می نشست بر قلب من همچو تیر
چند روز است آسمان گریان شده
سرزمین و جنگل عریان شده
جنگل انبوه و باغ مهربان
سوخت در نادانی و جهل زمان
من زتو زخمی ترم ای باغ من
زخم های تو همیشه داغ من
واقعاً جز مرگ جنگل راه نیست؟
یا که هست و شهر از آن آگاه نیست؟
چرا مردم اشتوتگارت ميتوانند؛ اما مردم نوشهر و مريوان و سمنان و ... نميتوانند؟!
ماجراي
آن دو تصوير را كه يادتان هست! نيست؟ قرار گذاشتيم كه در بارهي مردمي
صحبت كنيم كه شجاعانه به استقبال باتوم و گاز اشكآور و آب داغ ميروند،
اما از خواستهي خويش عقب نمينشينند. قرار گذاشتيم تا ذهنها را شخم زده و
بپرسيم: مگر آنها از چه هدف و آرماني ميخواهند دفاع كنند كه به خاطرش از
جان و مال و آسايش شان اينگونه ميگذرند ...
ماجرای تجاوز در نوشهر به گفتگوی داغ سبز رسید!
بله ... ساعت 15 امروز – 13 آبان 1389 – سیزدهمین بخش از گفتگوی داغ سبز در شبکهی جهانی اینترنت به صورت زنده پخش خواهد شد. دستاندرکاران ایران صدا کوشیدهاند تا در این برنامه به پنجمین موج سبز وبلاگستان پرداخته و با دعوت از مخالفان و موافقان احداث جاده کمربندی بندرگاه نوشهر از درون محوطهی باغ گیاهشناسی، به بررسی همهجانبهتر موضوع به مدت 60 دقیقه بپردازند ...
از ديدن اين كاميون چه حالي به شما دست ميدهد؟!
سكوت اجرا و آموزش در برابر تجاوز به پژوهش در نوشهر! چرا؟
ماجراي تلخ تجاوز مغولوار به باغ اكولوژي نوشهر،
به رغم تلخكاميهاي متعددش، نكات روشنگرانهي فراواني را هم داشت كه خود
ميتوانند دليل بسياري از لكنتهاي پيش آمده در بين سه نهاد اجرايي، آموزشي
و پژوهشي درگير در حوزه منابع طبيعي را به نمايش نهند.
به راستي
چرا نبايد عاليترين مقام متولي منابع طبيعي كشور – دكتر علي سلاجقه – كه
خود يكي از متخصصان و پژوهشگران و مدرسان اين حوزه هم هست، در باره اين
رخداد تلخ اظهار نظر كند؟ چرا تارنماي رسمي سازمان جنگل ها، مراتع و آبخيزداري كشور در مورد اين فاجعه سكوت مطلق اختيار كرده و تازه يادش افتاده تا در صفحه نخست خويش به رويدادي اشاره كند كه خبرش را 73 روز پيش در مهار بيابانزايي انتشار داده بودم!
سوگنامهی حسین میرزایی ندوشن برای باغ اکولوژی نوشهر
در نخستین روز از آغاز پنجمین موج سبز طرفداران محیط زیست در دنیای مجازی، دکتر حسین میرزایی ندوشن
– رییس مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور - هم به درج دیدگاههای خویش
پیرامون سابقهی 500 سالهی باغهای گیاهشناسی در جهان پرداخته و بر این
واقعیت تأکید کرده است که به رغم آنکه اغلب آن باغها هماکنون در مراکز
شهرهای پرجمعیت جهان قرار گرفتهاند، اما هیچ کس به خود اجازه نمیدهد تا
به بهانهی توسعه به حریم این محیطهای ارزشمند پژوهشی تجاوز کند. با این
وجود، شوربختانه درک و فراست ما چنان است که حتا تحمل یک باغ گیاهشناسی 54
ساله را در شهر کوچکی چون نوشهر هم نداریم!
میرزایی ندوشن در این یادداشت، ضمن اشاره به ثبت ملی باغ گیاهشناسی نوشهر، با تأسف مینویسد: «افسوس
از اين نيست که اين سرمايه عظيم ملي که سالهاي سال با هزينههاي زياد
ايجاد شده و با خون دل به اين درجه از رشد رسيده بود در يک چشم بر هم زدن
بر باد فنا رفت، افسوس از اين است که برخي از مسئولين شهر، که بايد حامي و
حافظ اينگونه اماکن باشند و در پاسداري و مراقبت از ذخایر توارثي گياهي
کشور براي ديگران الگو باشند هم با اين حرکت غير عقلاني هماهنگ شده و با
لشکرکشي و اعزام انبوهي از عوامل خود به متوليان باغ حتي اجازه عکس برداري و
شايد آخرين وداع با مجموعهاي که چون فرزندشان برايشان عزيز بود، را هم
ندادند.»
درود بر آنهایی که در مازندران تسلیم فشار طبیعت ستیزان نمیشوند!
خبرهای رسیده حاکی از آن است که تمامی پرسنل زحمتکش باغ اکولوژی نوشهر و
پژوهشگران مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی مازندران با یکدیگر هم قسم
شدهاند تا به هیچ عنوان تسلیم فشار بیسابقهی مقامات محلی برای صرفنظر
کردن از شکایت خویش نشوند ...
تجاوز در نوشهر؛ پارک ملی کویر و مریوان: امروز در مثلث!
این برنامه را امروز از ساعت 12:30 به مدت 45 دقیقه در سراسر کشور میتوانید گوش دهید.
طول موج رادیو جوان، بسته به این که در کجای ایران مخاطب آن هستید، در این جدول آمده است. همچنین در هر جای کره زمین که باشید، میتوانید رادیو جوان را در این نشانی به صورت زنده از طریق شبکهی جهانی اینترنت گوش دهید.
آخرین خبر:
هم اکنون از نوشهر خبر رسید که متجاوزین سومین مرحله از یورش خود را در ساعت 10 صبح امروز شروع کردند!تازه ترین خبرها از ماجرای تجاوز به باغ اکولوژی نوشهر
امروز یک گروه کارشناسی که در جمع آنها، استاد علی اصغر معصومی، چهرهی
نامدار گیاهشناسی کشور هم حضور داشت، به نوشهر رفتند تا از نزدیک عمق خسارتهای واردآمده را ارزیابی کرده و با مسئولین منطقه به رایزنی بپردازند.
خوشبختانه آخرین خبر حکایت از آن دارد که اعضای شورای شهر نوشهر پس از
بازدید از صحنهی تجاوز، ضمن اعلام انزجار از چنین اقدامی، قول دادهاند که
نخواهند گذاشت تا حریم این باغ بینظیر ایران شکسته شود و تلاش میکنند تا
طبیعتستیزان عقب رانده شوند ...
تازهترين تصاوير از هجوم لودرها به باغ گياه شناسي نوشهر!
سه
تصويري را كه ملاحظه ميكنيد، ماجراي غم بار تجاوز صبح امروز به
ديرينهترين باغ گياه شناسي ايران در نوشهر را نشان ميدهد؛ پرديس باشكوهي
با 1400 گونه گياهي و بيش از 14 هزر نمونه گياه خشك شده كه ميتوانست موزه
تاريخ پژوهشي ايران در حوزه منابع طبيعي باشد؛ اما فرماندار نوشهر بيشتر
مايلند تا جاده كمربندي بندر نوشهر باشند ...
فرمان آتش را در باغ اكولوژي نوشهر، فرماندار صادر كرده است!
فرماندار، يعني عاليترين نمايندهي دولت در هر شهرستان.
اينك خبر رسيده است كه فرمان آتش را براي اعدام درختان 54 سالهي باغ اكولوژي نوشهر، فرماندار صادر كرده است!
مي خواهم از استاندار مازندران، از وزير كشور، از رييس جمهور بپرسم تا براي
مان توضيح دهد آيا اين مدير ارشد دولتي، براي صدور چنين تخريبي پيشتر با
شما هماهنگ كرده بود؟
اگر پاسخ شمايان مثبت باشد، يك غم بزرگ سراسر وجودم را فراميگيرد؛ اما اگر پاسختان منفي باشد، هزاران غم مرا از پاي درخواهد آورد!
ميدانيد چرا؟
در همين باره :
- هجوم لودرها برای تخریب باغ اکولوژی نوشهر!
هجوم لودرها براي تخريب باغ اكولوژي نوشهر!
از صبح امروز هجوم لودرهاي دوستان! براي تخريب نخستين و ديرينهترين باغ اكولوژي ايران و خاورميانه در نوشهر آغاز شده است.
اين رخداد فرخنده را به همهي طبيعتستيزان عزيز تبريك عرض ميكنم!
بقيه مردم هم كه در خواب هستند! نيستند؟
در همين باره:
- فاجعه در قلب منابع طبيعي به بهانه ايجاد گذرگاه به بندر نوشهر!
- باغ اكولوژي نوشهر در محاصره طبيعت ستيزان!
- توطئه در باغ گياهشناسي نوشهر!
- با یورش نیروهای سازمان بنادر و کشتیرانی 8 هکتار از باغ گیاه شناسی نوشهر تخریب شد! - سبز پرس
تصاویری که میتواند به آتش مریوان و اکتشاف نفت در کویر مرتبط باشد!
اینجا کجاست و در چه زمانی رخ داده است؟
به زودی میخواهم در بارهی این تصاویر و رابطهای که با رخداد آتشسوزیهای پی در پی و غمانگیز در مریوان دارد، یادداشتی در مهار بیابانزایی انتشار دهم!























به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.