تصاویری از سیمای تگرگی ارومیه در غروب چهاردهمین روز اردیبهشت

    حدود ساعت 17 روز سه شنبه، 14 اردیبهشت 1389 بارش تگرگ به مدت 10 دقیقه در ارومیه رخ داد که تصاویر پیش رو، وضعیت ریزش تگرگ و آب‌گرفتگی شدید معابر شهر را پس از این بارش سنگین نشان می‌دهد.

ادامه نوشته

ارومیه ؛ دریاچه‌ای که دیگر آبی نیست!

    ساعتی پیش از سفر به دیار چی چست، بازگشتم و در نخستین فرصت، گزارش مشروحی از روزگار امروز دریاچه ارومیه منتشر خواهم کرد.
    تا آن زمان، این دارکوب زیبارو را در اسکله‌ی خشک بندر گلمان‌خانه ببینید که چگونه به پهنه‌ی خشک و نمکی دریاچه‌ی ارومیه نگاه می‌کرد و آواز می‌خواند ...
    کسی چه می‌داند؟ شاید او نیز با خود می اندیشد که آیا بازهم  خداوند به این سرزمین لطف خواهد کرد و دوباره طراوت رفته را بازمی آفریند؟ یا این مردمان سختکوش دیار  چی چست هستند که سرانجام با تمهیداتی بخردانه، آبی دریاچه را به ارومیه بازخواهند گرداند؟

    در این باره بیشتر خواهم نوشت ... این که چرا دریاچه ی زیبا و آبی رنگ ارومیه؛ این بزرگترین آبگیر داخلی ایران و یکی از شاخص ترین دریاچه های 300 گانه ی جهان، دیگر آبی دیده نمی شود، بلکه خاکی رنگ شده است!

کیست که بداند اینجا کجاست؟!

به این تصویر نگاه کنید و حدس بزنید که محمّد درویش در یادداشت آینده خود می خواهد از کدامین موضوع با شما سخن بگوید؟!

افق در موج اشک و خون نشسته

شرابش ریخته، جامش شکسته

درج نظر

آیا نیاسر هم به سرنوشت تلخ سرعین بدل خواهد شد؟

    آنها که 10 سال پیش به سرعین رفته بودند، می‌دانند که چه می‌گویم. امروز دیگر سرعینی باقی نمانده تا بتوانی در آن آرام گیری و از طبیعت نابش لذت ببری. ماجرای تلخ سرعین و هجوم بی‌ضابطه و افسارگسیخته‌ی گردش‌پذیران و گردشگران به این منطقه، سبب شده تا امروز کمتر طبیعت‌گردی مشتاق دیدن سرعین باشد؛ زیرا ظرفیت پذیرش در طراحی 150 مجتمع رفاهی سرعین دیده نشده است ...

ادامه نوشته

آن حکم مشهور نوروزی را در زنجان یادتان هست؟!

    به دنبال انتشار خبر اجرای مجازات یک اعدام‌کننده‌ی درخت در زنجان، اینک خبر می‌رسد که واقعیت ممکن است با آنچه که در رسانه‌های دولتی انعکاس یافته، تطابق نداشته باشد!    لطفاً به کامنت‌های هموطنی که با نام «یک مطلع نزدیک» برایم ارسال داشته، دقت کنید و چنانچه نظر یا اطلاعات تکمیلی دارید، بیان فرمایید.

    ما طرفداران محیط زیست باید نشان دهیم که شهد شیرین حقیقت و عدالت را بر هر شهد کاذب دیگری ترجیح می‌دهیم.


درج نظر

چرا کسی به ناصر کرمی تبریک نمی‌گوید؟

    مگر پیشنهاد آیش 5 ساله‌ی ناصر کرمی را فراموش کرده‌ایم؟ مگر یادمان رفته آن همه هیاهوها را در آغازین روزهای سال جهانی گونه‌گونی زیستی؟ اینک دو خبر خوش و دو پژواک شایسته در عرصه‌ی محیط زیست و منابع طبیعی وطن رخ داده که می‌تواند در شمار نخستین بازخوردهای جدی و امیدبخش متولیان امر به پیشنهاد آیش باشد. چرا کسی این خبرها را جدی نمی‌گیرد؟ حتا خود ناصر کرمی!!
    در این باره یادداشتی را با عنوان: « ملاحظات زیست محیطی به پای مصالح ذبح می‌شوند»، در مردمک منتشر کرده‌ام که امیدوارم آخرین یادداشت در این حوزه نباشد و این حرکت استمرار یابد.

تحول در سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی؟!

    یاسر انصاری، یکی از پیگیرترین و کوشاترین مدیرانی است که در حوزه‌ی تشکل‌های مردم‌نهاد مرتبط با محیط زیست فعالیت می‌کند. او را چند سال است که زیر نظر دارم. افکار و آرمان‌های بلندی در سر دارد و برای عملی کردن آرمان‌هایش علاوه بر دبیرکلی کانون عالی گسترش فضای سبز و حفظ محیط زیست، سبزپرس را هم راه انداخته است که اینک با  متجاوز از 20 هزار بازدیدکننده روزانه (به طور متوسط)، نشان داده است که می‌توان در حوزه‌ی محیط زیست هم تولید محتوا کرد و خریدار هم داشت.
    حال او می‌خواهد گام سوّم را بردارد و با برنامه‌ها و ایده‌هایی نو بکوشد تا تحولی ساختاری در سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور ایجاد کرده و روح و جانی تازه در کالبد این نهاد مهم بدمد.
    بخش کشاورزی از عدم اعتنای جدی به سرمایه‌گذاری اصولی دولت در طول نیم قرن گذشته، به شدت آسیب دیده است، نتیجه آن که تولید کشاورزی به بهای مصرف و تاراج اندوخته‌های طبیعی بدست آمده است و نه بهره‌برداری از منابع طبیعی. سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی باید بتواند جسورانه وارد میدان شده و مطالبات خود را در حوزه‌ی ارتقای نرم‌افزاری این بخش پیگیری کند.
    باورم این است که یاسر انصاری، می‌تواند یکی از آن اعضای جسوری باشد که سازمان را از تحرکات لاک‌پشتی نجات خواهد داد.
    صمیمانه برایش آرزوی موفقیت و بهروزی دارم.

    در همین باره:

    -    محمد درویش: نظام مهندسی خود را در مقابل دولت پاسخگو می داند نه اعضا


درج نظر

دیده‌بان طبیعت بختیاری دات کام شد!

    بی شک، در سالی که گذشت، دیده‌بان طبیعت بختیاری یکی از فعال‌ترین درگاه‌های مجازی در حوزه‌ی محیط زیست بود که بسیار ثابت‌قدم و استوار و با حرکتی رو به جلو به وبلاگستان سبز پیوست و خود را به سرعت در جایگاهی سزاوارانه و پیش‌برنده مستقر کرد. مهار بیابان‌زایی به داشتن چنین فرزند مجازی سختکوشی افتخار می‌کند و امیدوار است تا بقیه فرزندانش هم از این برادر عاشق و پیگیر خود الهام گرفته و نوشته‌ها و یادداشت‌های مقطعی خویش را سامانی دوباره داده و با جدیتی بیشتر به دفاع از آموزه‌های محیط زیستی ایران‌زمین همت گمارند.
    برای دوست دیرینه‌ام، هومان خاکپور عزیز بهترین‌ها را آرزو دارم و امیدوارم دامین اختصاصی tabiatebakhtiari روزی در شمار گران‌ترین دامین‌های فارسی ایران رده‌بندی شود.

اسکندر فیروز؛ یعنی آخر ِ عشق به طبیعت ایران

    زمستان سال گذشته، نخستین باری بود که به دیدنش رفتم، سرحال‌تر و خون‌گرم‌تر از آن چیزی بود که برای خویش تصویر کرده بودم. وقتی پرویز بختیاری عزیز تصاویری از پرندگان موجود در تهران را برایش نمایش داد، چنان برقی در چشمانش درخشیدن گرفت که مرا حیران کرد ... با وسواس و دقت فراوان به تک تک عکس‌ها نگریست و حتا از دیدن برخی از پرندگان در فضای تهران حیرت کرد و می‌پرسید، دقیقاً در کدام سوی تهران آن پرنده خاص زندگی می‌کند.

    فروردین امسال هم مجالی دست داد تا دوباره او را در پردیسی زیبا ببینم که بسیار دوستش دارد و یکی از بنیانگذاران آن در بیش از 40 سال پیش بود. چند پرسش را با او در میان نهادیم  ... در مورد اصطلاح بیابان‌زدایی، برایم گفت که آن را قبول ندارد و بیابان را باید در جای خود به عنوان یک اکوسیستم (بوم‌سازگان) حفظ کرد؛ نکته‌ای که متأسفانه هنوز بسیاری از مدیران و کارشناسان و علاقه‌مندان و حتا خبرنگاران این حوزه آن را درنیافته و یا بعضاً رعایت نمی‌کنند.
    وی همچنین از برنامه‌های سازمان متبوع خویش در زمان مدیریتش سخن گفت و به صراحت اعلام داشت که هرگز به سازمان به دیده‌ی اداره‌ی شکاربانی نمی‌نگریسته و تلاش‌های گسترده‌ای برای اعمال نگاهی جامع به محیط زیست را آغاز کرده بوده است.
    در مورد این مرد بزرگ و دیدگاه‌های  ارزنده‌اش بیشتر خواهم نوشت و این که چه شد که حتا حکومت محمّدرضا شاه هم نتوانست او را تحمل کند و حکم برکناری‌اش را در سال 1356 صادر کرد.
    همچنین خوشحالم که اغلب خوانندگان مهار بیابان‌زایی اسکندر فیروز را می‌شناسند و نگاه عاشقانه‌اش به طبیعت وطن را حرمت می‌نهند.

آيا كسي هست كه اين مرد را نشناسد؟


   مي خواهم از او بنويسم ... از او كه هنوز عاشقانه به طبيعت وطنش عشق مي ورزد و بسياري از ما آن گونه كه سزاوار است او را نمي شناسيم! چرا؟

خداوندا تو مسئولي

خداوندا تو مي‌داني‌ که انسان بودن و ماندن

در اين دنيا چه دشوار است،

چه رنجي ‌مي‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است  

دكتر علي شريعتي

  درج نظر                                                                       

در بهشت تجاري/ صنعتي/ نفتي/گازي ... ايران - عسلويه - نفس كشيدن دشوار شده است!


    گزارش‌هاي رسيده از عسلويه حكايت از وخامت بي‌سابقه‌ي آلودگي هوا دارد، به نحوي كه در لحظاتي از روز حتا نفس كشيدن براي انسان هم دشوار مي‌شود، چه رسد به زيستمندان بي‌گناهش در پارك ملي و خدابيامرز: نايبند!
    از طرفي به نظر مي‌رسد ميزان آلاينده‌هاي گوگردي نيز در همان حوالي در حال افزايشي نگران كننده است، به نحوي كه براي پوشاندن صورت مسأله، روزانه مقداري گاز شيرين به همراه گازهاي حاوي گوگرد در مشعل سوزانده مي‌شود.


    يادمان باشد: ظهور بيماري‌هاي خطرناكي چون اوتيسم (درخودماندگي)، همواره از كانون بزرگترين شهرك‌هاي صنعتي جهان آغاز شده و بسياري بر اين باورند كه اوتيسم يكي از ناهنجاري‌ها و عقوبت‌هاي عدم توجه به هنجارهاي محيط زيستي در جهان است. ما بايد از خطاهاي غرب در اين حوزه عبرت گيريم و به دست خود نسلي را پرورش ندهيم كه هزينه‌هاي نگهداري و سلامتش بيشتر از منفعت‌هاي ناشي از كارآفريني‌هايش باشد.
    معاونت محيط انساني سازمان حفاظت محيط زيست بايد به طور جدي‌تر وارد ماجرا شده و با بررسي همه جانبه‌ي ابعاد خطر و آزمايش بر روي كاركنان زحمتكش اين واحدهاي توليدي، درصدي از حجم عظيم سرمايه‌گذاري‌هاي ميلياردي صورت گرفته را به مصرف رعايت هنجارهاي محيط زيستي و سلامت كاركنان و ديگر زيستمندان منطقه رساند.
    به عسلويه هنگامي مي‌توان افتخار كرد كه همراه با افزايش درآمد سرانه‌ي ملّي، نشاط و شادابي را هم به مردم منطقه و جوامع گياهي و جانوري‌اش در خشكي و آب هديه كند.

                                                                 درج نظر

جذابیت طبیعت ایران‌زمین مرهون کدام ویژگی است؟

    ایران را صاحب یکی از 5 طبیعت برتر جهان از منظر چشم‌اندازهای طبیعی و تنوع بوم‌سازگانی دانسته‌اند. در یادداشتی که با عنوان: " چرا طبیعت ایران زمین جذاب است؟ " در مردمک انتشار دادم، کوشیده‌ام تا بخشی از دلایل این جذابیت را توضیح دهم.

   باشد که همه‌ی ما نشان دهیم، سزاوار زیستن در چنین طبیعت یگانه‌ای هستیم.

و همچنان می‌گوییم: زمین پاک! چرا؟

    22 آوریل، روز جهانی زمین بود که به غلط در ایران، روز زمین پاک گفته می شود! در باره‌ی ریشه‌های جهانی و ملّی این روز، بخش فارسی صدای آلمان با دکتر قاسم‌علی عمرانی، استاد دانشکده بهداشت دانشگاه تهران، شهرزاد فتوحی، طبیعت گردان و نگارنده به گفتگو نشسته است که در اینجا می‌تواند آن را بخوانید و یا در آنجا می‌توانید، گوشش دهید.

چرا بايد از دغاغله در جنوب تا كندس كوه در شمال، آسمان همين رنگ باشد؟!


    خوانندگان گرامي مهار بيابان‌زايي هنوز ماجراي غمبار هموطنان عزيزمان را در گطيش، حموله و دغاغله فراموش نكرده‌اند ...
    قحطي آب و مشكلات بهداشتي در خوزستان – درست يا نادرست و به حق يا ناحق – سالهاست كه دامن اين استان آفتاب‌سوخته‌ي ايران و مردمان خونگرمش را فراگرفته است؛ مشكلي كه البته مي‌توانست و مي‌تواند هرگز وجود نداشته باشد، امّا فقر مديريت و نگاه بخشي و تمركزگرايانه و امنيتي به سرزمين سبب شده تا آن شود كه سزاوار نبوده است.


    اينك امّا ابوطالب عزيز از روستايي به نام کندس کوه از توابع بخش گالیکش شهرستان مینودشت (در نزديكي آبشار بسيار زيباي لوه در غرب تنگراه) برايمان تصاويري را به ارمغان آورده كه نشان مي‌دهد آسمان مردمان محرومش، همان رنگي را دارد كه هزار و پانصد كيلومتر آن سوتر در آسمان دغاغله ديده مي‌شود! نمي‌شود؟


    تأمل‌برانگيزتر آن كه چندين سال است اغلب مردم روستا – به ويژه زنان - تمايل خود را براي جابه جايي سكونتگاه خويش اعلام كرده‌اند تا درچارچوب طرح خروج دام از جنگل و كاهش فشارهاي معيشتي به نوار جنگلي خزر، سپر شرقي هيركاني نفسي تازه كند و هم مردم محروم روستا از مصيبت نداشتن راهي ايمن براي عبور و مرور و قطع پي در پي آب و برق نجات يابند و شاهد چنين تلفات و جراحاتي ناشي از نبود امكانات پزشكي و بهداشتي كمتر باشند.
    اميد كه انتشار اين تصاوير عزم مسئولين را در شتاب دادن به جابه جايي اين روستا و پايان دادن به آلام مردم محرومش بيشتر كند.


    نگاهي به لكه‌هاي برهنه شده در دل جنگل‌هاي هيركاني، نشان مي‌دهد كه چگونه به دست خود داريم استعداد سيل‌خيزي منطقه را در يكي از پرباران‌ترين نواحي ايران‌زمين افزايش داده و بالانس ظرفيت گرمايي ويژه منطقه را با افزايش برهنگي زمين، برهم مي‌زنيم.

درج نظر


تصاویری که آینده سبز وطن را نوید می‌دهد ...

    دیروز در جریان فراخوان بزرگ دوستداران البرز مرکزی، گروه کم‌نظیری از شهروندان عزیز تهرانی را دیدم که خود را با هر مشقت و زحمتی بود به دامنه‌های خیس سیراچال در کیلومتر 52 محور کرج به چالوس رسانده بودند، آن هم در یک روز بارانی و خنک؛ تا به سهم خویش، با غرس نهال اُرس، بخشی از جراحت‌های وارد شده بر پیکر رنجور این رشته کوه گرانسنگ را جبران کنند.

    استقبال به حدی بود که علاوه بر یک اتوبوس پیش‌بینی شده، دو مینی بوس و ده‌ها خودروی سواری هم به کمک آمده بود تا روزی بیادماندنی را در شاخه‌ی کوهستانی باغ گیاه‌شناسی ملّی ایران بیافرینند.
    امّا دو تصویر از بین همه‌ی آن تصاویر برایم امیدبخش‌تر بود:
    یکی مشاهده‌ی این پدر طبیعت دوست که همراه با فرزند خردسالش آمده بود تا نهالی را غرس کند و به تنهایی تمامی مسیر دامنه‌های سیراچال را با فرزندش بالا و پایین رفت و اینگونه خیس عرق شد، اما خم برنیاورد.

    و دیگری مشاهده‌ی چهره‌ی دوست‌داشتنی و سختکوش دکتر انوشیروان شیروانی، استاد گروه جنگل دانشگاه تهران بود که بیشتر از هر فرد دیگری نهال کاشت و به دیگران در حمل ابزار نهال‌کاری کمک کرد و نشان داد که تا چه اندازه عاشقانه طبیعتش را دوست دارد.
    بی دلیل نیست که وی، یکی از محبوب‌ترین اساتید دانشگاه تهران در بین دانشجویان لقب گرفته است.

    برای این همکلاسی عزیز و دیرینه‌ام بهترین‌ها را آرزو دارم ...


درج نظر

کیست که بداند اینجا کجاست؟!


این تصویر را امروز شکار کرده ام، در جایی که فکرش را هم نمی کنید! می کنید؟

آیا کسی می تواند حدس بزند که اینجا کجاست؟!

البته یک ساعت بیشتر فرصت ندارید ها!


درج نظر

حال زمین در روز زمین خوب نیست!

    جهانیان امروز – 22 آوریل – برای چهل و یکمین بار، روز زمین را گرامی می‌دارند و با خود عهد می‌بندند که قدر این موهبت ناهمتا را بیشتر بدانند. بارها گفته‌ام که زمینی که نتواند پذیرای گیاهان و جانوران باشد، نخواهد توانست پذیرای انسان هم باشد. بنابراین، شاید بزرگترین اقدام پیشگیرانه‌ی معاونت سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باید کمک به ظرفیت‌سازی فرهنگی در حوزه‌ی محیط زیست و ارتقای شاخص‌های سلامتی زمین باشد. زیرا این فقط یک زمین شاد است که می‌تواند مردمانی شاد را در خودش بپروراند.

     چند روز پیش داشتم برای فرزندم – اروند – قصه‌های شاهنامه را می‌خواندم ... ناگهان به اینجا که رسیدم نفسم بند آمد و با خود گفتم: آهای محمّد درویش! آیا تو واقعاً فرزند آن فردوسی بزرگ هستی که بیش از یک هزار سال پیش اینگونه مخاطبان خویش را از شکار پرندگان بی‌گناه بازمی‌داشت؟!
    نگاه کنید به این جملات: «فرود (پسر سیاوش) از لابه لای شاخه‌ها، شاهینی را می‌بیند که چون تیر از دل آسمان می‌گذرد، پس فرود، در چشم بر هم زدنی، کمان می‌کشد و شاهین را با تیری سرخ در دلش به زمین می‌دوزد. پیش می‌رود و بر پرهای نرم پرنده دست می‌کشد و می‌گوید: پرهایش هنوز گرمای زندگی را در خود دارد. چرا تیر انداختم؟ شاهین را برای چه می‌خواستم؟ آیا پرواز بلند او در آسمان زیباتر نبود تا لاشه‌اش این چنین پست بر زمین؟»
    و من – محمّد درویش – امروز به همه‌ی آن طبیعت‌ستیزان و شکارکُش‌هایی که یک هزار سال پس از فردوسی بزرگ، همچنان زنهارش را جدی نگرفته‌اند، می‌گویم: این شاید آخرین فرصت برای شما و ما باشد تا نگذاریم حال زمین از اینی که الآن هست، بدتر شود ...
    به راستی آیا شنیدن زمزمه‌ی آشنای جویبارها، نوای دل‌انگیز قناری‌ها و تماشای جبروت اهورایی تالاب‌ها و کلوت‌ها و پرواز بلند شاهین‌ها و ... زیباتر و آرامش‌بخش‌تر نیست از آنچه که امروز به بهانه‌ی توسعه‌ی ناپایدار بر سر سرزمین مادری‌مان آورده و می‌آوریم؟

عزم فراکسیون محیط زیست مجلس برای پاسخگو کردن مدیران کشور در حوزه محیط زیست!

    دوشنبه‌ی گذشته – 30 فروردین 1389- به دعوت محمّدرضا تابش، رییس فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی که یکی از بزرگترین فراکسیون‌های مجلس هم در طول 8 دوره‌ی قانون‌گذاری‌اش به شمار می‌رود،  در صحن بهارستان حاضر شدم تا مهم‌ترین دلایل شتاب پس‌رفت در زیست‌محیط وطن را برای حاضرین در آن نشست تبیین کنم. از جمله‌ی شرکت‌کنندگان در این نشست باید به دکتر علی محمّد نوریان (معاون محیط انسانی سازمان حفاظت محیط زیست کشور)، دکتر کامرانی (معاون سلامت وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی)، مهندس صفایی (معاون مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی)، دکتر سعید متصدی (دانشیار دانشگاه شهید بهشتی)، مهندس رشیدی (رییس شرکت کنترل کیفیت هوای شهرداری تهران)، دکتر کوروش خالدی، دکتر ثابت رفتار(مدیرکل دفتر محیط زیست وزارت نیرو)، دکتر شاهسون و زرین احمدزاده (اعضای هیأت مدیره جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست)، محمد مجابی (معاون مرکز مطالعات شهرداری تهران)، سعید مقیسه (مركز پژوهش هاي مجلس)، الهه سلیمانی (دبیر فراکسیون)، دکتر اصیلیان (معاون سابق محیط زیست انسانی)، مهندس زندی (دفتر بررسی آلودگی هوای سازمان حفاظت محیط زیست) و چند تن دیگر از مدیران و متخصصین مخابراتی کشور مانند دکتر احسان میوه‌چی و مهندس مجدمنش اشاره کنم.

    در ابتدای جلسه، آقای تابش خبر از عزم جدی فراکسیون برای فعال کردن 5 کمیته‌ی محیط زیستی این نهاد طبیعت‌محور داد که از آن جمله باید به کمیته‌ی یاوران سبز اشاره کرد؛ کمیته‌ای که قرار است موانع فعال شدن تشکل‌های مردم‌نهاد را بررسی، شناسایی و از میان بردارد. همچنین ایشان از صدور نامه‌ای خطاب به دکتر عزیزی، معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری در تاریخ 9 اسفند 1388 خبر داد که در طی آن، با عنایت به ماده 71 قانون برنامه چهارم و لایحه‌ی برنامه پنجم، نسبت به عدم توجه جدی ملاحظات محیط زیستی در طرح‌های ارایه شده به کمیسیون ماده 32 هشدار داده شده و خواهان بازنگری در این طرح‌ها شده است. افزون بر آن، تابش اضافه کرد که باید با محوریت مرکز پژوهش‌های مجلس، موضوع خطرات حضور و انتشار پارازیت‌ها برای جان شهروندان به صورت جدی مورد بررسی قرار گیرد.

    از نکات جالب مطرح شده در این نشست باید به موارد زیر اشاره کنم:
    مهندس صفایی: در تأیید اظهارات نگارنده در باره‌ی بخشی‌نگری افراطی در حوزه‌ی سدسازی، متذکر شدند که فشار مشاورین قدرتمند سدسازی، یکی از دلایل راضی شدن نمایندگان مجلس به تصویب پروژه‌های جدید سدسازی در کشور است؛ در حالی که هنوز پروژه‌های نیمه‌کاره در این بخش فراوان است!
    دکتر اصیلیان: چه فایده دارد که بکوشیم تا استاندارد یورو 5 را برای خودروها اعمال کنیم، وقتی که استاندارد سوخت مصرفی در کشور حتا یورو یک هم نیست!
    دکتر نوریان: از مشاورین خواسته‌ام تا نسبت به ارزیابی زیست‌محیطی سدهای ساخته شده اقدام کنند. همچنین در صدد هستیم تا شبکه تلویزیونی محیط زیستی راه بیاندازیم. همچنین می‌خواهیم نظام مهندسی محیط زیست را هم با 10 هزار عضو راه بیاندازیم.
    دکتر احسان میوه‌چی: تاکنون 23 میلیون لامپ کم‌مصرف تولید کرده‌ایم که یک و نیم‌میلیارد دلار صرفه‌جویی در مصرف انرژی برای کشور به ارمغان آورده است.
    مهندس مجدمنش: در کشور ما حتا تست سلامت آنتن موبایل (emr) هم صورت نمی‌گیرد، چه رسد به پارازیت‌های ماهواره‌ای! در حالی که این تست در همین کشور ترکیه در حال انجام است. ایشان همچنین به شهرداری تهران انتقاد کرده و گفتند: درخت کاشتن کافی نیست، مثلاً آبیاری فضاهای سبز شهرک غرب کاملاً مورد بی توجهی قرار گرفته و درختان بسیاری خشک شده‌اند.
    مهندس رشیدی: باید فکری به حال دیده‌بانی از قوانین محیط زیستی کشور کرد.
    دکتر خالدی: 60 تا 70 درصد موضوعات مطرح شده در کتاب‌های درسی نوجوانان و جوانان ژاپنی، مربوط به محیط زیست است. در سال گذشته 70 هزار سرطان در کشور ثبت شده است که بسیار زیاد و نگران‌کننده است.
    در ضمن محمد مجابی و جناب تابش نیز موفقیت اخیر تارنمای مهار بیابان‌زایی را در کسب رتبه‌ی سوم در بین برترین وبلاگ‌های محیط زیستی جهان تبریک گفتند. همچنین قرار شد تا همزمان با روز جهانی محیط زیست از سایت فراکسیون محیط زیست مجلس در حضور وبلاگنویسان فعال محیط زیستی کشور رونمایی شود.

    مؤخره:
    پس از پایان سخنانم – که ظاهراً مورد توجه قرار گرفته بود - آقای تابش گفتند: بی جهت نیست که وبلاگت این همه طرفدار دارد و قول دادند تا موضوعات مطرح شده را با جدیت پیگیری کنند، به ویژه مشکلاتی که اخیراً برای سد کارون 4 پیش آمده و منجر به کشته شدن و قطع نخاع چند نفر از پرسنل سد در اثر تعجیل در افتتاح این پروژه شده است.


درج نظر

گوش کنید ... البرز ما را صدا می‌زند!


    فردا همه‌ی آنهایی که البرز را دوست دارند، در سینه‌ی کوه سیراچال گرد هم خواهند آمد تا از سپیده‌دم برای نشاط و سرسبزی البرز مرکزی بکوشند و نهال‌های اُرسی را غرس کنند و آب دهند که مصطفی خوشنویس عزیز آنها را به من و تو هدیه داده است و آماده‌ی انتقال به دامن طبیعت کرده است.

    پس وعده‌ی ما ، فردا صبح در ايستگاه تحقیقاتی سيراچال (شاخه كوهستاني باغ گياهشناسي ملي ايران)، واقع در كيلومتر 52 محور كرج به چالوس (بعد از روستاي سيرا).

    برای کسب اطلاعات بیشتر و دقیق‌تر می‌توانید فرزند ایران را ورق زنید!


    در همین باره:

   - شاخه‌ی کوهستانی باغ گیاه‌شناسی ملّی ایران

   - پاسخ مصطفی خوشنویس به ادعای انحصار‌طلبی در نهال‌کاری اُرس!

   - لبیکی جانانه به فراخوان کاشت نهال اُرس در سیراچال

   - در ستایش مصطفی خوشنویس و فراخوان سبزش


درج نظر

تصاویری تازه از جنایت بی‌سابقه در محمّدآباد ریگان!


    چند تن از دوستان عزیز و سبزاندیشم در منطقه، صبح امروز تصاویری از جنگل کهوری که بی‌رحمانه مورد تجاوز یک طبیعت‌ستیز از خدا بی‌خبر و پول‌پرست قرار گرفته است، برایم ارسال داشتند به همراه آن لودر جنایتکار مشهور که سرانجام در نیمه‌شب سه‌شنبه – 31 فروردین 1389 – از حرکت بازایستاد.

    خوشبختانه آخرین خبرها حکایت از توقف کامل عملیات جنگل‌کُشی در دُم‌بویان ریگان دارد. همچنین، لودر مزبور توقیف شده و به سرعت مراحل قضایی این پرونده در حال طی شدن است.
    متأسفانه دوستان من از ترس جان‌شان حاضر به افشای نام خویش نیستند که این خود نشاندهنده‌ی مظلومیت بیش از حد طرفداران محیط زیست در استان کرمان است.
    به هر حال، ضمن سپاس فراوان از ایشان و نیز از مدیران سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور – به ویژه سرهنگ ایروانی  و مهندس چنانه عزیز – امیدوارم هر چه سریع‌تر این پرونده به سرانجام رسیده و شاهد مجازات سزاوارانه‌ی قاتل شش هزار درخت کهور در منطقه باشیم.

    باورم این است که اگر با هم باشیم و از طبیعت‌ستیزان نترسیم، روزی خواهیم توانست جشن احیای مجدد طبیعت وطن را با چشمان خود ببینیم.

   و البته باورم این است که سکوت مطلق دو خبرگزاری محیط زیستی ایران و دیگر خبرنگاران این حوزه در روزنامه ها و سایت های خبری شان در باره این جنایت بی سابقه، ربطی به این ترس ندارد! و این همان درد بزرگ محیط زیست ایران است!!

یک خبر بد و یک خبر خوب از خبرگزاری بختیاری پرس!

     دیده‌بان سخت‌کوش طبیعت بختیاری، دادش از برخی نمایندگان مردم در صحن بهارستان درآمده و به شدت نسبت به تبصره‌های 4 و پنج الحاقی به ماده 2 قانون جامع منابع طبیعی و آبخیزداری معترض است؛ تبصره‌هایی که ظاهراً به پیشنهاد مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی قرار است به متن لایحه‌ی پیشنهادی مورد اشاره افزوده شود. البته او حق دارد که نگران بازخوردهای نامیمون چنین پیشنهاد‌های ناپخته‌ای باشد؛ به خصوص که تجربه‌ی تلخ ماده‌ی 3 و واگذاری‌های اجاره‌ای منتج از آن، هنوز ترو تازه بوده و بر روی میز اغلب واحدهای حقوقی ادارات منابع طبیعی کشور، برق می‌زند!

     با این وجود، همه‌ی خبرها در بختیاری پرس دوست‌داشتنی وبلاگستان سبز، بد نیست! مثلاً به زودی در باره‌ی این درخت زیبارو و مقاوم بلوط، خبرهای خوشی را خواهید شنید! نخواهید شنید؟

     درود بر هومان خاکپور عزیز ...


درج نظر

دعوت وزارت نیرو از مخالفان سدسازی برای گفتگوی رودررو!


    یک‌شنبه‌ی هفته‌ی گذشته  - 29 فروردین 1389 – در محل شرکت مدیریت منابع آب ایران (تماب سابق!)، یک نشست بی‌سابقه برگزار شد. زیرا برای نخستین‌بار، مدیران ارشد وزارت نیرو تصمیم گرفته بودند تا با دعوت از مخالفین صنعت سدسازی در ایران، به صورتی رودر رو به سخنان و استدلال‌های ایشان گوش فرا دهند.
از همه جالب‌تر این که یک جزوه‌ی دو صفحه‌ای نیز از سوی آقای مهندس انوش نوری اسفندیاری - مدیرکل دفتر امور اقتصادی شرکت مدیریت منابع آب ایران – بین حاضرین توزیع شد که به خوبی نیت خیر برگزارکنندگان این نشست را آشکار می‌ساخت.
    در فرازی از آن جزوه که خلاصه‌ای از محتوای گزارش نهایی کمیسیون جهانی سدها –World Commission on Dams (WCD)- است، هفت مورد طلایی زیر به عنوان چالش‌های سدسازی قابل ذکر هستند:


1-    هزینه‌های اجتماعی سدها، خانمان‌برانداز است و تا حد زیادی نادیده گرفته شده است؛
2-    سدها گازهای گلخانه‌ای منتشر می‌کنند؛
3-    سدها عملکرد اقتصادی ضعیفی دارند؛
4-    سدها در تحقق منافع پیش‌بینی شده، غالباً ناکام بوده‌اند؛
5-    سدها عملکرد اقتصادی ضعیفی داشته‌اند؛
6-    راه حل‌های دیگری نیز وجود دارند، ولی اهمیت یکسانی به آنها داده نمی‌شود؛
7-    تعصب‌ورزی نسبت به سدهای بزرگ مشاهده می‌شود.


    پس همان طور که ملاحظه می‌کنید، مدیران و کارشناسان عالی‌رتبه‌ی وزارت نیرو که در این نشست شرکت داشتند، ظاهراً با پرچم سفید وارد ماجرا شده بودند؛ نکته‌ای که بارها، مجید سیاری، معاون طرح و برنامه‌ریزی، محمودرضا عراقی، معاون هماهنگی حوزه‌های آبریز و مهندس معماری، مشاور عالی تماب به حاضرین متذکر شدند.

    در این باره بیشتر خواهم نوشت.


درج نظر

یک قتل‌عام باورنکردنی در محمّدآباد ریگان (مرگ 6 هزار درخت کهور)


    گزارش‌های رسیده از منابع مورد اعتماد حکایت از آن دارد که حدود 300 هکتار از رویشگاه ارزشمند کهور در محور محمّدآباد ریگان به رحمت‌آباد – در محلی به نام دم بویان – واقع در استان کرمان (شهرستان بم) به صورتی کامل مورد پاک‌تراشی قرار گرفته است. برآوردها حکایت از آن دارد که در این کشتار بی‌سابقه‌ی درختان، دست کم 5 الی 6 هزار اصله درخت نابود شده و بقایای آن شبانه در گودال‌هایی بزرگ دفن گردیده است. ساعتی پیش موضوع را به آقای مهندس چنانه، مدیرکل روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور و نیز سرهنگ ایروانی، فرمانده یگان حفاظت آن سازمان اطلاع دادم. بلافاصله مراتب از طریق کارشناس کشیک، جناب عمادی پیگیری شد و تا این لحظه مشخص گردیده که فرد مزبور به نام م.س.ب با ادعای این که اراضی جنگلی یادشده در شمار مستثنیات ایشان است، اقدام به چنین کشتار سنگدلانه‌ای کرده و متأسفانه به دلیل قدرت و نفوذ کاذبی که در منطقه دارد، عملاً کسی هم نتوانسته جلودارش شود. تآسف‌آورتر این که گویا وی از شش ماه پیش عملیات تخریب خود را آغاز کرده است.

    به هرحال، خوشبختانه در ساعت 10 شب، راننده‌ی لودر از محل متواری شده و لودر در منطقه رها شده است (ولی هنوز محل آن شناسایی نگردیده) . جناب عمادی نیز به نگارنده قول دادند که موضوع را فردا پیگیری خواهند کرد. ضمن قدردانی از سرعت عمل و احساس مسئولیت، آقایان چنانه، ایروانی و عمادی، امیدوارم این موضوع را با جدیت پیگیری کنند.
    گفتنی آن که منطقه‌ی محمدآباد ریگان به دلیل برخورداری از بزرگترین ناهمواری‌های ماسه‌ای ایران، کاملاً نامی آشناست و همه‌ساله به دلیل حرکت ماسه‌های روان، چندین هکتار از نخلستان های منطقه در زیر شن مدفون می‌شوند مانند این تصویر که ملاحظه می‌فرمایید.

    از قوه‌ی قضاییه و به خصوص شخص قاضی کریمی که از نزدیک شاهد تخلف‌های ایشان هستند، انتظار می‌رود با جدیت و قاطعیت بیشتری با چنین جنگل‌تراشی‌های بی‌رحمانه‌ای مقابله کرده و متخلفین را سزاوارانه متنبه سازند.


    آخرین خبر: خوشبختانه در ساعت 23:30 آقای عمادی به نگارنده اطلاع دادند که لودر متخلف در منطقه شناسایی شد و هم اکنون دو مأمور برای جلوگیری از ناپدیدشدن آثار جرم در منطقه مستقر شده تا فردا صبح، مراتب توسط قاضی مربوطه پیگیری گردد. شایان توجه آن که حتا در مستثنیات نیز کسی حق قطع درختان را ندارد و باید دید چگونه این فرد توانسته چنین حجم عظیمی از درختان را تاکنون نابود سازد؟!

شبکه پنج سیما هم به استقبال محیط زیست می‌رود!

فقط تا شامگاه فردا فرصت دارید


   فردا در برنامه سلام تهران که از سیمای استان تهران (شبکه 5) پخش می‌شود، موضوع محیط زیست هم قرار است مورد عنایت جدی قرار بگیرد. بدین ترتیب، پس از شبکه‌های یک و دو و آموزش، اینک ردپای پررنگ ملاحظات محیط زیستی را می‌توان در سلام تهران هم ردیابی کرد.

   به همین مناسبت از ساعت 8 صبح و به اتفاق دکتر محمّدرضا نوروزی در استودیو صبا می‌کوشیم تا منظری برای نگریستن به مهم‌ترین مشکلات محیط زیستی کلان شهر تهران بگشاییم. شهری که می‌توانست به واسطه‌ی برخورداری از بهترین اقلیم البرز مرکزی، یک بهشت روح‌افزا باشد؛ اما تبدیل به یک دوزخ جان‌فرسا و دودآلود و پرازدحام شد! شهری که آرام آرام و بی سروصدا دارد نشست می‌کند و کابوس زلزله یک دم رهایش نمی‌سازد.
   امید که این نگاه تداوم یافته و محیط زیست وزن درخور خویش را در فرآیند برنامه‌سازی‌های سیما بیش از پیش بیابد.
   برای آگاهی از فرکانس‌های ماهواره‌ای پخش سلام تهران، اینجا را نگاه کنید.


درج نظر

اين بلوط عجيب را در جنگل خيرود ديده‌ايد؟


    نگاه كنيد كه چگونه حتا مانعي چون سنگ هم نمي‌تواند اين درخت بلوط را در جنگل خيرود نوشهر از رويش و به سوي نور دويدن بازدارد ...
    نگاه كنيد كه چگونه نرم نرمك پيش‌روي را ادامه داده و سرانجام با صبر و استقامت توانسته شكافي بزرگ و عميق بر اين توده‌ي خاراسنگ بيافريند و سر به آسمان بسايد.
    وقتي آن بلوط مي‌تواند هر مانعي را از سر راه بردارد، ما چرا نتوانيم و نخواهيم كه با الهام از مادر طبيعت، معجزه‌ها را در زندگي‌هامان عينيت بخشيم.
    اين كه مهار بيابان‌زايي توانسته در بين 11 وبلاگ محيط زيستي برتر جهان در فاصله‌ي 2 روز مانده به پايان رأي‌گيري، جايگاه خويش را در رتبه‌ي سوّم مستحكم سازد، خود نشان از رخداد شگفت‌آور ديگري دارد.
    كافي است نگاه كنيم به رقباي قدرقدرت مهار بيابان‌زايي از ديگر كشورهاي جهان، تا دريابيم كه هم‌اكنون هم كار ما در حد معجزه بوده است. در حقيقت، زبان فارسي در بين 11 وبلاگ شركت كننده، داراي كمترين شمار رأي دهنده‌ي بالقوه بوده است و ديگر وبلاگ‌هاي حاضر كه از زبان‌هاي چيني، بنگالي، اسپانيايي، اندونزيايي، انگليسي، عربي، آلماني، پرتقالي، فرانسوي و روسي در اين مسابقه حضور دارند، مخاطبان به مراتب بيشتري دارند. امّا با اين وجود تا امروز، مهار بيابان‌زايي توانسته است بيشتر از مجموع آراي شش وبلاگ فرانسوي، روسي، چيني، انگليسي، اندونزيايي و آلماني رأي بدست آورد. اين در حالي است كه در برخي از كشورها، همچون بنگلادش – آنگونه كه از طريق ايميل برايم نقل قول كرده‌اند – فراخوان ملّي داده‌اند و از تمامي تريبون‌هاي دولتي و مردمي به حمايت از وبلاگ محبوب‌شان برخواسته‌اند.


    خواستم بگويم دست مريزاد ...
    دست مريزاد بر دانش‌آموزان آن مدرسه در بندر دير كه خالصانه از كناره‌هاي نيلگون شاخاب پارس به حمايت از مهار بيابان‌زايي پرداخته‌اند؛
    دست مريزاد به اهالي روستاي تاج‌آباد پايين در همدان كه محمّد درويش را شرمنده‌ي محبت‌هاي خويش كرده‌اند؛
    دست مريزاد به بچه‌هاي دوست‌داشتني پادنا در استان كهكيلويه و بويراحمد كه درس شور و شوق را دوباره معنا كردند؛
    دست مريزاد بر كاركنان آن بيمارستاني كه در شيراز، مهار بيابان‌زايي را فرياد زده‌اند؛
    دست مريزاد به كارشناسان شريف وزارت نيرو كه شجاعانه از وبلاگي حمايت كرده‌اند، كه بيشترين انتقاد را به سياست‌هاي اعمال شده در صحنه‌ي مديريت آب كشور منتشر كرده است؛
    و دست مريزاد به هموطنان شريفم در كانادا، آلمان، انگلستان، آمريكا، بلژيك، استراليا و ... كه براي پيروزي مهار بيابان‌زايي به تبليغ چهره به چهره روي آورده‌اند و يا در فيس‌بوك سنگ تمام گذاشته‌اند.
    ياد و حرمت اين همراهي‌ها در ضمير محمّد درويش هرگز خاك نخواهد خورد و چنين پاروزدني و چنين پاروزناني را هيچگاه از ياد نخواهد برد.
    برخي ديگر از روزنامه ها و تارنماهايي كه اخيراً به موج حمايت از مهار بيابان‌زايي پيوسته‌اند را در زير معرفي مي‌كنم و در همين جا عذر مي‌خواهم از مديران سايت‌هايي كه تاكنون از آنها به نام قدرداني نكرده‌ام؛ اميدوارم دوستان خودشان در همينجا لينك مطالب مرتبط را برايم درج كنند تا همه‌ي بازخوردها و حمايت‌ها را بتوانم به طرز سزاوارانه‌تري پوشش دهم.
    پس در اين دو روز باقيمانده هم همچنان پارو مي‌زنيم ...



- ايراني‌ها در مسابقه بهترين وبلاگ دنيا

- می توانید که رای دهید

- به وبلاگ مهار بيابان زايي محمد درويش راي دهيد - كميته بين المللي نجات پاسارگاد

در رقابت جهانی وبلاگ های« جایزه ویژه تغییرات اقلیمی» به وبلاگی نیک، مهار بیابان زایی رای دهید.

به وبلاگ “مهار بیابان‌زایی” رای دهيم

- به مهار بیابان زایی رای دهیم - انجمن كوهنوردان ايران

- برای اعتلای وطنمان

- وبلاگ مهار بیابان زایی بر گردن ما حق دارد!

«مهار بیابان‌زایی» در بین 11 وبلاگ منتخب ‌زیست‌محیطی جهان - روزنامه پول

- مهار بیابان زایی برنده است.... - دانشجويان دانشگاه زابل

- به خاطر تنها زمین موجود

- شاید فردا هم ما در یک مسابقه بین المللی شرکت کردیم!

- مهار بیابان زایی نه ؟

 - به مهار بیابان زایی رای دادم که صدای خش و خش تخریب محیط زیست ایران جهانی شود.

 - حمایت از مهار بیابان زایی!


درج نظر

یادداشتی برای محمّد درویش از سوی ناخدایی که دیگر نیست!


با ناخدا حمید کجوری از زمان انتشار این یادداشت آشنا شدم ... او در 5 مرداد 1387 خبر دیلی‌تلگراف را جدی گرفت و برایم نوشت:

ممد جان:
مطالب‌ات سخت به‌دلم می‌نشینند، لذت می‌برم، با ولع می‌خوانم، خصوصاً با آن قلم شیوایی که داری و خواننده را به‌دنبال مطلب می‌کشد، آفرین. نمی‌گویم نداریم، ولی کم داریم نظیر شما در وبلاگ‌شهر. باید به ‌شما و نوشته‌های شما ارج گذاشت. ضمناً امروز لوگوی زیبایت را در وبلاگت دیدم و با اجازه‌ شما آن‌ را در ستون لوگوها، در وبلاگ میداف، کار گذاشتم.


لطیف می‌گوید: آن لوگو هنوز هم در میداف چشمک می‌زند ...
اما صاحب خونگرم آن وبلاگ و هموطن عزیز بوشهری‌ام، دیگر آنجا نیست و به قول عمو اروند عزیز، چراغش خاموش شده است ...
یادش گرامی باد ... ناخدا طبیعت ایران را بسیار دوست داشت و همواره در دنیای مجازی از محیط زیستی‌ها حمایت می‌کرد ...
آخرین ایمیلش را هرگز فراموش نمی‌کنم:

ممدجان
درود بر تو و کار شایسته‌ای که پیش گرفته‌ای. همیشه در دل ما جاداری. این نوشته‌هایت، این مدارک، این دل‌سوزی‌ها برای زنده نگهداشتن طبیعتِ وطن مان، برای همیشه، خصوصاَ برای آیندگان، در پهنه اینترنت و با نام محمّد درویش، جاودانه خواهند ماند.

آخرین ایمیلش یه جورایی شبیه، یادبرگ استاد کامبیز بهرام‌سلطانی هم هست ...
و من مانده‌ام که محمّد درویش چگونه می‌تواند به ناخدا ادای دین کند و نشانش دهد که لایق و سزاوار چنین اعتمادی بوده است ...
می‌دانم که اگر امروز بود، برای مهار بیابان‌ز‌ایی در مسابقه‌ی انتخاب برترین وبلاگ محیط زیستی جهان، سنگ تمام می‌گذاشت.
اما شاید اگر مهار بیابان‌زایی به چنین جایگاهی رسیده است، از برکت همین همدلی‌ها و همراهی‌های بی‌منت و خالصانه بوده است.
خدایش رحمت کند ...


خلیل جبران می‌گوید:
«من فکر می‌کنم باید در نمک، چیز غریب و مقدسی وجود داشته باشد، چیزی که هم در اشک‌هایمان و هم در دریاست


و امشب برای ناخدا می‌گریم و می‌گرییم و آن نمک‌های دریایی را مزه مزه می‌کنم و می کنیم ...


درج نظر

پرتاب زباله‌ها به طبیعت ایران، از کدام واقعیت حکایت دارد؟


    طبیعت رنجور وطن، یک نوروز دیگر را هم سپری کرد و آنگونه که مقامات گردشگری کشور اعلام می‌کنند، تقریبن تعداد رخداد سفر در طول تعطبلات نوروزی 1389 برابر با جمعیت کشور بوده است و شاید هم بیشتر!
    چنین حجم پرفشاری از سفر، آن هم در یک محدوده‌ی کوچک زمانی به خودی خود می‌تواند بسیاری از آستانه‌ها را در تحمل بوم‌شناختی یا برد اکولوژیک سرزمین با تنش روبرو کند؛ چه رسد به این که مشاهده کنیم برخی از شهروندان بدون توجه به چنین فشاری، آشکارا زخم‌های عمیق‌تری هم بر پیکر رنجور طبیعت وارد کنند و یا زباله‌های خویش را به دامن پرمهر آن هدیه دهند!
    پیش تر در سفرنامه‌ی نوروزی خود، به گوشه‌هایی از این رخداد تلخ در استان چهارمحال بختیاری اشاره کردم و به چشم خویش خودروهای فراوانی مانند اهالی این جناب پرشیا را دیدم که به سادگی آب خوردن در طول یک مسیر چند کیلومتری و پرتکرار زباله‌های خود را به بیرون پرتاب کرده و فارغ‌البال می‌راندند و به تذکرهای خودروهای پشت خود – از جمله ما – توجه نمی‌کردند.

    چندی پیش، همکار عزیزم، دکتر عادل جلیلی برایم شرح می‌داد که چگونه در یک مسافرت به دامنه‌های سبلان به همراه دانشمندان اکولوژیستی از انگلستان، شاهد ریزش اشک همراهان بریتانیایی خود بوده است! می‌دانید چرا؟ آنها با ناباوری و پس از تماشای زباله‌های فراوانی که در منطقه پخش شده بود، می‌گفتند: چگونه دلتان می‌آید تا این طبیعت بی‌نظیر در جهان را اینگونه بیالایید و نابود سازید؟ آنها اشک می‌ریختند ... در حالی که برخی از ما به اشک آنها می‌خندیدیم! چرا؟
    نگاه کنید این تصویر را که متعلق به یکی از روستاهای بسیار زیبای محور لردگان به بروجن است. ببینید چگونه مردم روستا زباله‌های خود را در رودخانه‌ی حاشیه‌ی روستا رها می‌کنند! و بعد آن بوقلمون را ...

    جالب آن که وقتی از یکی از مسئولین شورای روستا می‌پرسم: چرا فکری به حال دفن بهداشتی زباله‌های دهکده‌ی خویش نمی‌کنید؟ با تلخی می‌گوید: زیرا مردم حاضر نیستند ماهی 2 هزار تومان (برای هر خانه) هزینه‌ی جمع‌آوری زباله‌ها را با ماشین مخصوص بپردازند! مردمی که برایشان پرداخت آن دو هزارتومان اصلاً نفس‌گیر نیست! هست؟
    و دست آخر نگاه کنید که برخی از هموطنان خراسان‌نشین ما در سیزدهمین روز از فروردین 1389 چه بلایی بر سر اخلمد، زشك، طرقبه، شانديز، بند فريمان، آبقد، فردوسي، ازغد و تمام مناطق طبيعي اطراف مشهد آورده‌اند!
   

    به راستی غلظت شتابناک زباله‌ها در طبیعت ایران از کدام واقعیت تلخ خبر می‌دهد و چرا برخی از ما حتا هنوز نمی‌دانیم که پرتاب زباله از خودروی در حال حرکت به بیرون، یکی از غیرمدنی‌ترین و طبیعت ستیزانه ترین و توهین آمیزترین حرکت‌هایی است که یک شهروند می‌تواند انجام دهد؟

    واقعاً چرا؟



    مؤخره:
    فارغ از ماجرای تلخ زباله‌ها، موج شیرین حمایت از مهار بیابان‌زایی در مسابقه‌ی انتخاب برترین وبلاگ جهان در حوزه‌ی محیط زیست (تغییر اقلیم) همچنان ادامه دارد و دوستان نادیده‌ی بیشتری در حال پارو زدن مشاهده می‌شوند که از آن جمله باید به موارد زیر اشاره کرد:

    - لطفاً ازوبلاگ سبز مهار بیابان‌زایی حمایت کنید! غفلت موجب پشیمانیست! - شباهنگ

    - رقابت وبلاگ مهار بیابان زایی با یازده وبلاگ زیست محیطی منتخب جهان - سایت هفت رنگ

    - یک رای ما برای وبلاگ مهار بیابان زایی قدمی کوچک در حمایت از محیط زیست - گفتگوی لاک پشتی

    - کاکا بیاین رای بدید! - تارنمای کاکا جنوبی

    - برای ایران و حمایت از وبلاگستان محیط زیستی به وبلاگ مهار بیابان زایی رای دهیم - اصفهان بلاگ

    - به مهار بیابان زایی رای می دهیم - پایگاه اطلاع رسانی سرزمین جاوید (امیر پریزاد)


درج نظر

برای سرزمینی که هنوز یوز در آن می‌خرامد ...

    طبیعت‌مرد آشنای وطن، محمدعلی اینانلو، در آخرین یادداشت کوتاه اما عمیقش، دلم را لرزانده است، اگر که دوست دارید دلتان بلرزد، اگر که وطن را دوست دارید، اگر به این طبیعت ناب عشق می‌ورزید، بدانید که او راست می‌گوید و هنوز فرصت هست تا :
    از غرش پلنگ در این کهن بوم و بر یگانه لذت برد،
    و هنوز فرصت هست تا تازیدن گور را، خرامیدن یوز را، سر به آسمان ساییدن افرا را، رسیدن میوه‌ی بلوط را و آبی نیلگون خلیج فارس را ببینیم؛

    هنوز می‌شود در پناه آبشار عشق، از عشق به سرزمین مادری گفت و هنوز مجال داریم تا بر روی0 والاترین چکاد بردبلند، فریاد بزنیم:
    آی زندگی! ممنون که ما را در سرزمین کوروش آفریدی ...
    فقط کافی است تا به قول اینانلوی عزیز: از جنس خود اینها باشیم ... خود طبیعت باشیم و بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم! از کوره در نرویم، صبور باشیم و با ظرفیت.

به خدا
    ما آخرین نسلی هستیم که می‌توانیم طبیعت ایران‌زمین را نجات دهیم.

    نگویید که نگفت و نگویید که نگفتم!
                                                   همین.

 

    سپاس واژه:
    همچنان قدردان سیل محبت‌های دوستان و سروران و هموطنان عزیزم در جریان مسابقه بزرگ انتخاب برترین وبلاگ محیط زیستی جهان هستم.

    ممنون از خبرگزاری مهر، خبرگزاری سبز، خبرگزاری ایرن، از رادیو کوچه و از درگاه مجازی بلاگ نوشت

    و سپاس از او که ساده می‌نویسد:
    توجه توجه  : بشتابید . فرصت کمی باقیست

    و یا این یکی که نمی‌تواند اینجا را دوست نداشته باشد!

    و یا پیامی که می‌گوید:
    رأی من: محمّد درویش

    ممنون از همه که فراخوان رأی به مهار بیابان زایی را صادر کردند و همدلانه پارو می‌زنند و خستگی نمی‌شناسند و از صمیم دل می نویسند: پیروز باد مهار بیابان زایی.
    به ویژه از انجمن محیط زیست دانشگاه پیام نور مرکز تهران.

    درود بر آنها که رأی به مهار بیابان‌زایی را رأی به ایران می‌دانند.
    باشد که محمّد درویش نشان دهد که شایسته‌ی چنین توجه و همراهی و همدلی و حمایت کم‌نظیر و شوق‌برانگیزی هست.

   و این آخرین شکار محمّد درویش تقدیم همه ی پاروزنان و مردان طبیعت دوست ایرانی باد!

درج نظر

بحران برداشت شن و ماسه به بام ایران رسید!

    آنگونه که دیده‌بان عزیز طبیعت بختیاری گزارش می‌دهد، بحران برداشت بی‌رویه‌ی شن و ماسه از بستر آبرفتی مخروط افکنه ها و رودخانه‌های استان چهارمحال بختیاری، به مرزهای نگران‌کننده‌ای رسیده و سبب جنگل‌کُشی بی‌سابقه در اغلب مناطق استان، به ویژه نواحی جنوبی آن در لردگان شده است.
    پیش‌تر اشاره به بحرانی مشابه در تنکابن و مارون (یهبهان) کرده بودم؛ وضعیت اسف‌بار پایین دست رودخانه‌ی کرج را هم که اغلب مشاهده کرده‌ایم ...
    چنین رخدادهایی به نظر می‌رسد چشم‌انداز پایداری بستر رودخانه‌ها را به شدت به مخاطره انداخته و سبب ساز افزایش محسوس فرسایش کنار رودخانه‌ای  و تأخیری (lateral erosion) می‌گردد. این در حالی است که هم‌اکنون هم نرخ جابه جایی خاک در ایران، شش برابر استاندارهای جهانی آن است.
    ناگفته پیداست یکی از عوامل تشدید‌کننده‌ی این بحران، به موازات افزایش ساخت و ساز‌ها، رشد چشمگیر صنعت سدسازی است که سبب شده میزان آورد طبیعی رودخانه‌ها در پایین دست سدها به شدت کاهش یابد.
    این در حالی است که محاسبه‌ی ظرفیت برداشت شن و ماسه با توجه به میزان آورد رودخانه‌ها، کار چندان دشوار و وقت‌گیری نیست؛ کاری که امیدوارم با یک برنامه‌ریزی مدون جامه‌ی عمل به خود بپوشاند.

    مؤخره:

    ضمن سپاس مجدد از هموطنان عزیزی که به شکلی بی‌سابقه از مهار بیابان‌زایی در مسابقه دویچه‌وله حمایت کرده‌اند؛ سیاهه‌ی دیگر سایت‌ها و وبلاگ‌هایی که مخاطبین خویش را به حمایت از مهار بیابان‌زایی تشویق و ترغیب کرده‌اند، اعلام می‌کنم. در ضمن تا این لحظه، مهار بیابان‌زایی با اخذ 12 درصد آرا در ردیف سوّم از مجموع 11 وبلاگ راه یافته به مرحله نهایی قرار گرفته است. البته هنوز شش روز فرصت هست و هر معجزه ای می تواند در این شش روز رخ دهد!

    -  برای ایران و حمایت از وبلاگستان محیط زیستی به وبلاگ مهار بیابان زایی رای دهیم - سپهر سلیمی

    - دوستان گل بیایید مهار بیابان‌زایی را حمایت کنیم! - نازخاتون

    - سه لینک جدید دیگر در بالاترین در اینجا ، آنجا و همچنین در این نشانی

    - حمایت از تنها وبلاگ ایرانی حاضر در بزرگترین رقابت بین‌المللی بین وبلاگ‌های جهان - عباس رسول زاده بیدگلی

    - لطفاً از مهار بيابان‌زايي حمايت كنيد - دکتر سیامک معطری

    - به مهاربیابان زایی رای می دهیم. - چشمان همیشه بیدار زمین (محیط زیست دماوند)

    - لطفا به ایران رای بدهید ... - سروی

    - به مهار بیابان زایی رأی دهید - مونترا

    - يک وبلاگ ايراني در جمع وبلاگ هاي برتر جهان - خبرگزاری ایرن

    - حمایت از مهار بیابان زایی در فیس بوک فرشید فاریابی و تالار ایرانیان گیاه خوار

    - پارو بزنید - عبداللطیف عبادی

    - این درخواست کمک را جدی بگیرید! - سایت مرجع متخصصین ایران (سروش رازی)

 

                                                                 درج نظر

لطفاً از مهار بيابان‌زايي حمايت كنيد!

    اين درخواست كمك را جدي بگيريد و از تنها وبلاگ ايراني حاضر در بزرگترین رقابت بين‌المللي بين وبلاگ‌هاي محيط زيستي جهان حمايت كنيد.
    ماجرا از اين قرار است كه در مسابقات بين‌المللي وبلاگ‌هاي برتر جهان كه امسال ششمين دوره‌ي آن توسط سرويس جهاني دويچه وله – صداي آلمان – و همكاري بسياري از رسانه‌هاي مشهور و معتبر جهان برگزار مي‌شود، در مجموع 8300 وبلاگ در رقابت پذيرفته شدند كه در نهايت، از جمع آنها، 187 وبلاگ توانستند به مرحله‌ي نهايي مسابقه كه از 24 اسفند سال گذشته (15 مارس) شروع شده، برسند.
    خوشبختانه در حوزه محیط زیست هم، وبلاگ مهار بیابان زایی یکی از 11 وبلاگ برگزیده این بخش است که به همراه 10 وبلاگ دیگر از 10 کشور جهان تا 14 آوریل (25 فروردین ماه جاری) فرصت دارد تا در نظرسنجی جهانی و مردمی این مسابقه بخت خویش را بیازماید.
    البته رقابت خیلی جدی است؛ به خصوص که یکی از وبلاگ‌های محیط زیستی حاضر از کشور چین و با پیج رنک 7 در آن شرکت دارد و یا وبلاگی دیگر که پیج رنک 6 در رده‌بندی گوگل را به خود اختصاص داده و می‌دانید که در بین وبلاگ‌های فارسی زبان در هیچ رشته‌ای، ما پیج رنک هفت نداریم! داریم؟

    با این وجود نباید دلسرد شد و در فرصت محدود 9 روز باقیمانده، امیدوارم دوستان و همرهان مهار بیابان‌زایی با همراهی سزاوارانه‌ی خود و تبلیغ معنادار خویش، رقبای چینی و انگلیسی را از میدان به دربرند!
     برای شرکت در این مسابقه و رأی دادن به وبلاگ محبوب خود، باید نخست به این صفحه رفته و سپس بخش مسابقه محیط زیستی (تغییر اقلیم) را پیدا کرده و بر روی وبلاگ مهار بیابان‌زایی کلیک کنید تا احضار شود و سپس بر روی این علامت کلیک کنید و در انتهای صفحه نام خود و کد مربوطه را درج نمایید تا یک رأی به حساب محیط زیست و ایران وارد گردد.

    بیاید پایین صفحه و این قسمت رو پر بکنید و تیک اول رو بزنید و دکمه ارسال رو کلیک کنید:

 

   توجه کنید که پس از رأی دادن، حتماً این پیام برای شما رؤیت شود. و گرنه باید کد مربوطه را دوباره وارد کنید تا به هدف برسید.

 

    درود بر شما و ممنون که همچنان مهار بیابان‌زایی را از خودتان می‌دانید.

 

    در همین باره:
-    ممنون از این دوستان عزیز که در اینجا از مهار بیابان‌زایی حمایت کرده‌اند.

- ممنون از بلاگ نوشتی های عزیز که این خبر را پوشش دادند و به امید موفقیت دیگر وبلاگهای ایرانی شرکت کننده در بخش های متنوع این مسابقه.

    - انتخاب های “بابز” برای رای گیری وبلاگ نویسان - وبلاگ نیوز

 

     آنها که حمایت کردند:

   - یک انتخاب، یک حمایت: بشتابید! - امیر سررشته داری

   - لطفاً از مهار بيابان‌زايي حمايت كنيد! - پایگاه اطلاع رسانی بنا

   - لطفا" با رای خود  از وبلاگ مهار بیابان زایی حمایت کنید - ژاله فتوره چی

   - حمايتي سبز از محمد درويش (مهاربيابان‌زايي) در رقابتي بين‌المللي - احمد محرابی

   - لینک در بالاترین

    - برای درویش که درویش است - مهرداد مسیبی

   - یک افتخار دیگر برای انجمن و مهندس درویش - انجمن اعضای هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع

   - تمنايي براي حمايت از وبلاگ مهندس درويش "مهار بيابان زايي" تنها وبلاگ ایرانی حاضر در بزرگترین رقابت بین‌المللی وبلاگ‌های محیط زیستی جهان - دکتر محمد خسروشاهی

   - از وب لاگ مهار بيابان زايي حمايت كنيم - سازمان های غیر دولتی

   - لطفاً از مهار بيابان‌زايي حمايت كنيد! - بلاگ نیوز

   - حمایت از سبزترین وبلاگ ایرانی - وبلاگ باغ - دکتر محمدرضا نوروزی

   - لطفاً از مهار بیابان‌زایی حمایت کنید! - آونگ خاطره های ما (مینو صابری)

   - حمایت از سبزترین وبلاگ ما در ایران - گلزار ادب

   - رای به مهار بیابان زایی - وبلاگ زمین زیستگاه همه

  - وبلاگ های برتر دویچه وله - وبلاگ روزهای من

  - حمایت از مهار بیابان زایی - کوهستان سبز

  - لطفن و حتمن از مهار بیابان‌زایی حمایت کنیم ، کنید ! - یک اهری و اتفاقات ساده

  - حمايت از وبلاگ سبز مهار بيابان زايي - بهاره قادری

  - بیایید از وبلاگ های میهنمون در مقابله  با چینی ها و انگلیسی ها  حمایت کنیم - یادداشتهای جوان ساده روستایی

  - از وبلاگ مهار بیابان زایی حمایت کنیم - هومن روانبخش

  - وبلاگ «مهار بیابان زایی» افتخار ایران است - دیده بان طبیعت بختیاری

  - حمايت از مهار بيابان زايي حمايت از سربلندي ايران عزيز ! - اداره حفاظت محیط زیست شهرستان آباده

  - لطفا از مهار بیابان زایی حمایت کنید - دوستداران محیط زیست آهید

   - به وبلاگ مهار بیابانزایی رای دهید - پارك ملي خبر (رسول خوارزمي)

  - مهار بیابانزایی را دریابیم - ده و دهياري (قباد ياري)

  - با راي به وبلاگ مهار بيابان زايي از محمد درويش حمايت مي كني - انجمن علمي بيابان

  - یک درویش دلسوخته - رگبارهاي بهاري

  - مسابقه جهانی در بین ۱۱ وبلاگ برتر جهان - انجمن  تخصصي كشاورزي و منابع طبيعي ايران

  - حمايت از يك هموطن سبز - مناظر تاج آباد

  - یک رای ما برای وبلاگ مهار بیابان زایی قدمی کوچک در حمایت از محیط زیست - تالار گفتگوي سايت حاميان حيوانات ايران

  

                                                                 درج نظر