برنامه اقدام ملی مقابله با بیابانزایی ایران کجاست؟!
آیا کسی میداند چرا؟!
نقشهای که ملاحظه میکنید، حساسیت اراضی جهان به فرآیند بیابانزایی را نشان میدهد. تلاش کردم تا آنجا که امکان دارد، بتوانید نقشه را در ابعادی بزرگتر ملاحظه کنید. این نقشه در سال 1998 و توسط بخش حفاظت منابع طبیعی ایالات متحده آمریکا - USDA - تهیه شده و مرتباً اطلاعاتش به روز میشود ...
شاید یکی از با ارزشترین عناصر موجود بر روی کرهی زمین، وجود ریزاندامگان یا میکروارگانیسمهای موجود در خاک باشد که به واسطهی حضور آنها، زمین قدرت بارآوری بدست آورده و بدینترتیب، به عنوان یگانه سیارهی قابل زیستن در تمامی فراخنای فضای بالای سرمان تا عمق 14 میلیارد سال نوری شناخته شده است ...
دیروز در
هنگام بازدید از تالاب انزلی
به همراه آقای مهندس
ابراهیم افخمی، رییس اداره محیط زیست شهرستان انزلی به یک صیاد متخلف
برخورد کردیم که در فصلی که صید ممنوع است، مشغول توراذداختن در تالاب و
صید ماهی بود.
وقتی به وی متذکر شدیم که چرا این کار را می کند؟ گفت:
شکم زن و بچهام خالی است و چارهای ندارم!
گفتیم: مگر نمیدانی که اگر
در این زمان صید کنید، دیگر چیزی از نسل ماهی نخواهد ماند و همهی صیادان
هم بیکار خواهند شد و خسارتی بزرگتر به 600 خانواری که از محل صیادی در
تالاب انزلی روزگار میگذرانند، وارد خواهد شد؟
هر چقدر فکر کردم، نتوانستم دریابم که چرا مردم کرمانشاه سکوت کردند تا این خیابان شهرشان دیگر خرم نباشد؟!
آیا کسی می داند دلیل این درخت کُشی عریان، آن هم در روز روشن چیست؟
همان طور که اشاره کرده بودم، روز
گذشته مهمان مردم باصفا و خونگرم گیلان بودم و ساعتی پیش از سفر بازگشتم.
فعلاً
این حواصیل شب - Nycticorax nycticorax –
یا به قول گیلکیها: شال باغ را از من بپذیرید تا سر فرصت از این سفر
گزارشی مفصل تر را انتشار دهم.
درنگ آن قورباغه را
که یادتان نرفته! حالا برایم بگویید درنگ این حواصیل
در قبرستان زبالهها (بخوانید تالاب انزلی!) از برای چیست؟!
افتضاح مصیبتباری که در اثر یک انفجار مرگبار در عملیات اکتشاف چاه نفت واقع در خلیج مکزیکو در بیش از 40 روز پیش به وقوع پیوست، بار دیگر جهانیان را متوجه عقوبت ویرانگر رشد اقتصادی به هر قیمتی کرد. این که بشر از این قدرت تخریبی برخوردار شده است که حتا اگر نخواهد به عمد زمین را نابود سازد، به سهو این کار را انجام دهد!
سری به سرای مجازی ابوطالب ندری عزیز بزنید و ببینید که مدیران شهری بندرگز در استان گلستان، چگونه انحصاریترین کاربری ممکن در جنگل نوکنده را به نام خود در کتاب گینس به ثبت رساندهاند و جایی را که قرار بوده مفرح ذات باشد، تبدیل به خفتگیر جان کردند! نکردند؟
یادتان هست که هشت مرداد 1386 نوشتم که کم جان را بی جان کردیم؟ یادتان هست که نوشتم بی جان شدن و مرگ تالابهای اقماری بختگان، بیشتر از آن که متأثر از پدیدهای طبیعی و مرتبط با خشکسالی باشد، نشان از نابخردی و آزمندی نوع انسان دارد؛ انسانی که قرار بوده اشرف مخلوقات باشد، اما مخربترین مخلوقات شده است ...
در برنامه این هفتهی حال زمین
خوب نیست که در عصر پرتقالی رادیو جوان پخش خواهد شد، با مهران دوستی در
بارهی ماجرای ورود شیر ایرانی به دشت ارژن و ببر روسی به میانکاله، بحران
کمآبی در جیرفت و کهنوج، فاجعهی هورالعظیم و نقش آبخوانداری و آبخیزداری
در پایداری سرزمین ایران گپ زدهایم.
گفتنی آن که عصر پرتقالی از
ساعت 15 الی 17 روزهای شنبه تا چهارشنبه از رادیو جوان و در سراسر کشور پخش
میگردد.
در همین باره:
رد پای رادیو جوان در مهار بیابان زایی!
بارها تأکید شده است که محیط زیست، برای برخورداری از وزنی بایسته در صحنهی معادلات اجتماعی و سیاسی جامعه، راهی ندارد جز آن که از کودکان شروع کرده و فرهنگسازی را به کودکستانها و دبستانها بکشاند ...
این
تصویر را به دقت بنگرید؛ اینجا منجیل است! اگر باور ندارید، به دکلهای
سفیدرنگ و آشنای توربینهای بادی دقت کنید تا دریابید که آدمی آنقدر توان
دارد که حتا در منطقهای همچون منجیل در قلب البرز مرکزی و با اقلیمی
نیمهمرطوب هم تپههای ماسهای بیافریند! همان گونه که پیشتر در بورالان
آذربایجان غربی آفریده بود!!
برای آنها که در آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه
شریف جمع شده بودند، گفتم که آن تپههای ماسهای حاصل جانمایی اشتباه
در ساخت سد سفیدرود است؛ سدی که 38 سال از افتتاحش میگذرد؛ اما هنوز بیش
از 15 درصد ساخت شبکههای آبیاریاش پیشرفت نکرده، اما درعوض تا دلتان
بخواهد رسوب تولید کرده است ...