هشدار! طبيعت ايران مجالی برای خودترميمي خویش ندارد





    و اگر زمین بخورد و روح درختان و دیگر زیستمندانش برای همیشه به آسمان پربکشد، اگر پلنگهایش مجبور شوند به دکلهای برق پناهنده گردند تا بمیرند، اگر بهشت آبادش را جهنم آباد کردیم، و اگر پرهام هایش چاره ای نداشته باشند تا در خون خود بغلتند تا ندای مظلومیت طبیعت را سردهند؛ شک نکنید که این گناه نابخشودنی نسلی است که اینک در فضای سرزمینی به نام ایران نفس می کشد؛ همان سرزمینی که دارد شادابی خود و مردمانش را گام به گام به قهقرا می برد ... زنهاری که افزون بر یک هزار سال پیش، فردوسی بزرگ به ما داده بود! نداده بود؟

که گردون نگردد بجز بر بهی ؛ به ما بازگردد کلاه مهی

ادامه نوشته

برای بررسی معضل آلودگی هوای تهران، چند سال زمان لازم است؟!


    "شهر تهران دارای آب و هوای متغیر و ناسالمی است. فراوانی ماشین‌های گوناگون متحرک و ثابت که با صرف نفت و بنزین خود اکسیژن هوا را گرفته و به گاز کربنیک تبدیل می‌نماید بر مسئله بدی آب و هوا افزوده است."
    جملات بالا متعلق به یادداشتی در روزنامه اطلاعات است که بیش از 53 سال پیش، یعنی در 28 آبان 1336 نگاشته شده است.
    نگرانی‌ای که 9 سال پس از آن منجر به برپایی نخستین سمینار بررسی آلودگی هوای تهران در 15 آذر 1345شد.
    منتها از آن سال تاکنون، ظاهراً هنوز دارند بررسی می‌کنند! نمی‌کنند؟

   مؤخره:

   - روايت ناصر كرمي از 10 اشتباه كميته اضطرار را هم حتمن بخوانيد!
   - جنگل هاي عزير تا آمدن باران بايد بسوزيد از دست ما كاري ساخته نيست! - محمد خسروشاهي

همه‌ی آنچه که باید از پارک ملی گلستان بدانیم!


    همان طور که می‌دانید، در هیجدهمین روز از آذر 89، هیجدهمین بخش از گفتگوی داغ سبز با حضور دکتر حسین آخانی و مهندس علی‌نژاد مدیرکل محیط زیست استان گلستان بر روی شبکه‌ی جهانی اینترنت قرار گرفت. در این گفتگوی داغ که 49 دقیقه و 52 ثانیه به طول انجامید، آخانی، مؤلف کتاب ارزشمند فلور مصور پارک ملی گلستان، توضیحات بسیار دقیق و جامعی در باره‌ی ویژگی‌های یگانه‌ی این پارک ارایه می‌دهد. پارکی که فقط 5 صدم درصد از مساحت ایران را به خود اختصاص داده است، اما در آن بیش از 1300 گونه‌ی گیاهی مستقر است که 20 نوع از آنها در هیچ نقطه‌ی دیگری از کره زمین یافت نمی‌شوند؛ در حالی که در تمام کشور انگلستان، حتا یک گونه‌ی اندمیک گیاهی مشاهده نمی‌شود ...

ادامه نوشته

سد پانزده خرداد بدون آب ماند!


   خبرهای رسیده از قم، استانی که دارای یکی از بیشترین شاخص‌های رشد در اغلب حوزه‌های صنعتی، خدماتی و کشاورزی در طول دو دهه‌ی اخیر بوده است؛ حکایت از آن دارد که مهم‌ترین منبع تأمین آب شرب استان، یعنی سد 15 خرداد، عملاً  از چرخه‌ی تولید خارج شده و به گفته عبدالحمید توکلی بینا، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان قم، شرایط چنان بحرانی است که چاره‌ای جز تعطیلی تصفیه‌خانه بزرگ این شهر  نمانده است.
خبر این رویداد نگران کننده در شرایطی منتشر می‌شود که تاکنون بارها از سوی اغلب کارشناسان مسایل آب و محیط زیست، نسبت به جانمایی غلط و خطرات احداث سد پانزده خرداد هشدار و تذکر داده شده بود.
کافی است به یاد آوریم که مهم‌ترین دلیلی که برای کاهش 90 درصدی پوشش گیاهی در دشت مسیله واقع در پایین دست حوضه‌ی آبخیز قم‌رود – رودخانه‌ای که سد 15 خرداد در حوالی دلیجان بر روی آن بسته شده است – از آن یاد می‌شود، همانا قطع ارتباط هیدرولوژیکی مناطق سراب و پایاب رودخانه ناشی از احداث و آبگیری سد 15 خرداد در اوایل دهه‌ی هفتاد شمسی بوده است . به نحوی که هم‌اکنون، دشت مسیله که زمانی از آن به عنوان شکارگاه سلطنتی یاد می‌شد و در شمار زیستگاه‌های ارزشمند بسیاری از گونه‌های جانوری نادر ایران، از جمله یوزپلنگ، گورخر ایرانی، جبیر، کاراکال، گربه شنی و ... محسوب می‌گردید، اینک خود به یکی از کانون‌های بحرانی فرسایش بادی بدل شده و عملاً تبدیل به چشمه‌ی تولید گرد و خاک شده است؛ رخدادی که می‌توان آثار آن را در افزایش تعداد و غلظت پدیده‌ی ریزگرد در منطقه هم ره‌گیری کرد. حتا کار به جایی رسیده که شهرداری قم صحبت از جمع‌آوری ماهانه‌ی میلیون‌ها تن ماسه از سطح معابر عمومی شهر می‌کند.
با این وجود و به رغم آگاهی از وسعت و شدت عوامل تهدید‌کننده‌ی حیات در منطقه، متأسفانه رشد فیزیکی شهر قم نه‌تنها در همه‌ی این سال‌ها کاهش نیافت، بلکه قم به عنوان یکی از مهاجرپذیرترین شهرهای ایران شناخته شده و حتا رونق بازار مسکن و ساخت و ساز در آن به نسبت دیگر نقاط کشور با کمترین رکود مواجه شد.
اتفاقی که در قم افتاده، مصداق بارز بیابان‌زایی متأثر از عوامل انسان‌ساخت است؛ زیرا ما در سرزمینی که به دلیل توانمندی‌های بوم‌شناختی‌اش، استعداد پذیرش 200 تا 500 هزار جمعیت را داشته است، اینک بین سه تا 5 برابر ظرفیت طییعی‌اش را پذیرا شده و پیش‌بینی می‌شود با یک جهش 30 درصدی جمعیتی تا سال 1400 مواجه شود !
چنین است که حال برای جبران مافات در اندیشه‌ی انتقال آب از سرشاخه‌های دز در استان لرستان برآمده‌ایم؛ همان سدی که اخیراً می‌خواهیم برای افزایش توان نگهداشت آب در دریاچه‌اش، 10 متر بر ارتفاع تاجش بیافزاییم!
درست مثل سدهای متعددی که بر روی کارون زده‌ایم تا انرژی برق‌آبی تولید کنیم و در همان حال، چندین طرح بزرگ انتقال آب در بالادست آن را به اجرا درآورده‌ایم تا عملاً سدهای ساخته شده را از مدار تولید خارج کنیم!
پرسش این است که چرا باید سیاست‌های درازمدت توسعه را در ایران مرکزی به نحوی مهندسی و مدیریت کنیم که خود به افزایش ضریب ناپایداری سرزمین منجر شود؟ انتقال آب به قم در شرایطی که نخل‌های اروند رود از بی‌آبی دارند هلاک می‌شوند؛ حل کردن مسأله نیست، بلکه انتقال موقت مسأله و بحران از مرکز به جنوب غرب کشور است؛ حرکتی که آشکارا با منافع ملّی ما در تضاد بوده و هزینه‌های گزافی را به همراه تنش‌های اجتماعی غیرقابل پیش‌بینی بر ملک و ملت تحمیل خواهد کرد.


   کلام آخر آن که:
   اگر چالش استقرار جمعیت در سیستان و زابل، پس از کاهش شدید حق آبه هیرمند توسط همسایه شرقی، یک بحران جدی را بر این تحمیل کرد؛ چالش قم را خودمان داریم بر خودمان تحمیل می‌کنیم! نمی‌کنیم؟

عربستان هم غرامتش را از عراق گرفت!


    امروز در اغلب بخش‌های خبری صدا و سیمای جمهوری اسلامی، بارها این خبر تکرار شد که عربستان سعودی به خاطر آسيب‌هاي وارد آمده به محيط زيست سواحل شرقي خود در جريان جنگ خليج فارس (1991)، مبلغ یک ميليارد و 200 ميليون دلار غرامت گرفته است. شاهزاده ترکی بن ناصر بن عبدالعزیز، رییس سازمان حفاظت محیط زیست عربستان گفت: مبلغ یادشده توسط سازمان ملل متحد از دولت عراق گرفته و به دولت سعودی پرداخت شده است ...

ادامه نوشته

و سرانجام نخستین تصاویر از کویر ارومیه انتشار یافت!


    همه‌ی آنهایی که تاکنون دریاچه نمک قم را از نزدیک دیده‌اند، بی‌شک چنین مناظری را به خاطر دارند؛ همان ذوزنقه‌های آشنا و نمکی‌ای را می‌گویم که در اغلب فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی هم نقش عالم برزخ را بازی می‌کنند!
    اما اینک علی اصغر شادجو، عکاس خبرگزاری جمهوری اسلامی، تصاویری را از دریاچه ارومیه به سراسر جهان مخابره کرده است که نشان می‌دهد، برای دیدن آن ذوزنقه‌های آشنا، دیگر مردم شریف ساکن در سرگربه‌نشان و دوست‌داشتنی وطن، لازم نیست تا رنج سفر را بر خود هموار کرده و به مرکز ایران بیایند! کافی است خود را به محوطه‌ای برسانند که سابق بر آن، نگین فیروزه‌ای وطن – دریاچه ارومیه – می‌نامیدنش و امروز همان عالم برزخ یا کویری دست‌ساز به نام ارومیه!

    وای بر ما که به مرگ طبیعت عادت کرده‌ایم و همچنان حاضر نیستیم تا دست از خودخواهی‌ها و آزمندی‌های خویش برداریم!
    می‌گویید نه! کافی است به مناظره نگارنده با نماینده مردم ارومیه – آقای نادر قاضی پور - از یک سو و آقای علیرضا دائمی، مدیر کل برنامه ریزی کلان آب و آبفا وزارت نیرو در ایران صدا گوش دهید تا خود متوجه ماجرا بشوید!

و سرانجام گروهی از تهرانی‌ها به دعوت دادستان تهران لبیک گفتند!


    چند روز پیش در ماجرای گاف بزرگ آقای هواشناسی، نوشتم که عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان کل تهران چراغ سبز خود را به آن گروه از شهروندانی که از این هوای آلوده و کاسه‌ی چه کنم چه کنم مدیریت حاکم بر پایتخت به تنگ آمده‌اند، نشان داده و گفته: مردم می‌توانند در مورد آلودگی هوا به دادسراها شکایت کنند. در انتها هم پرسیده بودم که آیا می‌شود یقه‌ی بهرام صناعی را هم در همین راستا گرفت یا خیر؟

ادامه نوشته

چه شباهت غریبی است بین جنگل‌های کردستان و مردمان مظلومش!


    بیش از 600 بار در سالی که گذشت، جنگل‌های کردستان آتش گرفته‌اند؛ افزون بر آن، معضل ریزگرد و سوسک چوبخوار و هرس بی‌رویه و قاچاقچیان ذغال و  مین‌های عمل نکرده در بستر بیمار و فرتوت این جنگل‌های زیبا و ارزشمند نفوذ کرده و آن را از همیشه کم‌رمق{تر ساخته است ...

ادامه نوشته

جمعیت ایران در آستانه ورود به دو مرز!

    اگر هم اینک سری به درگاه مجازی مرکز آمار ایران بزنید و ساعت جمعیتی ایران را در گوشه‌ی بالای سمت چپ سایت نظاره کنید، در می‌یابید که کمتر از 162 هزار نفر با مرز 75 میلیون فاصله داریم. مفهوم سخن فوق این است که هم‌اکنون سرانه‌ی آب قابل دسترس برای هر ایرانی به 1733 متر مکعب در سال کاهش یافته است که این رقم یک چهارم میانگین جهانی آن است. و نشان می‌دهد که ایرانیان با مرز تنش آبی که 1710 متر در سال است، فاصله‌ای اندک دارند! ندارند؟

ادامه نوشته

با حضور حسین آخانی، امروز آتش در گلستان، گفتگوی داغ سبز را سوزان می‌کند!


    دکتر حسین آخانی، استاد گیاه‌شناس دانشگاه تهران که بیش از 20 سال از عمرش را بر روی ارزش‌های منحصر به فرد جغرافیای گیاهی در زیباترین پارک ملی ایران – گلستان – سپری کرده است، امروز در هجدهمین برنامه از سری گفتگوی داغ سبز - که در هیجدهمین روز از سومین ماه سومین فصل سال پخش می شود -  مهمان تارنمای ایرانی در استودیو ایران صداست تا به بحث در باره‌ی چرایی آتش‌سوزی پردامنه در استان گلستان و به ویژه پارک ملّی مشهورش بپردازیم.
    آتشی که از 26 آبان شروع شده و هنوز تا باران نبارد، کسی نمی‌تواند ادعا کند که به طور کامل مهار شده است؛ هر چند تاکنون چندین بار خبر مهار آتش اعلام شده و سپس تکذیب گردیده است!
    آخرین خبرها حکایت از بازدید شب گذشته استاندار گلستان از منطقه علی آباد کتول دارد؛ جایی که جواد قناعت فاش ساخت هنوز جنگل‌های مینودشت در حال سوختن است!
    صبح امروز با آقای آگاهی از محیط بانان زحمت‌کش پارک ملی گلستان هم تماس گرفتم. ایشان هم گفتند: فقط دود از کنده‌ها بلند می‌شود که برای مدیریت اوضاع مأمورین ما در محل حاضر هستند؛ هرچند که بسیار خسته شده‌اند و نیاز به نیروی کمکی دارند.
    احمد پازوکی هم تلاش کرده‌ است تا آقای علی‌نژاد، مدیرکل محیط زیست استان را ترغیب کند تا به صورت تلفنی در برنامه  حاضر شود که تا این لحظه نه ایشان و نه هیچ یک از دیگر مسئولین منابع طبیعی و محیط زیست، راضی به اطلاع‌رسانی در این حوزه نشده‌اند!
    گفتگوی داغ سبز را می‌توانید مطابق هفته‌های اخیر از ساعت 15 به مدت یک ساعت بر روی صفحه نخست درگاه مجازی رادیو اینترنتی ایران صدا ببینید و بشنوید.
    همچنین، شماره تماس با برنامه - 110 سبز - همچنان مشتاق شنیدن نظرات و انتقادهای شما هست.

روز جهانی بدون سم را در هوای سمی تهران گرامی داشتیم!

    در روزهایی که تهرانی‌ها به جای اکسیژن، سم تنفس ‌کرده و رکوردها را جا به جا می کنند! همکاران من در دفتر محیط زیست و توسعه پایدار کشاورزی به همراه مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی همایشی را تدارک دیدند که هدفش گرامیداشت روز جهانی بدون سم بود؛ روزی که خوانندگان گرامی مهار بیابان‌زایی پیش‌تر از ماجرای نامگذاری آن آگاه شده بودند.
    باید بدانیم که کشاورزی در جهان امروز از 5 طریق به یکی از اصلی‌ترین مؤلفه‌های برهم‌زدن تعادل بوم‌شناختی و کاهنده‌ی توان زیست‌پالایی کره‌ی زمین بدل شده است که عبارتند از:
-    مصرف نادرست کودها و سموم شیمیایی
-    استفاده مفرط و نابخردانه از اندوخته‌های آبی/خاکی
-    تخریب گونه‌گونی زیستی و بوم‌سازگان‌های حیاتی کره زمین
-    تولید گازهای گلخانه‌ای و تشدید تغییرات اقلیمی
-    فشار بر منابع کارمایه‌های تجدیدناپذیر
    بنابراین، چنانچه بتوان به مدیریت درست 5 مؤلفه‌ی یادشده همت گمارد و بازمهندسی آنها را در دستور جدی نهادهای پژوهشی، آموزشی و اجرایی مرتبط قرار داد، می‌توان امیدوار بود که کشاورزی و محیط زیست می‌توان با کمترین تنش و اصطحکاک ممکن به حیات و بالندگی خود در سده‌ی پیش رو ادامه دهند.
    در این ارتباط دکتر غلام رضا میرکی از 5 ضرورت سخن گفتند که برای تأمین آنها دنیا چاره‌ای ندارد جز آن که به سمت کشاورزی بدون سم و کود حرکت کند.
1-    بحران انرژی
2-    مقابله با تغییرات اقلیمی
3-    افزایش هزینه تولید نهاده‌های کشاورزی
4-    تأمین امنیت غذایی پایدار
5-    حفظ منابع پایه کشاورزی
    میرکی گفت: در بهترین حالت، فقط بخش اندکی از آفت‌کش‌ها به آفت هدف می‌رسد! یعنی: حجم عمده‌ای از آفت‌کش‌ها، حتا در بهترین کشت و صنعت‌های جهان سبب تخریب و فروافت کارایی سرزمین را موجب شده و از طریق تجزیه، آب‌شویی، بی‌ثباتی و پخش در روان‌آبها، زمین را متضرر می‌کنند. از همین روست که شیب افزایشی استفاده از سموم در طول یک‌دهه‌ی اخیر آشکارا کاهش و در مواردی روندی معکوس یافته است؛ واقعیتی که در نمودار پیش رو می‌توان آن را ره‌گیری کرد.

    یک نکته‌ی تأمل‌برانگیز در این میان آن است که ترکیب سموم مصرفی در کشورهای شمال، بسیار متفاوت از کشورهای جنوب است؛ مثلاً درحالی که در ایران و اغلب کشورهای درحال توسعه، حشره‌کش‌ها بیشترین سهم را در کشاورزی با 50 درصد کاربرد برعهده دارند، این میزان در کشورهای شمال با 17 درصد در کمینه قرار دارد.
    عجیب‌تر آن که هرچند کل مصرف سموم در اغلب کشورهای جهان از جمله ایران در حال کاهش است، اما سهم حشره‌کش‌ها از کل نهاده‌های کشاورزی، کاهشی را در ایران نشان نمی‌دهد که این برخلاف مفاد مطروحه در برنامه‌های 5 ساله توسعه کشور است.
    متن کامل سخنرانی‌های ارایه شده در این همایش را می‌توانید از اینجا دریافت کنید.

    درحاشیه:
    این همایش از معدود سخنرانی‌هایی بود که 10 دقیقه زودتر از موعد مقررشده به پایان رسید؛ زیرا آخرین سخنران یافت می نشد! به همین دلیل دبیر همایش پشت تریبون قرار گرفته و با لبخنذی ملیح اعلام داشت : خوشبختانه به دلیل غیبت آقای مهندس پورسخی (مدیرکل دفتر بررسی آلودگی آب و خاک سازمان حفاظت محیط زیست کشور)، پایان همایش را زودتر از موعد اعلام می‌کنیم!
    البته ایشان بلافاصله متوجه گاف خود شده و با درک ویژگی های برگزاری یک همایش در روز سیزدهم ماه! از این که از لفظ خوشبختانه استفاده کرده بودند، عذرخواهی کردند!


درج نظر

چترها را بازکنید ؛ تهران خیس می شود! نمی شود؟


    25 روز است که تهران نفسش بند آمده است؛ آن گونه که ظاهراً مدیران ارشد شهر که در اتاق بحران گرد هم آمده‌اند، هم داغ کرده‌اند و شاهکارترین طرح طنز همه‌ی تاریخ را برای گریز تهرانی‌ها از دود و دم ارایه داده‌اند. آنها می‌خواهند 640 هزار پرواز را در طول چند سال آینده و با مصرف میلیون‌ها لیتر بنزین بر بالای سر پایتخت عملی کنند تا هوای تهران تا آخر همین هفته مشکلش حل شود!! تازه از یکصد دستگاه تهویه هوا هم به عنوان بادبزن می خواهند بهره برند!

ادامه نوشته

بعد از سد اکباتان، حال نوبت دز رسیده است تا قد بکشد!


    ماجرای افزایش ارتفاع سد اکباتان را که یادتان هست! نیست؟ سدی که 45 میلیارد تومان برایش هزینه شد تا ارتفاعش 25 متر دیگر افزایش یابد تا بتواند جوابگوی نیاز آب شرب همدان باشد. بدون توجه به این واقعیت که چرا باید در فاصله‌ی زمانی کوتاه‌تر از محاسبات کارشناسی، دریاچه سد به چنان فلاکتی برسد که از شدت رسوب، نفس کم‌بیاورد. آن روز پرسیدم که آیا اگر آن پول صرف افزایش پایداری بوم‌شناختی بالادست سد می‌شد تا بتوان نرخ تولید رسوب در آن را متعادل کرد، اقدامی خردمندانه‌تر به شمار نمی‌آمد؟

ادامه نوشته

توهین به خلیج فارس فقط تحریف نامش نیست! هست؟


    گمان نبرم هیچ ایرانی را در هیچ نقطه از جهان بتوان سراغ گرفت که اهل اینترنت باشد و تاکنون در صندوق پست رایانه‌اش ایمیلی در دفاع از نام خلیج فارس و هشدار در برابر تحریف این نام باستانی دریافت نکرده باشد.
    اغلب هم ما دریافت‌کنندگان این ایمیل‌ها، مشتاقانه وظیفه‌ی ملّی/ میهنی خود را انجام داده و فکر می‌کنیم با پر کردن فلان پتیشن یا شرکت در بهمان نظرسنجی اینترنتی توانسته‌ایم مشت محکمی به دهان یاوه‌گویانی که در صدد دزدی یا تحریف این نام اصیل و کهن هستند، بزنیم و به این ترتیب حرمت آبی‌ترین دریای وطن را در جنوب ایران‌زمین به جا آوریم ...

ادامه نوشته

در گفتگوی داغ سبز رخ داد: تهرانی‌ها ؛ پوست کلفت‌ترین مردم جهان!


    همان طور که می‌دانید، موضوع هفدهمین برنامه از سری گفتگوی داغ سبز به بحران آلودگی هوای تهران اختصاص داشت که با حضور حشمت‌الله بسطامی، مدیر روابط عمومی شرکت کنترل کیفیت هوای تهران و رامین امینی زارع برگزار شد.
    در این برنامه واقعیت‌های شگفت‌آوری مطرح شد، از جمله این که در تمام طول سال 1389 تا امروز، تهرانی‌ها فقط از 8 روز سالم بهره‌مند بوده‌اند! درصورتی که مطابق استاندارد سازمان بهداشت جهانی، فقط یک روز در سال می‌تواند هوای شهر سالم نباشد؛ در غیر اینصورت خطرناک است!
    حالا شما خود عیار پوست کلفتی مردم پایتخت ایران را بسنجید!
    یکی دیگر از نکات عبرت‌آموز آن که بسطامی معتقد است: اگر امروز ناچار به شیمی درمانی بیماری سرطانی به نام تهران شده‌ایم؛ نتیجه‌ی 15 سال عدم توجه دولت‌ها به محیط زیست بوده است! زیرا مطابق بند ب ماده 82 در برنامه دوم توسعه، بند واو ماده 104 در برنامه سوم توسعه و ماده 62 از برنامه 5 ساله چهارم کشور، دولت مؤظف به رفع آلودگی تهران و کلان‌شهرهای ایران در حد استانداردهای قابل قبول بوده است. اما دریغ از اندکی پیشرفت در این حوزه! چرا؟
    و البته حرف‌های دیگری هم در این برنامه زده شد که بهتر است خودتان آن را گوش کرده و قضاوت فرمایید.
    متن شنیداری این گفتگوی داغ را در 46 دقیقه و 14 ثانیه می توانید در این نشانی گوش کرده و برای خود ذخیره سازید.

در باره يك مرد سبز!

    نامش رامش است ... جايرام رامش -  Jairam Ramesh!
    او وزير محيط زيست در دومين كشور پرجمعيت جهان، هندوستان است و يكي از مردان پرقدرت، مشهور و محبوب در كابينه‌ي مان موهان سينگ، نخست وزير 77 ساله اين كشور به شمار مي‌آيد.
    آقاي رامش اخيراً خريداران خودروهاي گران‌قيمت آلماني را بزهكار ناميده و با اين كار جنجالي بزرگ آفريده است. او كه خود يك مهندس مكانيك است، از سال 2004 سمت وزارت محيط زيست و جنگل را در هندوستان در اختيار گرفته و به ويژه در زمينه توانمندسازي جوامع محلي و افزايش اقتدار و استقلال تشكل‌هاي مردم‌نهاد محيط زيستي گام‌هاي مؤثري برداشته است.

    وقتي حضور او را در بين مردم و گفتگوي پرحرارت و صريحش را با ايشان در معابر عمومي مي‌بينم، با خود شبيه سازي كرده و مي‌انديشم كه ممكن است چنين تصويري در ايران هم رخ دهد؛ در حالي كه يك سوي آن محمدجواد محمدي‌زاده باشد؟!
    شما چه فكر مي‌كنيد؟ چرا وزن ملاحظات محيط زيستي در هندوستان، كشوري كه در آن 650 ميليون نفر با درآمد كمتر از دو دلار زندگي مي‌كنند، بيشتر از ايران است؟ مگر نمي‌گويند كه فقر دشمن حفاظت از طبيعت است؟!
    كافي است دوباره نگاهي به ماجراي مارگيرها بياندازيد!

هفت روز پس از محمدی زاده؛ پارک ملّی گلستان هنوز دارد می‌سوزد!

    اینک به نظر می‌رسد نوبت عالی‌ترین عضو کابینه‌ی دهم – دکتر محمود احمدی‌نژاد – باشد تا عملاً علاقه‌مندی واقعی خود به محیط زیست را ثابت کرده و بدون های و هوی پروپاگاندایی خود را به پارک ملی گلستان برساند و از آقای رسول حسام که آتش سوزی را سطحی دانسته بود و نیز آن یکی معاونش که آتش سوزی را کنترل‌شده توصیف نموده بود، بپرسد: اگر سطحی و کنترل شده و شعله‌ای نبود، آنگاه می‌خواستید چند روزه آتش را مهار کنید؟!

ادامه نوشته

شهادت یکی دیگر از حافظان طبیعت ایران در منطقه حفاظت شده گلول و سرانی

    متأسفانه خبر رسیده است که شامگاه دیروز، آقای سعید پرهام – محیط بان اداره کل محیط زیست خراسان شمالی - در جدالی نابرابر با شکارکُش‌های از خدابی‌خبر که سالهاست به حرفه‌ی قاچاق گوشت شکار در جنگل‌های اطراف منطقه حفاظت شده گلول و سرانی - شیروان مشغولند، جان به جان آفرین تسلیم کرده و به دلیل اصابت گلوله‌ی مهاجمان به سرش، شهید شده است. برای بازماندگان این جوان 28 ساله که یک ماه از مراسم نامزدی‌اش نگذشته است، آرزوی صبر می‌کنم و امیدوارم شمار شهدای طبیعت ایران هرگز به عدد 120 نرسد ...

ادامه نوشته

گفتگوی داغ سبز امروز آلوده می‌شود!


    آلودگی هوا چند روزی است که دارد بدجوری در تهران و اصفهان قدرت‌نمایی می‌کند و بیم آن می‌رود تا به زودی دامنه‌ی اثرات نامیمونش را بر شهرهایی چون اراک، مشهد، کرج، تبریز و ... نیز بگستراند.
    به همین بهانه، امروز در هفدهمین برنامه گفتگوی داغ سبز به سراغ یکی از مسئولین شرکت کنترل کیفیت هوای شهرداری تهران - آقای حشمت الله بسطامی - می‌رویم تا بلکه بیشتر متوجه شویم چرا این مشکل سالهاست که به جای گره‌گشایی، گره‌اش کورتر می‌شود! نمی‌شود؟
    در همین باره با جناب رامین امینی زارع نیز به صورت تلفنی گفتگو خواهیم کرد.
    گفتگوی داغ سبز را می‌توانید از ساعت 15 امروز به مدت 60 دقیقه بر روی درگاه مجازی رادیو اینترنتی ایران صدا گوش کرده و تماشا نمایید.



    110 سبز را هم فراموش نکنید.

    راستی! وحید نوروزی هم یک انشاء در این باره نوشته که بسی خواندنی است! نیست؟

    پیوست:

    آیا می دانید بازماندگان قربانیان آلودگی هوا می توانند دیه بگیرند؟


درج نظر

هشدار! ممکن است کارون پیش از آن که خشک شود ؛ شور شود!!

    کاملاً درست خواندید؛ لطفاً به گیرنده‌های خود دست نزنید! مطابق آخرین اعترافی که سرانجام مسئولین وزارت نیرو مجبور به پذیرش آن شدند، ممکن است اگر کارون عزیز ما – پرآب‌ترین رود ایران – در اثر تعدد طرح‌های انتقال آب و سدسازی خشک هم نشود، به بلای دیگری دچار شده و کیفیت خود را در اثر هم‌آغوشی با گنبدهای نمکی گتوند به شدت از دست داده و شور شود! به نحوی که نخل‌‌های به جان آمده از آب شور در اروند کنار و بهمن‌شیر، فریاد بزنند که باز هم گلی به جمال آب شیرین خلیج فارس؛ ما دیگر آب کارون نمی‌خواهیم!
    برای این که بدانید چگونه قرار است یک معدن عظیم نمک - که ذخیره‌ی نمک آن صدها میلیون تن برآورد شده است - به کلی به زیر آب دریاچه سد گتوند فرو رود، بدون آن که عزیزان سدساز در تمام طول این سال‌ها متوجه گاف بزرگ فنی خود شده باشند، لطفاً اعتراف‌نامه‌ی شرکت توسعه منابع آب و نیرو را بخوانید و اگر پرسشی هنوز برایتان باقی مانده بود، سری به سخنان نایب رییس کمیسیون صنایع مجلس، سید شریف حسینی بزنید تا پس از آن، همه در تدارک مراسم شایسته و سزاوارانه‌ای برای بزرگداشت مجلس ترحیم پرخاطره‌ترین رود همه‌ی ایرانیان در همه‌ی تاریخ برآییم ...

    باشد که آیندگان از گناه ما درگذرند؛ آیندگانی که هرگز معنای ترانه «لب کارون، چه گل بارون» را در نخواهند یافت! خواهند یافت؟

بنویسیم بهشت آباد ؛ بخوانیم جهنم آباد!


    تیتر رازآلودی است! نه؟
    اما زیاد هم نگران نباشید ... کافی است تا بیانیه انجمن صنفی مهندسان صنعت آب خوزستان را با عنوان " در سوگ مرگ کارون" بخوانید تا متوجه شوبد که این تیتر زیاد هم رازآلود نیست و چرا باید از این پس، بهشت را معبری برای ورود به جهنم بدانیم!
    در ضمن این که سازمان حفاظت محیط زیست کشور، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی و حتا سازمان مدیریت منابع آب ایران هم بر این طرح مهر تأیید نزده‌اند، زیاد شگفت‌آور نیست! هست؟
    زیرا آب کارون مدت‌ها بوده که خودش هم نمی‌دانسته دارد اشتباهی به هدر می‌رود! نمی‌رود؟

    شایان توجه آن که اجرای طرح انتقال آب فلات مرکزی ایران موسوم به "بهشت آباد" با تونلی به طول 64 کیلومتر، هم اکنون مراحل پایانی طراحی و مطالعه خود را طی می کند. طرح یادشده علاوه بر تامین آب استان چهارمحال وبختیاری، برای تامین بخشی از آب شرب استان های یزد، کرمان و اصفهان در دستور کار دولت قرار گرفته است.

    البته حرف های دیگری هم هست:

    - سد بهشت آباد ، اصفهانی ها یا خوزستانی ها ؟


درج نظر

ایرانی‌ها 17 برابر ژاپنی‌ها مصرف می‌کنند!


    باور کردنش شاید اندکی دشوار باشد، اما وقتی حسین امیری خامکانی، یکی از اعضای کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم زرند و کوهبنان با صراحت و تأسف فاش می‌سازد که ایرانیان امروز برابر یک میلیارد نفر از مردم جهان مصرف می‌کنند، باید اندکی در این خبر تأمل کرد! نباید کرد؟ به ویژه وقتی بدانیم که رییس جمهور سیاست‌های انقباضی جمعیتی را نابخردانه دانسته و ایران امروز را مستعد پذیرایی از دوبرابر ساکنان کنونی‌اش می‌داند که در آن صورت و با توصیف جناب خامکانی، لابد سهم 2 میلیارد انسان را هم باید نوش جان کنند! نباید بکنند؟
ادامه نوشته

به استقبال روز جهاني بدون سم برويم


    26 سال است كه جهانيان در سومين روز از آخرين ماه سال ميلادي، برابر با سيزدهمين روز از واپسين ماه پاييز، يك مناسبت محيط زيستي - No Pesticide Day - را گرامي مي‌دارند كه البته ريشه در يكي از تلخ‌ترين روزهاي قرن بيستم دارد. آن روز سياه، هنوز هم براي بازماندگان حادثه‌ي بوپال در هندوستان تلخ و سياه مانده است و از تبعات مرگ‌آفرينش كماكان نسل امروز هم رنج مي‌كشد ...

ادامه نوشته

1389 ؛ سوزان ترین سال برای جنگل های ایران!

    چرا سطح قابل توجهی از جنگل‌های هیرکانی از رودبار تا عباس‌آباد و کلاردشت و از آنجا گرفته تا شاهرود و علی‌آباد کتول و جعرآباد گرگان و مینودشت و منطقه‌ی حفاظت شده‌ی لوه و پارک ملّی گلستان در آتش، مکرراً باید بسوزد؟
    آیا همین که اعلام کنیم: رطوبت هوا کاهش داشته و در فصل برگریزان قرار داریم و یا شکارچی غیرمجاز و گردشگر وارد عرصه‌های حفاظت شده می‌شوند، کفایت کرده و می‌تواند گناه ما را در عدم اطفاء درست و به موقع آتش‌سوزی پاک کند؟

ادامه نوشته

ماجراي اخطار قانون اساسي در باره ماده 170 برنامه پنجم!

    راستش من هر چه كوشيدم تا از منظر ديد جناب ذاكر به موضوع نگريسته و دليل نگراني‌شان را كشف كنم، متوجه نشدم! ظاهراً آقاي لاريجاني هم متوجه نشدند!
    گفتم اگر كسي احتمالاً متوجه منظور ايشان شدند، كامنتي مرحمت فرموده و دلايل اين مغايرت را فاش كنند ...

ادامه نوشته

وقتي محمدي زاده از آتش شعله اي در گلستان خبر مي‌دهد!


    روز شنبه - ششم آذر ماه - سرانجام يكي از نمايندگان گلستان – عبدالله رستگار، نمايند گنبد كاووس - يقه‌ي آقاي محمدي‌زاده را كه در صحن بهارستان حضور داشتند، گرفتند و به استناد اصل 50 قانون اساسي از وي دلايل تداوم آتش سوزي در گلستان را جويا شدند ...
ادامه نوشته

نگرانی‌های خاویاری! عامل همگرایی در بین کشورهای ساحلی خزر

    شاید مثبت‌ترین نکته‌ای که در بیانیه‌ی پایانی اجلاس 5 کشور ساحلی خزر به چشم می‌آید ، توافق نظر جدی و متفقانه‌ای است که برای نجات ماهیان خاویاری این بزرگترین دریاچه جهان صورت گرفت و 5 رهبر جهان، به پیشنهاد قزاقزستان، تصمیم گرفتند تا راهکارهای اجرایی ممنوعیت 5 ساله‌ی صید این ماهی را تا 3 ماه دیگر تبیین و ارایه دهند ...
ادامه نوشته

سال گونه گونی زیستی هم به پایان رسید! چه کردیم؟


    در واپسین روزهای سال جهانی گونه گونی زیستی هستیم. به همین مناسبت تا ساعتی دیگر در دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران سخنانی را با عنوان: «بررسی عوامل تهدیدکننده گونه‌گونی زیستی در ایران» ارایه خواهم داد.
    برای اطلاعات بیشتر می‌توانید به اینجا یا آنجا هم سری بزنید.

آنچه که از ماجرای باغ گیاه‌شناسی نوشهر هنوز نمی‌دانیم!

  در آستانه سفر قریب‌الوقوع استانی دکتر احمدی‌نژاد و اعضای کابینه دهم به استان مازندران، نامه‌ای از سوی گروهی از پژوهش‌گران حوزه‌ی منابع طبیعی امروز خطاب به رییس جمهور و همکاران منطقه‌ای ایشان در مازندران تهیه و انتشار یافته است که حاوی نکات بسیار پراهمیتی است که تاکنون کمتر به آنها پرداخته شده و یا اصلاً پرداخته نشده است.
    از آن جمله این که:
-     ايستگاه تحقيقات نوشهر از سال 1310 وآربراتوم باغ گياه‌شناسي آن از سال 1331 پايه‌گذاري شده است. بنابراین، قدمت این مجموعه بی‌نظیر را باید 79 سال در نظر گرفت و نه 54 سال.
-    در حال حاضر در سراسر باغ پايه‌هايي از بلند مازو،  نمدار،  توسكا و ممرز وجود دارد كه بيش از 150 تا 200 سال عمر دارند.
-    در اين باغ، تنها پايه بلوط چوب پنبه و  قديمي‌ترين پايه‌هاي دارتالاب و ژينكو در کشور موجود است. همچنین، 25 گونه كاج، حدود 30 گونه اكاليپتوس و ده‌ها گونه صنعتي و مهم از سراسر جهان در این پردیس پرشکوه موجود است.
    با هم متن کامل این نامه بسیار مهم و روشنگرانه را می‌خوانیم ...

ادامه نوشته

فریاد دادرسی پژوهشگران منابع طبیعی به مقام رهبری رسید

    به دنبال تجاوز شرم‌آور طبیعت‌ستیزان به باغ گیاه‌شناسی نوشهر و قتل عام بیش از 11 هزار و 295 اصله درخت، گروهی از اعضای هیأت علمی مراکز تحقیقاتی وابسته به منابع طبیعی کشور، نامه‌‌ای را خطاب به عالی‌ترین مقام جمهوری اسلامی ایران نوشتند که متن آن را در ادامه می‌خوانیم ...
ادامه نوشته