ریزاندامگان کارا یا Effective Microorganisms
فن آوری ساخت ریزاندامگان کارا نخستین بار توسط یک ژاپنی به نام Teruo Higa به جهان معرفی شد تا بتواند جایگزینی کمخطرتر و کاراتر برای کودهای شیمیایی باشد؛ کودهایی که نهتنها زمین، بلکه آبهای سطحی و زیرزمینی و تالابها و دریاهای آزاد را نیز مسموم کردهاند ...
برای لیلا اسفندیاری که امروز به سمت چکاد آرزوها - K2 - پرواز میکند!
این کوهنورد 39 سالهی ایرانی، در کارنامهی افتخارات ورزشیاش، تقریباً به هر چیز که خواسته رسیده و هیچ مانعی نتوانسته وی را از تحقق آرزوهای بلندپروازانهاش بازدارد ...
هشداری از رهبری نظام به متولیان طرح مسکن مهر!
انعکاس روز جهانی محیط زیست در رادیو جوان!
در سال 1389 ؛ خطر ترسالی کمتر از خشکسالی نیست!
تصویری که یک چشم را میخنداند و چشم دیگر را میگریاند!
یک تبریک چسبناک به مناسبت روز جهانی محیط زیست!
امروز
برابر است با پنجم ژوئن 2010، روزی که جهانیان 38 است به بهانهاش میکوشند
تا از محیط زیست بگویند و در نکوداشت حرمت و عظمتش آیینهای شادمانی
برپاکنند.
به همین بهانه دو یادداشت در مهار بیابانزایی منتشر کردهام که میتوانید
آنها را در اینجا
و آنجا
مطالعه فرمایید. امّا امروز این یادبرگ
سبز نمدار هم از سوی یکی از
خوانندگان گرامی مهار بیابانزایی به دستم رسید که به خصوص رونوشت انتهایی
نامه به آن چهار عنصر محبوب و حیاتی زندگی (آب، باد، آتش و خاک)
دلم را لرزاند و وجودم را آکنده از امید و شور کرد ...
درنگ این قورباغه یک دنیا حرف دارد! ندارد؟
لطفاً به این تصویر نگاه کنید ...
خواهش
میکنم که با دقت در جزییات این عکس درنگ فرمایید ...
شما فکر میکنید
این قورباغهی نگون بخت دارد به چه میاندیشد؟ و چرا مردد است که آیا
سرانجام تنش را بسپارد به این زریوار پر زباله و پری دار یا دلش را خوش کند
به آن روزگار خوش افسانه
ای و پری پیکر در سال های نه چندان دور؟!
هندیها میخواهند ۲۰ هزار مگاوات برق خورشیدی تولید کنند!
برای این که تصویر درستی از بلندپروازی هندیها بدست آورید، کافی است به یاد آوریم که بزرگترین نیروگاه تولید برق کشور، نیروگاه شهید عباسپور است که ۲ هزار مگاوات بیشینهی تولید آن است. به عبارت دیگر، هندیها میخواهند تا ۱۲ سال دیگر، توان استحصال خویش را در حوزهی انرژی خورشیدی به ۱۰ برابر برق تولیدی در بزرگترین نیروگاه ایران برسانند ...
فردا قلب زمین در کیگالی ، مسلخ نسلکشی قرن ، می تپد!
یاکریمی که رفت ... اما برایم امید آورد!
آن رخداد چیزی نبود جز لانهگزینی و تخمگذاری دو یاکریم -Streptopelia Decaocto - بر روی گاز پیکنیکی موجود در بالکن منزلشان و انتظار برای سربرآوردن دو جوجهی جدید ...
پارادوکس آب در کرمان!
حال در چنین شرایطی، حتماً برای شما جالب است که بدانید آنچه شهر کرمان را با خطر ویرانی مواجه ساخته و از آن تعبیر به «زلزله خاموش» میکنند، فزونی آب و پیشروی آبهای زیرسطحی است!
آیا میدانید مهمترین عامل بیابانزایی در ایران چیست؟!
اینک شرکتکنندگان در همایش ناگفتههای سدسازی که در آخرین روزهای اردیبهشت ماه سال 1389 در دانشگاه صنعتی اصفهان گرد هم جمع شده بودند و این تومار را نیز خطاب به مجید نامجو امضاء کردند (گفتنی آن که امکان عکس گرفتن از همهی صفحات حاوی امضا به دلیل ازدحام فراهم نشد)، در قطعنامهی پایانی همایش بر این واقعیت تأکید کردهاند که استمرار سیاستهای کنونی در حوزهی مدیریت آب و سدسازی، میتواند کشور را با مهلکترین جریان بیابانزا مواجه سازد ...
لطفاً به زنبورها دقت کنید ؛ شاید آنها هم ایستاده میمیرند!
آیا برای این پرسش اروند پاسخی دارید؟!
جایگاه ایران از منظر کیفیت کار گروهی - TEAMWORK
کاش از این شکارها بیشتر صید شود!
این شاید تازهترین و داغترین تصویری باشد که از یک کاراکال - Caracal caracal - ساکن در ایران گرفته شده و بر روی وب قرار گرفته است ...
کم جان دیگر بی جان نیست! باورتان میشود؟
یادتان هست که هشت مرداد 1386 نوشتم که کم جان را بی جان کردیم؟ یادتان هست که نوشتم بی جان شدن و مرگ تالابهای اقماری بختگان، بیشتر از آن که متأثر از پدیدهای طبیعی و مرتبط با خشکسالی باشد، نشان از نابخردی و آزمندی نوع انسان دارد؛ انسانی که قرار بوده اشرف مخلوقات باشد، اما مخربترین مخلوقات شده است ...
دانشمندان آلمانی: کرهی زمین بدتر از این شرایط را تاکنون تجربه نکرده است!
همهی خبرها در طبیعت بختیاری بد نیست!
مغول هم نکرد این کاری که ما با طبیعت وطنمان میکنیم!
ناسا آژیر را میکشد: سال 2010 میرود تا رکورد شکن شود!
خبری هشداردهنده برای همه ی وبلاگنویسان و فعالان محیط زیستی!
خبرگزاری بهروزپرس – که این روزها یک تنه به جای لشکر غایب یا خوابماندهی گرینبلاگ مینویسد – یک خبر جالب منتشر کرده که به نظرم همه – از جمله خودم - باید به آن توجه کنیم ...
برای آنها که باور ندارند ، بهشت را میتوان در جنگلهای فومن هم دید!
دلم میسوزد اگر مرجانها در خلیج فارس دیگر نرقصند!
آنچه که این هفته در عصر پرتقالی طرح خواهد شد!
در برنامه این هفتهی حال زمین
خوب نیست که در عصر پرتقالی رادیو جوان پخش خواهد شد، با مهران دوستی در
بارهی ماجرای ورود شیر ایرانی به دشت ارژن و ببر روسی به میانکاله، بحران
کمآبی در جیرفت و کهنوج، فاجعهی هورالعظیم و نقش آبخوانداری و آبخیزداری
در پایداری سرزمین ایران گپ زدهایم.
گفتنی آن که عصر پرتقالی از
ساعت 15 الی 17 روزهای شنبه تا چهارشنبه از رادیو جوان و در سراسر کشور پخش
میگردد.
در همین باره:
رد پای رادیو جوان در مهار بیابان زایی!
روزگار رؤیایی گوشهای دوست داشتنی گربه ی ایران!
نه تنها در اردیبهشت ماه 16 درصد از غلظت خشکسالی در کل کشور نسبت به ماه پیش از آن کاسته شد، بلکه به جرأت میتوان گفت که مردمان جلفا، سرخس، ماکو و خوی کمتر به یاد دارند اردیبهشتی چنین خیس و پرباران را ... به نحوی که آمارهای برآمده از کوشش همکاران سختکوش اصفهانیام، نشان میدهد، آنچه که در طول 8 ماههی مهر 1388 تا پایان اردیبهشت 1389 بر آسمان نیمهی شمالی گربهی ایران باریده است، بیش از 60 درصد میانگین بارشی است که در طول 30 ساله گذشته رخ داده است. به دیگر سخن، آسمان گویا به داد مدیریت سهلانگار حوضهی آبخیز دریاچهی ارومیه رسیده و با تمام قدرت خویش، هرآنچه در توان داشته بر سر و روی ارومیهی تشنه باریده است ... نعمتی که متأسفانه از زیستمندان شمال استان کرمان، جنوب یزد، شمال و مرکز سیستان، شرق و مرکز فارس و بسیاری از مناطق استان هرمزگان دریغ شده است. هرچند شاید مردم هیچ نقطهای از کشور به اندازهی مردمان شریف امیدیه خوزستان با چنین شوکی روبرو نشده و به یکباره با کاهش 86 درصدی بارندگی خویش مواجه نشدهاند، رخدادی که مردمان پارسآباد مغان به صورت وارونه آن را درک کرده و میانگین بارندگی ماهانهشان بیش از 76 درصد رشد را نشان میدهد و دست آخر آن که مردمان اصفهان، بروجن و لردگان همچنان مرکزیترین نواحی کشور را شامل میشوند که میزان بارندگی ماهانهشان بین 20 تا 45 درصد بیش از میانگین 30 ساله بوده است ...
فرهنگسازی سبز را باید از کودکان شروع کرد!
بارها تأکید شده است که محیط زیست، برای برخورداری از وزنی بایسته در صحنهی معادلات اجتماعی و سیاسی جامعه، راهی ندارد جز آن که از کودکان شروع کرده و فرهنگسازی را به کودکستانها و دبستانها بکشاند ...
از تپههای ماسهای منجیل تا چهارمحال بختیاری ، راهی نیست! هست؟
این
تصویر را به دقت بنگرید؛ اینجا منجیل است! اگر باور ندارید، به دکلهای
سفیدرنگ و آشنای توربینهای بادی دقت کنید تا دریابید که آدمی آنقدر توان
دارد که حتا در منطقهای همچون منجیل در قلب البرز مرکزی و با اقلیمی
نیمهمرطوب هم تپههای ماسهای بیافریند! همان گونه که پیشتر در بورالان
آذربایجان غربی آفریده بود!!
برای آنها که در آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه
شریف جمع شده بودند، گفتم که آن تپههای ماسهای حاصل جانمایی اشتباه
در ساخت سد سفیدرود است؛ سدی که 38 سال از افتتاحش میگذرد؛ اما هنوز بیش
از 15 درصد ساخت شبکههای آبیاریاش پیشرفت نکرده، اما درعوض تا دلتان
بخواهد رسوب تولید کرده است ...
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.